عباس عبدی: آیا طالبان قابل اعتمادند؟
یک تحلیلگر مسائل سیاسی نوشت: مشکل مهم طالبان این است که در صورت تفوق، نمیتوانند رسمیت جهانی پیدا کنند و این یعنی یک فاجعه تمامعیار که کشوری بدون رسمیت جهانی کنار ایران باشد و سالها در توسعه و پیشرفت در جا بزند.
عباس عبدی نوشت: پس از تحولات اخیر در افغانستان و رفتن یا فرار آمریکاییها از آنجا و دست بالا پیدا کردن طالبان، این گزاره مطرح شده است که طالبان کنونی با طالبان پیشین فرق کرده و قابل اعتماد شده است. گزارهای که از سوی بخشی از اصولگرایان حاکم تکرار میشود.
این گزاره به کلی نادرست است. مقوله اعتماد میان دو کشور از مقوله و مفهوم اعتماد فردی متمایز است. ما برحسب تصورات خود یا گفتار یک دوست و فامیل خود به او اعتماد میکنیم یا اعتماد نمیکنیم. ولی در سیاست بویژه سیاست خارجی هیچ جایی برای اعتماد نیست. کشورها و قدرتها به همان سرعتی که به شما روی خودش نشان میدهند به همان سرعت در جبهه دشمنی وارد میشوند. اعتماد در روابط خارجی و سیاسی، مبتنی بر قدرت است و لاغیر.
طالبان در صورت قدرتگیری در افغانستان، مطلقاً قابل اعتماد نیست، زیرا رفتارش به گونهای است که چندان نیازمند به کشورهای دیگر نیست و میخواهد این کشور را با شیوههای عصر حجر اداره کند و هیچ نیازی به توسعه و رفاه و روابط مسالمتآمیز با همسایگان ندارد. اگر چنین باشد، هیچ ابزار قدرتی برای حفظ تعهدات آنان وجود ندارد و نباید به آنان اعتماد کرد.
به علاوه طالبان واجد ویژگیهای لازم برای تبدیل شدن به یک دولت مسئول نیست. به همین علت هم نیز تعهدی در مواجهه با حمله به کنسولگری ایران در مزارشریف نپذیرفت. آنان مثل یک گروه چریکی غیر مسئول حکومت خواهند کرد و چنین گروهی مطلقاً قابل اعتماد نیستند.
ولی گزاره اصلی در نقد و رد قابل اعتماد بودن آنان نکته دیگری است. این که چه تحولی در طالبان میبینید؟ جز اینکه چون میخواهند به قدرت برسند، قدری محتاطانه حرف میزنند؟ همین بهترین دلیل برای اثبات ضرورت بیاعتمادی به آنان است. تازه همین تغییر ظاهری را نیز چندان رعایت نمیکنند.
مفهوم تأسیس امارات اسلامی، در اندیشه طالبان کاملاً روشن است. در صورتی که در آنجا حاکم شوند، و در صورت موفقیت ابزار دست آمریکا و عربستان و سایر قدرتها علیه ایران خواهند شد.
اگر چه طالبان یک واقعیت در افغانستان امروز است و این را سال گذشته هم نوشتم، ولی مرز روشنی میان پذیرش آن به عنوان یک واقعیت با تطهیر آن و حتی حمایت از آن وجود دارد. طالبان بدون تردید، شکافهای مذهبی و فرقهای و نیز اجتماعی افغانستانیها را تشدید میکند، و اتفاقاً پاشنه آشیل ایران در همین نقطه است. زیرا بدون تردید شیعیان را کافر میدانند و چه بسا خون آنان را مباح اعلام کنند، حتی اگر علناً هم نگویند، به صورت عملی چنین خواهند کرد.
بنده موافق سیاستهای قومی و نژادی و مذهبی نیستم و در سیاستگذاری نباید تفاوت معناداری میان آنان گذاشت و کمابیش باید از همه افراد تحت ستم دفاع کرد، ولی از سوی دیگر این هم واقعیتی است که چشم امید شیعیان افغانستان به حمایت ایران است، در حالی که اطمینان دارم که در صورت سلطه طالبان بر افغانستان کار چندانی از ایران در دفاع از این مردم مظلوم برنمیآید. این امر چالشی مهم برای به چالش کشیدن سیاست رسمی ایران در منطقه هم هست و شاید خط پایانی باشد بر داعیههای آنان در دفاع از شیعیان.
مشکل مهم طالبان این است که در صورت تفوق، نمیتوانند رسمیت جهانی پیدا کنند و این یعنی یک فاجعه تمامعیار که کشوری بدون رسمیت جهانی کنار ایران باشد و سالها در توسعه و پیشرفت در جا بزند.
همچنین اندیشه طالبانی در ضدیت با مظاهر جامعه جدید، حقوق زنان، توسعه و آموزش و ارتباطات آزاد است، و این را پنهان نمیکنند، بلکه به آن افتخار هم میکنند، پس نیازی نیست به سخنان دیگر آنان اعتماد کنیم. همین موارد برای بیاعتمادی کامل به آنان کافی است.
منبع: روزنامه اعتماد
66
طالبان مثل علم اهدای مهربان فکرمی کنندوقصه نان مردم رامی خورندهمین برای اعتمادسازی هست
ازتوسعهوپیشرفتحرفمیزنی؟فکرکنمزیرکولرگازینشستیویچیزیپروندی.
حضور یک دولت طالبانی کنار کشور عزیز ایران ، قطعا تبعات منفی به دنبال خواهد داشت باید بااحتیاط ودرایت همه چیز انها از موضع قدرت رصد شودوگرنه عده ای هم باید جان خودرا از دست بدهند یا همان جام شهادت میل نمایند. طالبانغیرقابل اعتماد است.
حاضرید بروید افغانستان بجنگید
طالبان دست نشانده امریکا هستن و نظامیان آمریکا با کمک به طالبان و مطمئن شدن از قدرتمندی آنها در ظاهر خاک افغانستان رو ترک کردن وبا تصرف کامل افغانستان به دست طالبان دوباره به افغانستان بر میگردن و اینبار با کمک طالبان تلاش میکنن به اهداف خودشون در ایران برسن همون کاری رو که با درست کردن داعش در غرب کشور انجام دادن اون موقع سردار شجاع و باهوشی داشتیم که هم در میدان جنگ بجنگه و هم از هوش و تدبیر بالایی برخوردار بود و تونست کشور رو از گزند داعشی که دست پرورده امریکا بود حفظ کنه ولی این دفعه رو واقعا معلوم نیست که چی به سرمون بیاد و اصلا نباید به طالبان بی تمدن اعتماد کرد
درطول سی دهه اخیر همواره نظر اصلاح طلبان در سیاست خارجی باامریکا شباهت زیادی داشته است روزی که ایران درعراق وسوریه ازشیعیان حمایت می کردند اینهامخالف بوده ومدافعین حرم را متهم به دریافت حقوق می کردند حالا چه شده است اینها سعی می کنند پای ایران را به افغانستان بکشانند
ما در جنگ هشت ساله حضور داشته ام ولی نیاز نیست من بروم افغانستان چون ضرورتی ندارد