در ادامه این مطلب امده است: این سیاست اکنون در یک قدمی شکست قرار گرفته است. برای دومین بار در طی سال جاری میلادی، ایران موشک هایی را به سمت اسرائیل شلیک کرده است. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی قول داده که «تبعاتی جدی» در انتظار ایران خواهد بود و اینکه آمریکا «با اسرائیل همکاری خواهد کرد» تا از این مسئله اطمینان یابد. این جملات به نظر مانند تهدید به عملیات نظامی مشترک آمریکا و اسرائیل علیه ایران می آید.
در ماه آوریل، اسرائیل متقاعد شد که اقدام تلافی جویانه خود را به اندازه ای محدود سازد که ایرانی ها به طور ضمنی بپذیرند که حملات متقابل طرفین تمام شده تلقی می شود. اما این بار بعید است که بتوان جلوی تشدید بیشتر این تبادل آتش بین ایران و اسرائیل را گرفت.
اسرائیل همین چند روز پیش یک جبهه دوم در جنگ خود با دشمنان منطقه ای اش گشود و اکنون قصد دارد با عملیات زمینی، ضرباتی را که اخیرا به حزب الله وارد کرده تکمیل نماید. تل آویو ممکن است بخواهد با این امید که آسیبی پایدار به ایران و برنامه هسته ای اش وارد کند، به سختی اقدام تهران را پاسخ دهد.
ایرانی ها مطمئنا ریسک های افزایش متقابل تنش از سوی اسرائیل را درک خواهند کرد و برخی در تهران نگران خواهند بود که با موشک باران مجدد اسرائیل دارند در تله می افتند. اما عدم پاسخگویی به حملات اسرائیل به مواضع حزب الله که پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران رخ داد نیز یک ریسک جدی برای ایران به نظر به حساب می آمد.
منطق وحشتناک جنگ و بازدارندگی می گوید قدرتی که قادر به دفاع از هم پیمانانش یا پاسخ گویی به حملات به پایتختش نباشد ضعیف به نظر خواهد آمد. و ضعف احتمالا موجب حملات بیشتر، از بین رفتن نفوذ و پرستیژ بین المللی منجر خواهد شد.
با این حال کاخ سفید در پس موضع گیری سرسختانه خود ممکن است از اسرائیل بخواهد که پاسخ خود را تعدیل نماید و آنچنان پاسخ سختی به ایران ندهند که تهران خود را ملزم به پاسخ مجدد احساس کند. پس از خروج از افغانستان، دولت بایدن هیچ تمایلی به کشیده شدن پایش به یک جنگ دیگر در خاورمیانه ندارد.
در حالی که نیروهای اسرائیلی هم اکنون درگیر جنگ در غزه و لبنان هستند، دولت نتانیاهو ممکن است دلایل خودش را برای عدم افزایش تنش به منظور ورود به یک رویارویی مستقیم با تهران در مقطع فعلی داشته باشد. اما اگر هم اسرائیلی ها تصمیم بگیرند که می خواهند اقدام مستقیم شدیدتری انجام دهند، آنها قبلا نشان داده اند که کاملا از نادیده گرفتن درخواست های دولت بایدن در خصوص اتخاذ رویکرد خویشتندارانه خرسند می شوند. کاخ سفید ممکن است امیدوار باشد که از طریق همکاری با اسرائیل می تواند نفوذ بیشتری بر میزان قوت و ماهیت پاسخ اسرائیل اعمال نماید.
آمریکا ماه ها از اسرائیل درخواست می کرد تا به حزب الله حمله نکند. پس از شروع حملات اسرائیل به حزب الله در ماه گذشته، دولت بایدن با ایستادن در کنار انگلیس، فرانسه و دیگر کشورها خواستار آتش بس فوری در لبنان شد اما این درخواست بار دیگر رد شد.
آمادگی دولت نتانیاهو برای نشنیده گرفتن درخواست های نزدیک ترین متحد خود و تضمین کننده امنیت اسرائیل ناشی از یک پارادوکس آشکار در قلب سیاست آمریکا در قبال تل آویو است. دولت بایدن می تواند از اسرائیل بخواهد که در مورد غزه و لبنان از خود خویشتنداری نشان دهد و این کار را نیز انجام می دهد. اما همواره با استناد به تعهد فراگیر خود نسبت به دفاع از اسرائیل در برابر ایران و دیگر دشمنان منطقه ای اش، از این کشور در برابر تبعات افزایش تنش محافظت می کند.
در نتیجه دولت اسرائیل درک می کند که نادیده گرفتن دولت بایدن تقریبا هیچ ریسکی به دنبال ندارد. در حقیقت وادار کردن آمریکا به استفاده از توان نظامی اش علیه ایران حتی مفید نیز خواهد بود.
شانس اینکه آمریکا از حمایت از اسرائیل در یک بحران منطقه ای خودداری کند همواره بسیار پایین است و این واقعیت که انتخابات ریاست جمهوری آمریکا حدود یک ماه بعد برگزار خواهد شد این احتمال را کمتر نیز می کند. کامالا هریس، به سمت اتخاذ مواضعی سرسختانه تر در قبال سیاست نتانیاهو در غزه پیش رفته است. اما او نیز تمایل دارد که خود را همچنان حامی اسرائیل در مواقع خطر نشان دهد. هریس نمی تواند این ریسک را بپذیرد که اهل مماشات با ایران به نظر برسد، چرا که آمریکا خود تاریخچه دور و درازی در دشمنی با ایران دارد که سابقه آن به بحران گروگان گیری سال های 1979 تا 1981 بر می گردد.
با این حال، وضعیت خطرناک فعلی می تواند خبری بد برای هریس باشد. دونالد ترامپ دوست دارد ادعا کند که جهان در دوران ریاست جمهوری وی در صلح و آرامش به سر می برد و اینکه «ضعف» دولت بایدن منجر به بروز جنگ هایی در اروپا و خاورمیانه شده است. تنش اخیر نیز به خوبی به تقویت این روایت کمک می کند.
هر بار که انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا در پیش باشد، این گمانه زنی مطرح می شود که یک «غافلگیری اکتبر» احتمالی می تواند در فاصله چند هفته مانده به زمان رای گیری، سرنوشت انتخابات را تغییر دهد. اسرائیل و ایران غافلگیری اکتبر انتخابات پیش رو را رقم زده اند و ترامپ ممکن است برنده این اتفاق غیرمنتظره باشد.