دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل:
کشور امکان فرو رفتن در یک دوره طولانی چند ساله تقابل و تحریم بیشتر و سختتر را ندارد/ برقراری تماس به هر شکل با آمریکا باید گام اول باشد
دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل تاکید کرد: در نتیجه فکر میکنم مقامات ما باید این تحول اخیر را در بستر وسیعتری مورد توجه قرار دهند و به نحوی واقعبینانه و منطقی و به دور از احساسات و تعصبات با آن برخورد کنند. فکر میکنم برقراری تماس به هر شکل باید گام اول باشد.
کوروش احمدی در تحلیل خود از اقدام ضدایرانی شب گذشته ترامپ و امضای آنچه بخشنامه خوانده شد، اظهار کرد: باید از این پس، متنی که ترامپ امضا کرد و سخنانی که گفت را به عنوان موضع رسمی کاخ سفید و دولت آمریکا به شمار آوریم. این سخنان و این متن اگرچه هیچ سنخیتی با نحوه گفتار و کردار او طی دو هفته بعد از شروع به کارش ندارد، اما از ترامپی که ما در گذشته و حال شناخته ایم کاملا انتظار میرفت. طی دوره بعد از انتخاب ترامپ از اواخر آبان به این سو، برای من همیشه این سوال مطرح بود که او سیاستش در قبال ایران را با فشار حداکثری شروع خواهد کرد یا با پیشنهاد مذاکره و بر این مبنا فکر میکردم که خوب است مسئولان ما با هدف تلاش برای اینکه او با فشار حداکثری شروع نکند، با تیم او تماس قرار بگیرند.
وی با بیان اینکه ترامپ طی دو هفته بعد از تحلیفش به گونهای برخورد کرد که امید به شروع با پیشنهاد مذاکره ایجاد شده بود، افزود: اکنون برای من روشن نیست که این چرخش ناگهانی که هیچ کس انتظار آن را نداشت، چرا و با چه هدفی شکل گرفت. شاید هدفش این است که به همان شکلی که با مکزیک و کانادا و پاناما شروع کرد، با ایران هم شروع کند؛ با آن کشورها نیز ابتدا با توپ پر جلو رفت و بعد از اعلام آمادگی مقامات آن کشورها برای مذاکره، توافقاتی حاصل شد و سپس ترامپ عقب کشید.
این تحلیلگر مسائل بینالملل ادامه داد: اما مشکل این جاست که ممکن است مقامات ما این گونه انعطافپذیریها را نداشته باشند. به هر حال، فکر میکنم واکنش مقامات ما به این فشار حداکثری نباید تند و طوفانی باشد؛ باید خونسردی خود را حفظ کنند، یکی دو روز واکنش رسمی نشان ندهند، اگر بشود تماس غیررسمی و غیرعلنی بگیرند و بنا بر این باشد که با برخی مانورهای لازم، در نهایت مذاکره با دولت ترامپ را بپذیرند. واقعا کشور امکان فرو رفتن در یک دوره طولانی چند ساله تقابل و تحریم بیشتر و سختتر را ندارد. نظام ما باید یک استراتژی داشته باشد و به آن پایبند بماند و با این گونه مانورها آن را رها نکند.
احمدی با بیان اینکه متنی که امضا شده “presidential” memorandum” نامیده میشود که شاید بتوانیم آن را بخشنامه ریاستجمهوری ترجمه کنیم، گفت: این متن چیزی شبیه به همان فرمان اجرایی است با برخی تفاوتهایی که عمدتا جنبه اداری و بروکراتیک دارد. اینکه از فرمان اجرایی استفاده نشده و از بخشنامه استفاده شده، میتواند به این دلیل باشد که محتوای سیاستی مورد نظر، یعنی همان به اصطلاح “فشار حداکثری” قبلا در فرمانهای اجرایی دوره اول ترامپ آورده شده بود و آن فرمانهای اجرایی همچنان به قوت خود باقی اند و فسخ نشدهاند. لذا صدور مجدد فرمان اجرایی برای این منظور ضرورتی نداشته است و تصمیم گرفته اند که با بخشنامه، اجرای همان فرمانها را مورد تاکید قرار دهند.
البته تماس اعم از گفتگو یا مذاکره الزاما به معنای حصول توافق نیست و ممکن است بینتیجه باشد یا شکست بخورد و طرفین به نقطه قبل از تماس بازگردند، اما قطعا بیضرر است
وی با بیان اینکه به علاوه بخشنامه بیشتر جنبه شکلی و اداری دارد، عنوان کرد: به این معنی که مثلا بخشنامه ثبت رسمی نمیشود و میتواند رسما منتشر نشود و رسمیت کمتری دارد. بخشنامه بیشتر حکم دستورالعملهای اداری را دارد و هدف تعیین اولویتها در داخل دولت و نیز تقسیم وظایف بین دوایر دولتی را دنبال میکند. اما هم بخشنامه و هم فرمان اجرایی، برای دوایر دولتی الزامآور اند. فرمان اجرایی به خاطر برخورداری از رسمیت بیشتر، در دادگاهها نیز قابل طرح است و نسخ آن دشوارتر است در حالیکه بخشنامه به راحتی قابل تغییر و نسخ است.
دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل با بیان اینکه هنوز مشخص نیست که آیا دولت آمریکا این متن را منتشر میکند یا خیر، اضافه کرد: اما کاخ سفید یک به اصطلاح فکتشیت منتشر کرده که در آن محتوا و خطوط اصلی این بخشنامه ذکر شده است. در این فکتشیت، تصریح شده که ترامپ با امضای این بخشنامه “فشار حداکثری بر دولت ایران را با هدف بستن مسیرهای منتهی به بمب هسته ای و نفوذ بدخیم ایران در خارج اعاده کرده است.” در این فکتشیت علاوه بر تاکید بر جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، از جلوگیری از ساخت “موشکهای بالستیک قارهپیما”، “خنثیسازی شبکه تروریستی ایران” و “مقابله با توانایی تسلیحاتی متعارف و نامتقارن ایران” نیز سخن رفته است.
احمدی ادامه داد: در بخش دیگری از این فکتشیت آمده است که وزارت خزانهداری باید برای “فشار حداکثری اقتصادی بر دولت ایران از طریق تحریم یا اعمال سازوکارهای اجرای علیه کسانی که اقدام به نقض تحریمها میکنند، اقدام کند”. در این متن همچنین دستور داده شده که وزارت خزانهداری باید رهنمودهایی برای همه بخشهای اقتصادی شامل کشتیرانی، بیمه و بنادر در مورد مخاطرات نقض تحریمهای ایران یا گروههای نیابتی جمهوری اسلامی صادر کنند.
وی افزود: در این فکتشیت همچنین به وزارت خارجه آمریکا دستور داده شده که همه معافیتهای تحریمی موجود را با همکاری وزارت خزانهداری تغییر دهد یا لغو کند با این هدف که “صدور نفت ایران به صفر برسد. از نماینده آمریکا در سازمان ملل هم خواسته شده که “همراه با متحدان اصلی آمریکا، برای فعال کردن مکانیسم ماشه و برگرداندن تحریمهای بینالمللی علیه ایران اقدام کند.” این بخشنامه در ادامه حاوی دستوراتی به دادستان کل آمریکا برای مقابله با آنچه که اقدامات ایران و … علیه شرکتها و شهروندان آمریکا در داخل ایالات متحده خوانده شده، میباشد. جملهای هم که در اواخر این بخشنامه ذکر شده به این مضمون که “ترامپ فراوری یک توانایی هستهای توسط ایران را تحمل نخواهد کرد” مهم است.
دیپلمات سابق ایران در سازمان ملل با بیان اینکه صحبت ترامپ مبنی بر اینکه امیدوار است مجبور به اجرای این بخشنامه نشود هم مهم است، گفت: در این مورد لازم به ذکر است که اجرای مفاد این بخشنامه یعنی اجرای سختگیرانه مفاد قوانین و فرمانهای اجرایی در مورد تحریم ایران، به چندین هفته و شاید چند ماه زمان نیاز دارد. این فاصله میتواند پنجرهای برای دیپلماسی باشد. لذا همان طور که قبلا گفتم، من فکر میکنم این تحول نباید تاثیر محتوایی و تعیینکنندهای در خط مشی نظام سیاسی ما بر جای بگذارد؛ به این معنی که قاعدتا و نهایتا ایران باید به سوی حل مشکل تحریم پیش برود و با توجه به مشکلات عظیمی مانند روند تشدید ناترازیها و همچنین بحرانیتر شدن مسائل اجتماعی در داخل و مسئله مهم مکانیسم ماشه و مسائل منطقهای در خارج، چارهای جز اینکه به سمت یافتن یک راهحل برای مسئله تحریم برویم، نداریم.
احمدی تاکید کرد: در نتیجه فکر میکنم مقامات ما باید این تحول اخیر را در بستر وسیعتری مورد توجه قرار دهند و به نحوی واقعبینانه و منطقی و به دور از احساسات و تعصبات با آن برخورد کنند. فکر میکنم برقراری تماس به هر شکل باید گام اول باشد. البته تماس اعم از گفتگو یا مذاکره الزاما به معنای حصول توافق نیست و ممکن است بینتیجه باشد یا شکست بخورد و طرفین به نقطه قبل از تماس بازگردند، اما قطعا بیضرر است. انواع تماسهای دیپلماتیک یک ابزار است که ابدا به معنای تسلیم نیست. در مذاکره میتوان شدیدترین موضع را داشت و طرف مقابل را به عقبنشینی یا تعدیل مواضع وادار کرد. لذا اینکه گفته می شود مذاکره به معنی تسلیم است هیچ منطقی ندارد. آنچه بسیار عجیب و غیرقابل درک است این است که مذاکره در ایران تابو شده است.
سرنوشت بشاراصلابعید برای سیستم ایران نیست که یه گروه قزمیت توچهارروزتاکاخ قدرت بیاد هرچی مخالف ومنتقدوخبرنگارمیدانی بود جاش تو زندان یافراریه امارها هم کاملاندیده گرفته شده وبه رای دودرصدی میگه منتخب وحماسه حضور اونم دررکوردشکنی سقوط پول وجمعیت دردنیا وصادرات عالم ومتخصص وسقوط صنعت وکارخانه
فقط تیتر را خواندم. حوصله نکردم کل اراجیفش را بخوانم. به این دیپلمات بگویید: این حرفها را به ما نگو. برو این حرفها را به ارباب بزرگتان پوتین بگو
ما مردم باعث عقبماندگی کشور هستیم نه آمریکا چون نمی توانیم خودمان را از غار تاریکی نجات دهیم
نمیخان قبول کنن کرم ازدرخته اس
روزی بیادالتماس این مردم همه چیزازادست داده راکنید تافقط بگذارند بگویی اشتباه کردیم
ایران بر اساس هیجانات تصمیم میگیرد نه عقلانیت امریکا دشمن داناست و بهتر از دوستان نادان است
توافق خوب خواست مردم است
به هر صورت ؟
خدا لعنت تون کنه
فقط مونده کلید خونه رو بدید بره
شماها همون تون جزیره و جاهای دیگه مامن و مسکن و کوفت و زهرمار دارید
ملت رو بیچاره می کنید ، کنار سفره خالی به نکبت بی همتی اقتصادیون امنیت هم نداشته باشیم
با آنکه مخالف مذاکره نیستم اما از دروغهای مث اینا که بزرگشون روحانی هست حالم بهم میخوره
عقلانیت حکم میکند مذاکره مستقیم با آمریکاییها راه مناسبی برای کشورمان و ملت ایران است از تحریم یا جنگ هیچ آبی برای ایران و ایرانی گرم نمی شود مقابله با آمریکا فقط ب منافع کاسبان فیلترشکن و کالاهای اساسی خانوارهای ایرانی است متاسفانه
بدو برو رای بده درست میشه