پزشکیان چه کند تا وفاق به یک شعار توخالی برای معاملات سیاسی موردی تبدیل نشود؟
شعار وفاق اگر بخواهد به مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... گسترش یابد، نیازمند آن است که بسط مفهومی بیابد تا بتواند گرهگشاییهای موردی کند. بنابراین بسط این شعار در قالب نظریه و گفتمان ضرورت دارد. اگر گفتمانِ کم و بیش روشن و جامعی وجود نداشته باشد، وفاق به یک شعار توخالی برای معاملات سیاسی موردی تبدیل میشود.
کیومرث اشتریان، دانشیار دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران در روزنامه شرق نوشت: آقای دکتر پزشکیان در دوران مبارزات انتخاباتی شعار وفاق سر داد و با عباراتی ساده که مخصوص خود ایشان است، به توصیف آن پرداخت.
اگرچه این شعار در انتصابهای سیاسی-جناحی نمود بیشتری پیدا کرد اما تا تبدیل آن به یک گفتمان روشن و منقحشدهای که بتواند سازگاری اجتماعی پدید آورد، راه زیادی در پیش است.
اینک پرسش این است که با گذر زمان و پدیدآمدن موضوعات و چالشهای جدید، این شعار چگونه گسترش مییابد و چگونه در عرصههای دیگر تحقق مییابد؟
شعار وفاق اگر بخواهد به مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و... گسترش یابد، نیازمند آن است که بسط مفهومی بیابد تا بتواند گرهگشاییهای موردی کند. بنابراین بسط این شعار در قالب نظریه و گفتمان ضرورت دارد. اگر گفتمانِ کم و بیش روشن و جامعی وجود نداشته باشد، وفاق به یک شعار توخالی برای معاملات سیاسی موردی تبدیل میشود.
برای تحقق مسئولیت گفتمانی رئیسجمهور که باید توسط همکاران ایشان تنظیم و به ایشان تسلیم شود، به این نکته توجه کنیم که گفتمان یک منظومه معنایی و منسجم و مجموعهای از تعاریف نظری درخصوص اداره کشور است که از پیوستگی و هماهنگی مفهومی برخوردار است. مرزهای فکری را روشن میکند و سبب میشود تصمیمات سیاسی از یکپارچگی برخوردار باشند تا دولت دچار روزمرگی فکری و تذبذب و تلون نشود. تکالیف خود را به صورتی پیوسته انجام دهد و از تناقض در تصمیمگیریها اجتناب کند.
بنابراین ضروری است که با کمک مشاوران برجسته این حوزه منظومهای معنایی تدوین شود تا بتواند مثلا گفتمان وفاق را در عرصه وسیعتر سیاسی به کار گیرد.
کارکردها و ابعاد این گفتمان از این قرار است:
- گفتمان منسجم نهتنها مخالفان جناحی بلکه دامنه وسیعتری از گرایشهای سیاسی را در بر میگیرد.
- تکلیف زیادهخواهی جناحهای سیاسی مشخص میشود و وفاق را از دام افراطیگرایی گروههای گوناگون رهایی میبخشد.
- تصمیمگیریهای دولت و رئیسجمهور را از روزمرگی فکری رها میکند و افق بلندتری را در وفاق ملی فراهم میآورد.
- ضرورتها و الزامات سیاست اقتصادی را در پرتو گفتمان وفاق روشن میکند. اینکه سیاستهای تورمی و بیعدالتی اقتصادی سیاستها چه بر سر وفاق میآورد را نشان میدهد.
- نظام گزینش نیروی انسانی دولت را با شعار وفاق تنظیم میکند. تکلیف وفاق با تبعیض استخدامی و گزینش مدیریتی را معین میکند. سکوت را بر نمیتابد و اصلاحات را ضروری میکند.
- گفتمان روشن درباره وفاق، معنا و کاربرد خود را در سیاستهای فرهنگی در تولیدات رسانهای در سینما و نشر کتاب و... نشان میدهد و ابعاد گوناگون، منیهات و الزامات آن را فراروی ما قرار میهد.
- گفتمان مانع آشفتگی فکری دولت میشود و به معنای سخنرانیهای هرازگاهی رئیسجمهور نیست بلکه یک منظومه فکری و راهنمای عمل دولت است.
- گفتمان جنبه ترویجی نیز دارد و به مثابه ابزاری برای اقناع افکار عمومی، همبستگی اجتماعی و تسهیل اجرای سیاستهای دولتی به کار گرفته میشود.
رئیسجمهور مسئولیت دارد زمینههای انسجام گفتمانی را در خود و دولتش فراهم کند تا بتواند از تزاحم نظری و تشتت گفتاری و هرجومرج عملیاتی اجتناب ورزد.
برخورد خشمگینانه با تندروهای مجلس و دولت سایه مخالفت با فیلترینگ و قانون من در آوردی حجاب درخواست قانون گذاری برای تقسیم دلارهای فروش ثروت خدادادی بین همه مردم ایران اخراج همه افغان ها از کشور
استعفآ
باید دید این مثلا قانون فشل حجاب را اجرایی می کند اگر چنین کرد یعنی بر سر قولش با کسانی که به او رای دادند نمانده و باید کنار برود
وفاق با کسانی که به همه اش هم راضی نمیشوند ناممکنه !!