اروپا نباید کورکورانه از تحریم های آمریکا علیه ایران پیروی کند
در سالهای اخیر کشورهای اروپایی به تبعیت از آمریکا به اعمال تحریمهای مکرر علیه ایران اقدام کردهاند.
وزارت امور خارجه ایران روز 21 فوریه (2 اسفند) با صدور بیانیهای اعلام کرد که برخی نهادها و افراد اتحادیه اروپا و انگلیس را تحریم میکند. این اقدام در واکنش به تحریمهای اتحادیه اروپا علیه ایران در روز قبل صورت گرفت. ایران در مواجهه با تحریمهای اروپا، دیگر نه تنها اعتراض و محکوم میکند، بلکه اقدامات را نیز در دستور کار خود قرار داده است. قبلا به شکلی نادر شاهد چنین رفتاری از سوی ایران بودیم و این نشان دهنده نزول روابط دو طرف به سطحی پایینتر محسوب میشود.
در سالهای اخیر کشورهای اروپایی به تبعیت از آمریکا به اعمال تحریمهای مکرر علیه ایران اقدام کردهاند. بر همین اساس بهانه تحریمهای جدید به اصطلاح مسائل داخلی حقوق بشر در ایران عنوان شده است. ناآرامیهای ناشی از حادثه «مهسا امینی» 6 ماه ادامه داشته و عملکرد دولت و زندگی مردم ایران را به شدت تحت تاثیر قرار داده است. دلیل اینکه نمیتوان این آشفتگی را آرام کرد این است که برخی کشورها آتش میافروزند و سعی میکنند با سوء استفاده از این فرصت، «انقلاب رنگی» را برای سرنگونی نظام فعلی ایران به راه بیندازند. ایالات متحده و اروپا از تمام اقدامات حفظ کننده ثبات در ایران به عنوان «نقض حقوق بشر» یاد میکنند. این در شرایطی است که وقتی حوادثی مشابه در غرب رخ میدهد، مانند حادثه شورش حامیان ترامپ در کنگره، جنبش جلیقه زردها در فرانسه و شورشهای لندن در بریتانیا، از آنها به عنوان «شورشهای غیرقانونی که باید سرکوب شوند»، یاد میکنند.
پیش از این نیز اروپا ایران را به دلیل ارائه پهپاد به روسیه تحریم کرده بود. مقامات ایرانی در توضیح این موضوع گفتهاند که معامله پهپاد بین ایران و روسیه قبل از درگیری روسیه و اوکراین رخ داده است.
مناقشه بین روسیه و اوکراین تنها از طریق مذاکره حل میشود و همه طرفها باید به جای انتقال اسلحه به یکدیگر، بیشتر برای ترویج صلح و گفتگو تلاش کنند. دیگر برای کل جامعه بینالملل واضح است که چه کسانی به طور مستمر به کشورهای درگیر در این بحران سلاح میفرستند و امیدوارند روسیه را در میدان جنگ شکست دهند. چنین رویکردی تنها این درگیری را طولانی و پیچیده میکند و خطر جنگ هستهای را افزایش میدهد.
کشورهای اروپایی همچنین اتهام ایالات متحده مبنی بر عدم پایبندی ایران به تعهدات هستهای خود را تکرار کردند که مسلما این موردی غیرقابل دفاعتر محسوب میشود. همانطور که همه میدانیم علت اصلی بن بست در پرونده هستهای ایران به آمریکا برمیگردد زیرا دولت قبلی آمریکا به طور یکجانبه از برجام خارج شد و با اینکه دولت بایدن گفته بود که به برجام برمیگردد، اما در عمل برعکس اقدام کرد. انگلیس، فرانسه و آلمان نه جرأت کردند آمریکا را به عهدشکنی متهم کنند و نه به تعهدات خود در قبال ایران عمل کردند. «علی باقری» مذاکره کننده ارشد هستهای و معاون وزیر امور خارجه ایران اشاره کرد که پس از خروج آمریکا از برجام، کشورهای اروپایی تحت فشار ایالات متحده همچنان واردات نفت از ایران را محدود کردند، در حالی که اروپا با بحران کمبود انرژی مواجه است. وی در این خصوص تاکید کرد: کشورهای اروپایی منافع ایالات متحده را بالاتر از منافع خودشان میدانند.
«هراس از آمریکا» کشورهای اروپایی به طور کامل در انفجار خط لوله گاز «نورد استریم» منعکس شده است. اخیراً «سیمور هرش»، گزارشگر تحقیقی کهنهکار آمریکایی، مقالهای طولانی منتشر کرده و در آن به تفصیل کل روند برنامهریزی ایالات متحده برای منفجر کردن خط لوله «نورد استریم» را شرح داد. در مواجهه با چنین گزارشهای حیرت انگیز، سیاستمداران و رسانههای اروپایی مجموعاً کور هستند. در کنفرانس امنیتی مونیخ که چند روز پیش برگزار شد، این موضوع به یک موضوع حساس تبدیل شد و هیچ یک از سیاستمداران غربی شرکت کننده در این خصوص چیزی نگفتند. «کلر دالی»، یکی از نمایندگان پارلمان اروپا در این رابطه گفت: «نمی دانم چه اتفاقی افتاده، اما میخواهم جواب را بدانم... اتحادیه اروپا چشم خود را بر این موضوع بسته است. من از این که یک اروپایی هستم، شرمندهام.»
بسیاری از کشورهای اروپایی اسماً، همپیمان ایالات متحده محسوب میشوند، اما در باطن خود قربانیان هژمونی و قلدری ایالات متحده هستند.
«آنگلا مرکل» صدراعظم پیشین آلمان و دیگر رهبران اروپایی برای مدت طولانی تحت جاسوسی و استراق سمع آمریکا بودهاند. شرکت فرانسوی «آلستوم» در «تله آمریکایی» گیر افتاده است. از سوی دیگر «نورد استریم» بمباران شده و اروپا مجبور به خرید گاز مایع گران قیمت آمریکا شده است. «قانون کاهش تورم» آمریکا به شدت به ستونهای صنایع متحدانش ضربه زده... آیا این حقایق برای بیدار شدن کشورهای اروپایی کافی نیست؟
به جز تعداد معدودی از کشورها مانند ایالات متحده و بریتانیا، اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان خواهان تحقق خودمختاری استراتژیک اروپا هستند. پیروی کورکورانه از ایالات متحده نه تنها به منافع خود اروپا لطمه میزند، بلکه برای صلح جهانی و شکل گیری الگوی چند قطبی نیز مضر خواهد بود. کشورهای اروپایی به عنوان قربانیان قلدری آمریکا نباید با سوء استفاده از تحریمها علیه سایر کشورها و مداخله وحشیانه در امور داخلی آنها از آمریکا الگوبرداری کنند.