روزنامه فرهیختگان:
اتمام پروژه رسانهای شبکه ایران اینترنشنال؛ عقبنشینی یا تغییر استراتژی؟
عربستانسعودی پیش از انعقاد قرارداد با ایران، با اجرای پروژه رسانهای، از شبکه ایراناینترنشنال خواسته تا در جهت تضعیف جمهوری اسلامی و برهم زدن امنیتش در منطقه و در عرصه بینالمللی تلاش کند. پس از امضای قرارداد، عربستان برای رفع تهدید منافع خود، نیازمند این امنیت منطقهای و ثبات سیاسی بود؛ به همین دلیل سیاست جدید، پایان پروژه رسانهای شبکه وابستهاش در جهت سرنگونی نظام سیاسی ایران است.
روزنامه فرهیختگان نوشت: آیا در چند روز اخیر رسانه اینترنشنال را رصد کردهاید؟ اگر اتفاقات روز را از این شبکه پیگیری میکنید، متوجه تغییر موضع آن نسبت به سه ماه اخیر شدهاید؟ بهنظرتان چه ارتباطی میان تعدیل فضای این رسانه با توافق میان ایران و عربستان وجود دارد؟ اسفند سال گذشته قراردادی میان ایران، عربستان و چین امضا شد که طبق آن، ایران و عربستان توافق کردند روابط دیپلماتیک خود را از سر بگیرند و طی مدت حداکثر دوماه سفارتخانهها در دو کشور بازگشایی شود.
طبق آخرین اطلاعیه که اردیبهشت سال جاری منتشر شد، امیرعبداللهیان اعلام کرد بهزودی نمایندگان دو کشور معرفی خواهند شد. این قرارداد پس از قطع رابطه هفتساله دو کشور، آغازگر روابط سیاسی، اقتصادی، تجاری و فرهنگی آنها بود. یکی از مفاد این بیانیه احترام به اصل حاکمیت سرزمینی و عدم دخالت در امور داخلی یکدیگر است. حالا با توجه به این قرارداد شاهد تعدیل دیدگاههای رسانه ایراناینترنشنال هستیم.
جالب است که در گذشته عربستان پس از دریافت اخطار از جانب ایران، ادعا کرده بود رابطهای میان این رسانه با آن کشور وجود ندارد، اما حالا تعدیل فضای رسانه بعد از توافقات صورتگرفته، مهر تاییدی بر این ادعاست که اینترنشنال از سوی سعودیها حمایت مالی شده و منعکسکننده ایده آنان است.
اینترنشنال پیش از توافق
این رسانه سعودی که اگر بخواهیم به عملکردش در نیمه دوم سال گذشته بپردازیم، جامعترین توصیفش «جهتدهنده اغتشاشات» است. پایگاهی خبری که از مهر سال ۱۴۰۱ با ابتداییترین تعاریف و استفاده از کلماتی، چون اعتراض و اعتصاب که به تجمع کامیونداران و معلمان نسبت داد، شروع به موضعگیری در مسائل اجتماعی آن روزِ ایران کرد. تا جایی که با توجه به تشخیص حساسیت حوزه زنان در آن برهه، اخبارش رنگوبوی مسائل دختران و موردظلم واقع شدنشان را بهخود گرفت و اولین خبر از کشته شدن دختران ایران را منتشر کرد.
آبان را میتوان اوج اعتراضات خیابانی در پایتخت و شهرهای مرزی ایران دانست. اینترنشنال همچون سایر رسانهها به رسالتش پرداخته و تمامی اخبار سیاسی در سایت خبری خود را به اعلام فراخوانها و پوشش خبری اعتراضات خیابانی اختصاص داده بود. بیشترین کلماتی که در تیتر اخبار آبانماه در سایت بهچشم میخورد، اعتراض، خیزش انقلابی، فراخوان و امثالهم است. البته شبکه تلویزیونی این رسانه نیز از هیچ کنشی در جهت حمایت از اعتراضات دریغ نکرد؛ از مصاحبه با کارشناسان و اساتید دانشگاه تا پخش مستمر ویدئو ارسالی شهروندان ایران از تجمعات و شورشها. یکی از چهرههایی که در آن روزها در برنامه تیتر اول این شبکه حاضر شد و آمار کشتهشدگان و درگیریهای مردم با نیروهای حاکمیتی را اعلام کرد، فیروزه جابانی بود. او همچنین تشریحکننده فضای ملتهب دانشگاهها بود. جابانی اتفاقات دانشگاه را رصد میکرد، اما اطلاعات را بهصورت بازنمایی شده و با القای خشونتآمیز بودن فضای میان دانشجویان بسیجی و معترض، بهنفع دیدگاههای خودش گزارش میکرد.
ایران و ناامنی بینالمللی
همان روزها بود که برنامه «فردا»ی شبکه اینترنشنال گفتوگویی با حضور فرح دوستدار پژوهشگر علومسیاسی، عرفان ثابتی جامعهشناس، فهیمه خضرحیدری روزنامهنگار اجتماعی و کامران متیناستاد روابط بینالملل دانشگاه ساسکس ترتیب داد. موضوع گفتگو مساله خیزش انقلابی و چگونگی کمکهای خارجی به این انقلاب بود. کامران متین بهعنوان یکی از تحلیلگران فضای آشوب خواستار آن شد تا هرچه بیشتر از خارج ایران به مردم کمک شود و تاکید کرد این کمک در قالبهای متعدد، چون مالی، ایدئولوژیک و... در جهت توانمندی و تشویق مردم برای ادامه اعتراضات گنجانده شود.
متین در تحلیلهای دیگری- که در آن بازه زمانی از اتفاقات بینالمللی داشت- دائما به این مساله اشاره میکرد که مسائل داخلی و آشوبهای ایران موجب شده در عرصه بینالمللی، ایران بهعنوان «دولت جُذامی» شناخته شود. همچنین او از تشدید سیاست انزوای ایران در عرصه بینالملل خبر میداد. از طرفی هم ادعا میکرد این انزوای جهانی از سوی کشورهای غیرغربی، بهویژه جهان سومیها تشدید خواهد شد و نمود آن را میتوانیم در حذف ایران از کمیسیون مقام زن سازمان ملل مشاهده کنیم. اینها تنها بخشی از موضعگیریهای مطرحشده از جانب اینترنشنال درخصوص ایران در عرصه بینالملل بود.
نوجوانان؛ اولمظلومان خیزش انقلابی
دی سال گذشته که مساله پخش گازهای سمی در مدارس دخترانه داغ شد، فارغ از پوشش اخبار اعتراضات و پرداختن به فراخوانها، گزارشهای لحظهای از مدارس مختلف در شهرهای متفاوت را منتشر میکردند. در این برهه زمانی این رسانه بهدنبال ایجاد ترس و نگرانی خانوادهها و تزریق حس ناامنی در میان شهروندان بود. با انتشار خبر مسمومیتها فضای اجتماعی مجدد ملتهب شد.
از طرفی زمان آن فرارسیده بود که حکم مجرمان و دستگیرشدگان اغتشاشات صادر شود. موج رسانهای جدیدی که این رسانه راه انداخته بود، بازنمایی خشونت حکومت علیه جوانان معترضی بود که آنها را بیگناه قلمداد میکرد، همچنین تشریح حق حیاتی که گفته میشد حکومت از جوانان و نوجوانان سلب کرده بود. هر روز در فواصل زمانی کوتاه اطلاعات روند پرونده هریک از مجرمان یا روایتی از مجروحان اعتراضات منتشر میشد.
از ابتدا برای همه واضح بوده که منابع مالی اینترنشنال از عربستانسعودی تامین میشود و این رسانه آیینه تمامنمای سیاستهای سعودی در جهت تضعیف جمهوری اسلامی است
روایت مرگ ابوالفضل میرعطایی، نوجوان ۱۷سالهای که به ادعای آنها بر اثر اصابت گلوله در اعتراضات کشته شده بود، توسط مسعود کاظمی روزنامهنگار در تحلیل خبری برنامه تیتر اول بازگو شد. مرگ او در این فضا را درحالی محکوم میکردند که ماهها قبل محسن سازگارا، از کارشناسان دیگر این برنامه ادعا میکرد نوجوانان بهعنوان هسته اصلی این اعتراض هستند و حکومت درتلاش است به بهانههای مختلف مدارس را تعطیل کند تا آنها با یکدیگر قرار نگذارند.
او معتقد بود حکومت که مبتنیبر اسلام فقاهتی روی کارآمده، حالا بهعنوان نظام واپسگرای شکستخورده شناخته میشود. این موضوع را نسل نوجوان بیشتر درک میکند و برای سرنگونی این حکومت نیز آنان کنشگران اصلی هستند و باید به میدان بیایند.
وکالت میدهم
مساله وکالت به رضا پهلوی کارزاری بود که دی ماه، پس از مصاحبه او با شبکه منوتو مطرح شد. خیلی سریع هم با پیوستن جمعی از هنرمندان و ورزشکاران به آن، به یکی از مسائل مهم اعتراضات تبدیل شد. اینترنشنال گفتوگویی با حضور حامد شیبانیراد، سخنگوی موقت حزب ایران نوین و فرج سرکوهی، نویسنده و روزنامهنگار که مخالف این وکالت بود ترتیب داد. نتیجه مباحثه دو کارشناس این بود که تصور میکردند نظام ایران سرنگون شده و حالا در مرحله گذار، باید شخص جدیدی برای حکمرانی انتخاب شود. اینترنشنال نیز به حمایت از کارزار وکالتی پرداخت.
در جمعبندی فعالیتهای این رسانه در سال گذشته میتوان به این نکته اشاره کرد که در نگاه آنان ایران از منظر حاکمیتی تضعیف شده و مردم ناراضی به خیابانها آمدند. تفاوت این اعتراضات با نمونههای مشابه آن در گذشته این بود که دیگر مساله اقتصادی، سیاسی یا معضلات، قابل حل تلقی نمیشد. بلکه حرف اصلی، مخالفت با اصل این نظام است که حالا هم در ضعیفترین وضعیت خود به سر برده و محکوم به سرنگونیست. در عرصه بینالمللی نیز کشورهای غربی و غیرغربی خواهان بازگشت امنیت به کشور ایران هستند و جمهوری اسلامی را برای خود تهدید تلقی میکنند. از طرفی هم آنها تمایل به برقراری ارتباط با این نظام ندارند. حتی ایرانیان مقیم خارج برای آزادی و رهایی ایران و سرنگونی نظام اسلامی از هیچ حمایتی دریغ نخواهند کرد.
اینترنشنال پس از توافق
اتفاقی که در پایان سال ۱۴۰۱ شاهد آن بودیم، سفر رئیسی به پکن و مذاکره با چین و عربستان سعودی بهمنظور صدور بیانیهای مشترک بود. بیشک این بیانیه هم برای ایران و هم برای عربستان منافعی را در پی داشت، اما نباید از تاثیر آن بر رسانههای وابسته عربستان و مواضعشان غافل شد. موضوع جالب توجه، تعهد عربستان به تعدیل کار رسانههای وابستهاش بود. درنتیجه موضع اینترنشنال نسبت به جمهوری اسلامی در مسائل سیاسی-اجتماعی تغییر کرد.
دیگر مانند گذشته تمامی اخبار به جریانات اعتراضی و خیزش انقلابی محدود نمیشود. سایت رسمی اینترنشنال کمتر از قبل به امور مربوط به حکم مجرمان میپردازد. جهتگیری رسانه و کارشناسان برنامه تیتر اول که مسئول بررسی اخبار روز هستند، اندکی تغییر کرده و حتی دیگر کمتر از کارشناسان شبهاپوزیسیونهای خارجی در جهت تحریک نارضایتی مردم استفاده میکنند.
به تعبیری، رسانهای که تا قبل از توافقات میان ایران و عربستان، جمهوری اسلامی را سرنگون میدانست، و پروژه اسلام فقاهتی را شکستخورده تلقی میکرد، حالا از موضع خود برگشته است. این رسانه که به دنبالگذار از این نظام و پیدا کردن مدل دیگر حکمرانی با حکومت جدید بود، حالا با رعایت ملاحظات سیاسی خود، جمهوری اسلامی را نظامی تلقی میکند که همچنان بر ایران حکومت کرده و در حال شکلدهی به روابط خود با جهان است.
البته با بررسی صفحه اینستاگرامی اینترنشنال، این نکته برداشت میشود که آنها هنوز هم در تلاش برای موضعگیری علیه ایران و حکومت اسلامی هستند. نکته بدیهی این است که قطعا این رسانه در جهت تبیین ماهیت خود تلاش خواهد کرد و انتظار نمیرود تا به سرعت و کاملا از مواضعش بازگردد. اما موضوع این است که فضای این رسانه تعدیل شده و کمتر به دنبال جزئینگری و بسیج مردمی برای سرنگونی حکومت است. این را حتی میشود از موضوع برنامههای گفتوگومحور آنان نیز به سادگی درک کرد.
امنیتخواهی برای ایران
در حوزه روابط خارجی و کشورهای همسایه، کامران متین که پیشتر به مواضعش در رابطه با سیاست انزواگرایی و جذامی بودن دولت ایران و روابط شکستخوردهاش در منطقه اشاره کرده بودیم، در چند روز اخیر نسبت به حمله نیروهای طالبان به مرزهای ایران واکنش تندی نشان نداد. اتفاقا این مساله را برای ایران قابل حل دانست. او در تایید سخنان امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه ایران که گفته بود ایران تمایلی به جنگ با طالبان ندارد، اشاره کرد که مساله میان این دو حکومت آنقدر مهم نخواهد شد که به جنگ منجر شود.
متین در تحلیل روابط ایران و کشورهای همسایه گفت با توجه به اینکه ایران از منظر اقتصادی در حال تعامل با کشورهای همجوار است، امنیت مولفه مهم این ارتباط بوده که نباید با ایجاد منازعه آن را برهم بزند. از طرفی هم اگر به مقابله با طالبان بپردازند، کشورهای غربی از طالبان حمایت خواهند کرد، و درنهایت این مساله هم به نفع ایران در منطقه نخواهد بود.
اتمام پروژه رسانهای
از ابتدا برای همه واضح بوده که منابع مالی اینترنشنال از عربستانسعودی تامین میشود و این رسانه آیینه تمامنمای سیاستهای سعودی در جهت تضعیف جمهوری اسلامی است. با توجه به توافق صورتگرفته، عربستان موضع خود را نسبت به ایران تغییر داده و در پی آن دیدگاههای این رسانه نیز تعدیل شدهاست. اینترنشنال دیگر مانند گذشته به دنبال آشوب و گذر از جمهوری اسلامی نیست. تلاش بر آن است تا طبق مفاد قرارداد در امور داخلی یکدیگر دخالت نکنند و در جهت برقراری صلح و امنیت در منطقه تابع قواعد حقوق بینالملل باشند. شاید عربستان به این گزاره پایبند است که حالا با توجه به ازسرگیری روابط تجاری، اقتصادی و سیاسی، ترجیح داده مخل امنیت داخلی و تضعیف نظام سیاسی ایران نشود.
این گزارهها و تعدیل شدن دیدگاههای ایراناینترنشنال حاکی از آن است که عربستانسعودی پیش از انعقاد قرارداد با ایران، با اجرای پروژه رسانهای، از این شبکه خواسته تا در جهت تضعیف جمهوری اسلامی و برهم زدن امنیتش در منطقه و در عرصه بینالمللی تلاش کند. پس از امضای قرارداد، عربستان برای رفع تهدید منافع خود، نیازمند این امنیت منطقهای و ثبات سیاسی بود؛ به همین دلیل سیاست جدید، پایان پروژه رسانهای شبکه وابستهاش در جهت سرنگونی نظام سیاسی ایران است.
خوب یعنی چی ؟
یعنی اینکه عربستان فهموند که
قدرت اول منطقه من هسنم منه عربستان
اگر بخام با یک تلوزیون و چن تا گزارشگر زن
با چره های جذاب
میتونم داخل کشورت رو بهم بزنم
فهمیدی یا نه ؟
بیا سر میز صلح کن دس از صدور انقلابت بردار وگرنه ........
چین هم این وسط قشنگ قشنگ مدیریت کرد
و بازار دو کشور نفت خیز پول دار رو از آمریکا و اروپا قاپید به نفع خودش
خب
ایران چی شد این وسط ؟
فقط ضرر و کشته و درگیری و خونریزی و شکاف اجتماعی و بدبینی عمومی و فیلترینگ و بسته شدن واتساپ و
ضرر فعالین کاری حوزه برنامه نویسی و اپلیکیشن و
مهندسین این حوزه و کوچ و مهاجرت اونها
و تهی شدن کشور از نخبه ها و مهندسین و تورم و گرونی و .....
چین نفع برد
عربستان نفع برد
ایران چی ؟!
میشه ی مقاله جامع از پروژه رسانه ای خودتونم بنویسید و اینکه پولاتون از کجا میاد؟ ممنونم