چرا بشار اسد بازگشت به جهان عرب را ترجیح میدهد؟
پمپاژ کمکهای مالی امارات متحده عربی به سوریه ویرانشده به رژیم اسد یادآوری میکند که ایران با کمبود نقدینگی که دچار آن شده نمیتواند در این زمینه کاری انجام دهد و به دمشق کمک کند.
بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، در دومین سفر رسمی خود به ابوظبی در 19 مارس، یک هفته پس از سفرش به عمان، با فرش قرمز مواجه شد. استقبالی که نشان داد شاید انزوای او در جهان عرب در حال به پایان رسیدن است. اگرچه این روند با کمکهای بشردوستانه پس از زمین لرزههای ویرانگر فوریه که منطقه شمال غرب سوریه را لرزاند آغاز شد اما مورد اسد تنها نشانهای از تغییرات عمیقتر در خاورمیانه است.
دستور کار غربی که رهبر سوریه را به نسلکشی علیه مردم خود متهم میکرد با تغییر قدرت بزرگ در منطقه -که به دلیل نارضایتی متحدان سنتی غرب به ویژه عربستان سعودی و امارات به وجود آمده - به حاشیه رانده شده است.
حمایت روسیه از رژیم بشار اسد به ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه اجازه داد در سال 2013 زمانی که اسد را از نابودی نجات داد، موقعیت ابرقدرتی خود را پس بگیرد. روسیه اکنون به لطف اوپک پلاس، ائتلاف خاورمیانه خود را تقویت کرده است، جایی که همبستگی مسکو با ریاض و ابوظبی برای بالا نگه داشتن قیمت نفت، موضع شورای همکاری خلیج فارس طرفدار ناتو را متعادل میکند.
اکنون توافق ایران و عربستان با میانجیگری چین تضمینهای امنیتی را برای سعودی فراهم میکند که ریاض فکر نمیکرد میتواند از غرب دریافت کند. ابتکار کمربند و جاده پکن به ایران کمک میکند و همزمان ایران و نیروهای نیابتی آن نمیتوانند موشکهای خود را به سمت عربستان شلیک کنند چرا که این بار دیگر چین چشمهای خود را بر روی این اتفاق ها نمی بندد.
خروج ناگهانی دولت دونالد ترامپ، رئیسجمهور پیشین آمریکا از برنامه جامع اقدام مشترک ( برجام)، ایران را بیش از هر زمان دیگری به آستانه نظامی هستهای نزدیک کرده و حملات اسرائیل به تاسیسات ایران به طور قابل توجهی مانع از روند توسعه برنامه هستهای ایران نشده است. دستاورد بزرگ ترامپ در منطقه، توافق آبراهام (عادیسازی روابط اسرائیل با کشورهای عربی)، توسط ائتلاف راست افراطی در قدرت در اسرائیل به خطر افتاده است.
شرمساری شرکای عرب آمریکا از این توافقنامه، سنگ بنای حفظ صلح منطقهای با میانجیگری ایالات متحده را تضعیف میکند، زیرا سیاست ضد فلسطینی اسرائیل به یک عامل تحریک کننده برای افکار عمومی جهان عرب تبدیل شده است.
عربستان سعودی پس از گشودن آسمان خود به روی پروازهای تجاری اسرائیل و تایید امضای توافقنامه توسط بحرین، اکنون هرگونه نزدیکی بیشتر با دولت یهودی اسرائیل را متوقف میکند. امارات همچنین در حال عقبنشینی از روابط خود با اسرائیل است و چه نشانهای برای نمایش تغییرات صورت گرفته قویتر از روی خوش نشان دادن به بشار اسد، رئیسجمهور سوریه.
عربستان سعودی که توافقنامه ابراهیم را با اسرائیل امضا نکرده، همچنان میتواند رژیم اسد را در حالت انتظار نگاه داشته و منتظر امتیازات قابل توجهی در لبنان باشد، جایی که اتحاد ایران و سوریه، حزبالله را به ضرر شرکای سنی ریاض تقویت کرده است.
پمپاژ کمکهای مالی امارات متحده عربی به سوریه ویرانشده به رژیم اسد یادآوری میکند که ایران با کمبود نقدینگی که دچار آن شده نمیتواند در این زمینه کاری انجام دهد و به دمشق کمک کند.
بنابراین، بازگرداندن سوریه به میان عربها ابزاری برای تضعیف «سیاست هلال شیعی» ایران است که از تهران تا بیروت از طریق بغداد و دمشق امتداد دارد. ترویج دموکراسی در شام در فهرست وظایف قدرتهای غیرلیبرالی که زبان حقوق بشر غربی را به چالش میکشند، نیست.
رژیم اسد همچنین از مشکلات داخلی فعلی که رئیسجمهور ترکیه را زمینگیر کرده سود میبرد. رجب طیب اردوغان در مواجهه با یک انتخابات دشوار در ماههای پیش رو، به سختی میتواند ریسک حمله به سوریه را بپذیرد آنهم در حالی که ارتش مشغول امدادرسانی به جمعیت بیخانمانهایی است که در نتیجه زلزلههای اخیر آسیب دیدهاند.
اردوغان که به رغم توهینها و تهدیدهای بیپایان خود همیشه عملگرا بود، قبلاً توسط پوتین مجبور شده بود تا در ازای عرضه نفت تخفیف خورده روسیه برای اقتصاد رنجدیده ترکیه، وعده دیدار با دشمن سرسخت خود یعنی بشار اسد را بدهد. ناگفته نماند که حضور بیش از 3 میلیون پناهجوی سوری در ترکیه توسط رقبای اردوغان در انتخابات عامل کمبود شغل برای ترکها خوانده میشود و همزمان اردوغان از این ابزار استفادههای تبلیغاتی خود را هم میکند.
در چنین محیط پرهیاهویی، بشار اسد به طور متناقضی به نشانهای از یک سیاست جدید اعراب تبدیل شده است. کشورهای ثروتمند شورای همکاری خلیج فارس اکنون در گفتوگو با شرکای جهانی خود بر برنامههای بلندمدت منطقه خلیج فارس برای تبدیل شدن به یک مرکز قدرت جهانی مستقل تأکید میکنند.