حداد عادل هم فاصله گذاری میان اصولگرایان با تندروها را جدی گرفت؟
روز سهشنبه ۱۶ بهمنماه حدادعادل در جلسه منظم شورای ائتلاف اصولگرایان (شانا) درباره وضعیت کشور سخنرانی کرده و رسانههای نزدیک به این جریان آن را بازنشر کردند.
متن این اظهارات در حالی منتشر میشد که یک روز قبل در مشهد عدهای با تجمع حکم اعدام برای ظریف و بقیه صادر کردند و در تهران همان جریان پاجوشها در تجمعی که مقابل مجلس برپا کرده بودند، خبر از «کمیتههای مجازات» و «زندهبودن نوابصفوی» دادند؛ اتفاقی که در تاریخ بیسابقه نبود و در ماجرای ترور حجاریان کاملا قابل ردیابی است.
رئیس شورای ائتلاف حرفهایی میزند که مشخص میکند دستکم این بار آنها عمق فاجعه پیشروی کشور را درک میکنند و خواستار برهمخوردن نظم نیستند: «ما باید از افراط و تفریط خودداری کنیم. همانطور که رهبری معظم انقلاب در سیاست خارجی صحبت از عزت و حکمت و مصلحت میکنند، بدانیم در سیاست داخلی هم با اصولی مثل حکمت و مصلحت و عزت سروکار داریم و ببینیم که در شرایط فعلی با اوضاع جهانی و وضعیتی که در منطقه پیش آمده و دولت چهاردهم هم تازه کار خودش را شروع کرده، اگر جامعه به هم بریزد، دودستگی ایجاد شود، وفاق ملی که دولت شعار آن را میدهد، محقق نشود؛ بلکه ستیزهای بین گروههای مردم پدید آید، این بهترین زمینه است تا دشمن بتواند نقشههایش را اجرا کند».
تفاوت ۲ جریان اصولگرا با هم
این شاید به نوعی چکیده همان اتفاقی بود که در انتخابات ریاستجمهوری هم افتاد. به این معنا که در دور دوم انتخابات، شورای ائتلاف اصولگرایان اگرچه ظاهرا از جلیلی حمایت کرد، اما درواقع میدانست که این جلیلی بود که با کنارنرفتن باعث شکست آنها و قالیباف شده بود.
جریان مخالف قالیباف در میان پاجوشها هم این را خوب میفهمد. ازاینرو به او انتقاد میکند که همراهی آنها با دولت پزشکیان نه به خاطر فرمان یا دستور رهبری برای همکاری با دولت، بلکه به این دلیل است که با این طیف از اصولگرایان زاویه دارند. اما نکته اینجاست که شورای ائتلاف اصولگرایان تصمیم گرفته تا به صورت علنی با پاجوشها فاصلهگذاری کند. این از سخنان اخیر حدادعادل که آنها را «تندرو» خطاب کرده، کاملا مشخص است.
آیا این جنگ زرگری است؟
اگرچه جریان شورای ائتلاف و پاجوشها ارتباطات وسیعی با یکدیگر دارند و این از حرفهای خود حدادعادل هم مشخص است، اما آنها خودشان به اختلافات زیربنایی که با جریان پاجوشها دارند، واقفاند. مشخص است که از درون جریان شورای ائتلاف با پاجوشهای مجلس گفتوگوهایی شده و از آنها خواستهاند که باید دست از تندروی بردارند. اما آنها هم پاسخ دادهاند که اینطور نیست و ما تندرو نیستیم. استناد آنها به حرفهای رهبری است که نباید انقلابیها را تندرو خواند. اما حدادعادل درباره آن توضیح داده و حالا سعی کرده این گفتوگوها را علنی کند. چرا؟ دلیل آن این است که چنارها نمیخواهند «پاسوز پاجوشها» شوند.
چنارهای اصولگرایی بیش و پیش از همه از عمق وجود این جریان آگاه هستند. آنها حدفاصل سالهای ۷۶ تا ۸۲، دوشادوش یکدیگر در مقابل جریان اصلاحات قرار داشتند. اینکه در آن مقطع چرا راه خود را با حمایت از احمدینژاد از جریان دیگر جدا کردند، موضوعی است که پیشتر در یادداشت «رقابت اصلی در جای دیگری است»، یک روز قبل از انتخابات دور اول ریاستجمهوری در تاریخ ۷ تیرماه ۱۴۰۳ در روزنامه «شرق» منتشر کردیم.
این بار نیز حدادعادل تلاش میکند تا خود و جریان اصلی اصولگرایان را در «منطقه وفاق» تعریف کند. این جریان اگرچه بهظاهر سروصدای کمتری دارد، اما به هسته اصلی قدرت نزدیکتر است. جریانی که این روزها آتش توپخانه رسانهای خود را علیه پزشکیان خاموش کرده است و آنطور که به دولتهای خاتمی و روحانی حمله میکرد، رفتار نمیکند. دلیل آن مهمتر از اینکه امیدداشتن به پزشکیان باشد، ترس از قدرتگیری عجیب و رفتار برهمزننده نظم عمومی و نظم ساختاری از طرف پاجوشهاست.
عمرحکومتداری اصولگرایان تندرو ،ومیانه رو ،روبه پایان باتحریمهای ترامپ🤣🤣🤣🤣
فرق عمده سیاست ورزان ایرانی و کشورهای غربی در این است که سیاست ورزان غربی روی موضوعات و جنبه های مثبت و منفی ان بحث میکنند ، ولی سیاست مرزان ایرانی به جای نقد راه حل ها به همدیگر حمله میکنند و سعی در تخریب و حذف طرف مقابلل دارند