عباس عبدی:
مشارکت زیر 50درصد به صدا در آمدن آژیر خطر و صور اسرافیل سیاست است
عباس عبدی نوشت: من نمیگویم که مشارکت در تهران باید ۸۰ درصد باشد، ولی مشارکت زیر ۵۰ درصد زنگ خطر است. هنگامی که به زیر ۱۰ درصد برسد، آژیر خطر و حتی صور اسرافیل سیاست به صدا درآمده است.
عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «یک نکته هم با حکومت» نوشت: به نظر میرسد که ساختار سیاسی ایران به روشنی متوجه شده است که سیاست یکدستسازی چند عارضه مهم دارد. اول از همه کاهش مشارکت سیاسی است. معنای کاهش مشارکت سیاسی روشن است. هنگامی که تهران بزرگ حدود ۱۰ درصد یا کمتر در انتخابات مشارکت کند، این یعنی شکست اعتبار. بله ممکن است که در یک حوزه انتخاباتی هم به دلیل رقابتهای قومی، قبیلهای، زبانی، دینی و... دو یا چند نامزد موجب مشارکت ۶۰ تا ۷۰ درصدی شود ولی آنان به دلایل خودشان پای صندوق آمدهاند. دلایلی که لزوما هم به توسعه و امنیت کشور کمک نمیکند.
من نمیگویم که مشارکت در تهران باید ۸۰ درصد باشد، ولی مشارکت زیر ۵۰ درصد زنگ خطر است. هنگامی که به زیر ۱۰ درصد برسد، آژیر خطر و حتی صور اسرافیل سیاست به صدا درآمده است. میزان مشارکت سیاسی نه تنها بازتابی از مشروعیت و مقبولیت است، بلکه اثرات مهمی در عملکرد دولتها میگذارد. بیاعتمادی ناشی از این وضعیت منجر به کاهش کارآیی دولت و بیرغبتی مردم در مشارکت میشود. دومین اثر، بیکفایتی مفرط و آشکار در شناخت مسائل جامعه و مردم و نیز در حل آنها است. دولت کنونی مظهر اثبات چنین ادعایی است. باور نکردنی است که مجموعهای به نام دولت تا این اندازه بیایده و بدون چشمانداز و ناامیدکننده باشد.
سومین اثر که آن نیز مهم است، فاصلهگیری بیشتر مردم از حکومت است. همین الان به وضوح میبینیم که بسیاری از افراد چنان فاصلهای میان خود و حکومت را تعریف کردهاند که برداشتن این فاصله حتی از نظر عاطفی بسیار سخت شده است. این امر اثرات امنیتی و اجتماعی فراوانی دارد. با این ملاحظات معتقدم که حکومت خواهان افزایش مشارکت است و این همان عاملی بود که مرا تشویق به حضور انتخاباتی کرد. ولی اکنون باید به لوازم این خواست پرداخت. مطابق یک قاعده عقلی روشن، الزام به شیء؛ الزام به تبعات آن نیز هست. در واقع پرسش این است که مردم چرا باید بیایند به آقای پزشکیان رأی بدهند تا تندروهای مورد حمایت قبلی رأی نیاورند؟ یک پاسخ این است که رأی آوردن آنان را برای کشور و آینده بدتر میدانیم پس به پزشکیان رأی بدهیم. این استدلال تا حدی کاربرد دارد، ولی اکنون فاقد کارآیی است.
چون مردم حس میکنند که این بازی نیمه نهایی است که میتوانند تیم خود را برنده کنند. بازی بعدی و نهایی در داخل ساختار قدرت و پس از پیروزی رییسجمهور است که مردم در آن حضور ندارند و دیگران هر گونه که بخواهند داوری و برخورد خواهند کرد. مجلس، شورای نگهبان، صدا و سیما و رسانههای دولتی وابسته به ساختار قدرت، نهادهای اقتصادی خارج از چارچوب نهادهای عمومی، نیروهای نظامی و انتظامی و... بازیگران مرحله بعدی هستند. در حالی که هر کدام وظایف خود را دارند در عین حال میتوانند با ایجاد ناهماهنگی برای عملکرد دولت و رییسجمهور منتخب مشکل ایجاد کنند.
شاید برخی گمان کنند که مملکت ارث پدریشان است که به آنان رسیده و هر طور که خواستند علیه دولت بتازند، همچنان که وقیحانهترین حملات را علیه روحانی و دولت او انجام میدادند و کسی هم مانع آنان نبود و یا از طریق مجلس چوب لای چرخ احیای برجام گذاشتند و این وضع فاجعهبار را ایجاد کردند و... خب این طور نمیشود؛ اگر مشارکت بالا را ضروری بدانیم باید به تبعات آن نیز تن داد. تبعات آن احترام گذاشتن به خواست مردم مشارکتکننده است. طبعا نمیتوان گفت که قانون چنین میگوید و اسلام چنان میگوید و باید همه تابع باشند. اگر چنین ایدهای در ذهن است، ترجیح دارد که از ابدا وارد این ماجراها نشد. البته مطالبات مردم مشارکتکننده هم چندان رادیکال نیست؛ در حد عرفی است و هر حکومت متعارفی با آنها تن میدهد. وضعیتی که اکنون در سیاست خارجی، اجرای قانون و قانونگذاری، مساله زنان، رسانهها، تبعیضها و فساد، گزینشها، آموزش عمومی و عالی، نظارت استصوابی و... وجود دارد قابل تداوم نیست. البته اینها صفر و یک هم نیست.
به همان میزانی که در مسیر بهبود قرار بگیرد، کافی است. اگر قرار است که هیچ کدام از اینها تغییر نکند، خیلی شفاف و صادقانه اعلام شود، آنگاه رأیدهندگان متوجه خواهند شد که به چه چیزی رأی میدهند و اگر خواستند شرکت میکنند یا نمیکنند. ولی هنگامی که نامزد انتخاباتی روشن نظر میدهد و در عمل تحولی رخ نمیدهد، به نظرم این خلاف وعده و پیمان با مردم است. پیشنهاد من این است که در این باره شفاف و روشن عمل شود. در این صورت مشارکت انتخاباتی به میزانی خواهد رسید که ثبات و کارآیی را به نحو چشمگیری افزایش خواهد داد.
مشاركت مردم را براي مشروعيت نظام مي خواهند ،نه بيشتر
کارخداروببین یکی اومده بارای بالا که خودش بلای وجودی این مفت خورای نزول خورشده مشارکت کم اون موقع نابودشون کردالان سیل مردم
مشارکت مهم نیست . بلاخره آمار هم دست خودشونه .
این مدلی هم یه بار دو بار جواب میده .
اما بعدش چی !
حیف گذر این عمر
کار از صور اسرافیل به صور عزرائیل رسیده . خدا رحم کنه گوشت ۱۵۰۰۰۰۰ تومانی را فقط زاکانی که میتونه گوشت را نجات بده .
رییس جمهور حتما بصورت فرمایشی قبلاً انتخاب شده
این بازی تکراریه
آقای عباس عبدی! آژیر خطر خیلی وقت است به صدا درآمده است. از انتخابات سال ۱۳۸۸ ریاست جمهوری به بعد آژیر خطر کاهش شدید مشارکت مردم در انتخابات به صدا درآمده است!
رأی مردم کشک نیست این دوره انتخابات حساس ترین انتخاب میباشد!!! چونکه با انتخابات شورای شهرها همراه نیست رأی ها خریداری شود!!!
تحت هر شرایطی رأی خود را تقدیم میکنیم ب پزشکیان!!!
بسیار عالی است!
بله به مبارکی فعالیت های شما و رفقای روحانی و خاتمی چی شما. فقط نشسته نظر می دی چرا زمان دولت کریمه روحانی انتقاد نمی کردی با این نظرات سر عده ای ناآگاه را می توانی شیره بمالی
حمید اینان عادت کردند به مفت و رانت خوری تمام باند روحانی همینطورند
آقای عبدی،مجلس،شورای نگهبان،مجمع تشخیص مصلحت خودشان،نیروهای نظامی و انتظامی ،قوه قضاییه،امامان جمعه،صدا و سیما،وزارت اطلاعات ،تمام اوقاف ها،استان قدس و.شورای های عالی جورواجور و رنگارنگ که همه هم قانون گذاری می کنند و......در اختیار دولت نیستند،یعنی تمامی ارکان قدرت و اعمال حاکمیت دست دولت نیستند،پس مردم با چه امید و آرزویی رای دهند؟؟؟مردم به امید تغییرات تدریجی و آهسته و صلح جویانه به خاتمی و روحانی رای دادند،ولی نتیجه نگرفتند،آیا یک انسان عاقل از یک سوراخ چند باز باید گزیده شود؟؟؟؟،بزارید این دیوار کج دست خودشان باشه،یا درستش کنند،یا خواه نا خواه این دیوار فروخواهد ریخت،
اصولا ملت ايران سياسي نيستند
جناب عبدی چرا تعارف می کنید چرا ازواقعیت می ترسیم حقیقت این است اکثر مردم از انقلابشان ناراضی هستند تمام
زنگ خطر خیلی وقته به صدا درامده مردم دارند مثل نقل و نبات فحش نثارتون می کنند برای خودتون و جد و ابادتون دیگه دین که دیگه هیچ هیچ
به امید خدا همینطوره
لعنت و نفرین خدا بر کسانی که زندگی ما را به این روز انداختند مخصوصا آن بیشعور هایی که از دیوار خزیدند بالا ....... حالا .......
ریاست جمهور در ایران نفر بیستم هم نیست.
عبدی جون تو بفکر خودت باس ملت ایران دوست و دشمن و دوست و وطن فروشان را خوب می شناسد
هی حرف مفت از مفتخوران شماها چی کردید هی صداتون بلنده لطفاً خفه شو
ارث پدری هر کسی باشد ارث پدری منافقین نیست