چرا «الجولانی» همکاری با ایران را رد کرد؟

در سطح منطقه‌ای، مشابه وضعیت داخلی، نظرات مختلفی درباره نحوه برخورد با وضعیت سوریه وجود دارد. به نظر می رسد در این راستا دو رویکرد اصلی وجود دارد: مداخله‌جویانه و دیپلماتیک. ترکیه، اسرائیل و ایران رویکرد مداخله‌جویانه را نشان داده‌اند.

چرا «الجولانی» همکاری با ایران را رد کرد؟

بنیاد کارنگی در مقاله‌ای به بررسی روابط اعراب خلیج فارس و دولت جدید سوریه پرداخته که ترجمه آن در ادامه آمده است.

عربستان سعودی و امارات متحده عربی مدت‌ها با تغییر نظام بشار اسد در سوریه مخالف بودند، اما اکنون مسیر خود را تغییر داده و واقعیت‌های جدید قدرت و پویایی‌های تازه را پذیرفته‌اند.

در ۸ دسامبر ۲۰۲۴، گروه‌های مسلح موفق شدند خاندان اسد را سرنگون کنند و جنگ چهارده ساله در سوریه به پایان رسید. در مارس ۲۰۱۱، اعتراضات طرفداران دموکراسی در شهر درعا آغاز شد. نظام بشار اسد به مقابله با نارضایتی‌ها برخاست؛ استراتژی‌ای که در نهایت موجب تشدید درگیری‌ها و گسترش جنگ مسلحانه در سراسر کشور شد. با تقسیم سوریه به مناطق مختلف درگیر، مجموعه‌ای از گروه‌ها و میلیشیای شورشی به وجود آمد.

سقوط در دو هفته‌!/خاورمیانه، نگران آینده سوریه جدید

هیئت تحریر الشام (HTS) - یکی از میلیشیا‌های شورشی که پیش از این با گروه‌های تروریستی القاعده و داعش ارتباط داشت و به ایدئولوژی سلفی-جهادی پایبند بود، فرماندهی کمپین دو هفته‌ای موفقیت‌آمیز برای سرنگونی اسد را بر عهده گرفت.

در سوریه چندمذهبی و چندقومیتی، تنش همواره وجود داشته است. یادآوری اولیه‌ای از این تنش در ۲۴ دسامبر رخ داد، زمانی که اعتراضاتی در پی گزارش‌هایی مبنی بر آتش زدن درخت کریسمس توسط جنگجویان خارجی در یکی از شهر‌های غربی سوریه، به وقوع پیوست. در چندین نقطه دیگر نیز درگیری‌های پراکنده‌ای میان مبارزان HTS و حامیان نظام اسد گزارش شد. از طرف دیگر، حملات نظامی نیرو‌های اسرائیلی در جنوب و نیرو‌های ترکیه‌ای در شمال، سطح بی‌ثباتی و تهدید‌های تجزیه سرزمینی را در هفته‌های اول پس از سقوط نظام بشار اسد افزایش داد.

اکنون بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی نگرانی‌های خود را از احتمال سقوط دمشق به سوی بی‌ثباتی و خشونت ابراز می‌کنند که ممکن است به درگیری دیگری منجر شود. با وجود یک ترتیبات امنیتی پیچیده که بار‌ها شکست خورده است، خاورمیانه از آینده «سوریه جدید» نگران است، نگرانی‌ای که به دلیل نبود اجماع بر سر مسیر درست آینده افزایش یافته است. از سوی دیگر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، که همواره با قیام‌های مردمی و تغییر نظام مخالف بودند، اکنون در سوریه مسیر خود را تغییر داده و به همراه قطر، رهبری جدید و واقعیت‌های قدرت در سوریه را پذیرفته‌اند.

بازیگران اصلی صحنه داخلی سوریه چه کسانی اند؟

سوالی که باید روشن شود این است که بازیگران اصلی صحنه سیاسی داخلی سوریه چه کسانی هستند. سازمان اصلی در چشم‌انداز منطقه‌ای و جهانی پیش از و پس از سقوط رژیم اسد، هیئت تحریر الشام (HTS) است که تحت رهبری احمد الشرع، که پیش‌تر با نام ابو محمد الجولانی شناخته می‌شد، قرار دارد. 

در سال ۲۰۱۶ میلادی، HTS ارتباط خود را با القاعده و داعش قطع کرد و تمرکز خود را به طور کامل بر مبارزه با رژیم اسد گذاشت. پس از تحکیم قدرت خود در شمال سوریه در سال ۲۰۱۷، نیرو‌های HTS کمتر مانند شورشیان چریکی عمل کرده و بیشتر به عنوان نیروی پلیس عملیات‌هایی علیه داعش و سایر گروه‌ها انجام دادند. 

با این حال، گزارش‌ها حاکی از نقض حقوق بشر توسط HTS در ادلب است، به ویژه در مورد شکنجه در زندان‌های تحت کنترل این گروه. پس از آنکه روسیه و ترکیه در سال ۲۰۲۰ توافق‌نامه آتش‌بس برای پایان دادن به درگیری‌های میان گروه‌های مورد حمایت خود در سوریه امضا کردند، HTS توانست از آرامش نسبی استفاده کرده و ساختار‌های حکومتی قوی‌تری را برای منطقه تحت کنترل خود در ادلب ایجاد کند. 

از سال ۲۰۲۴، منطقه تحت کنترل HTS تحت رهبری محمد البشیر به عنوان نخست‌وزیر قرار دارد. امروزه، نقش این گروه به طرز چشمگیری در حال تغییر است.

چند دستگی همچنان ادامه دارد/رد پای داعش بین کردهای سوریه

علاوه بر HTS، چندین میلیشیا دیگر در آخرین حمله برای سرنگونی اسد دخیل بودند. مهم‌ترین میلیشیا‌های دخیل در این تلاش، نیرو‌های دموکراتیک سوریه (SDF)، ارتش ملی سوریه (SNA)، و میلیشای دروزی بودند. 

نیرو‌های دموکراتیک سوریه گروهی کردی هستند که توسط ایالات متحده در مبارزه با داعش حمایت می‌شوند. آنها یکی از اجزای ائتلاف میلیشیا‌های کردی هستند که به منظور سرنگونی اسد، در نهایت در جریان حمله به هم پیوستند. 

ارتش ملی سوریه گروه مسلح مخالفی است که تحت حمایت ترکیه عمل می‌کند و از طرف دولت موقت سوریه که در جریان جنگ داخلی توسط گروه‌های مخالف تشکیل شد، فعالیت می‌کند. این گروه متشکل از میلیشیا‌های کوچکتر است که با ترکیه روابط نزدیک دارند و به خاطر نقض‌های حقوق بشری که علیه جمعیت بومی کرد‌ها در سوریه مرتکب شده‌اند، معروف است. 

میلیشیای دروزی تنها به تازگی ظهور کرده و تحت نام اتاق عملیات جنوبی فعالیت می‌کند. این گروه در هماهنگی با سایر میلیشیاها، حمله‌ای را در دِرعا در اوایل دسامبر راه‌اندازی کرد. گفتنی است که داعش، که در سرنگونی نظام اسد نقشی نداشت، از زمان از دست دادن سرزمین‌هایی که در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ در عراق و سوریه کنترل می‌کرد، در سایه‌های سوریه فعالیت کرده است، اما پس از خروج اسد از قدرت، فعالیت‌های آن افزایش یافته است.

خدمات دولتی سوریه از سر گرفته شد

با کنترل گروه‌های مختلف در مناطق مختلف، اداره کنونی سوریه وضعیت ناهماهنگی دارد. هیئت تحریر الشام (HTS) به تدریج از یک میلیشیا که برای یک هدف مبارزه می‌کرد، به یک نهاد حکومتی تبدیل شده است. 

به عنوان مثال، زمانی که این گروه حلب را تصرف کرد، بلافاصله شروع به ارائه خدمات دولتی کرد و حتی حقوق معوقه کارکنان دولتی را پرداخت کرد. نهاد‌های دولتی در حلب به سرعت با رهبری جدید همکاری کردند و کارکنان را به سر کار بازگرداندند، که این روند در حال گسترش در سراسر کشور است.

در دمشق، فرودگاه در اوایل ژانویه ۲۰۲۵ بازگشایی شد و خبرگزاری دولتی شروع به تولید برنامه‌های تلویزیونی کرد که نرخ‌های ارز بانک مرکزی و سایر مسائل را اعلام می‌کند، که نشانه از سرگیری خدمات دولتی عادی است.

در تاریخ ۱۷ دسامبر، الشرع در کانال تلگرام HTS اعلام کرد که تمامی گروه‌های مخالف مسلح – از جمله میلیشیا‌های کرد و دروزی – منحل خواهند شد و جنگجویان تحت نظر وزارت دفاع قرار خواهند گرفت، که به معنای ادامه بخش دفاعی سابق است، اما با گروه جدیدی از جنگجویان ادغام شده.

خارج از شهر‌های اصلی، وضعیت متفاوت است، زیرا بازیگران محلی برای برقراری نظم در میان این گذار نیاز هستند. گروه‌های مسلح در حال گفت‌و‌گو با رهبران محلی هستند تا در راستای هماهنگی برای توسعه اشکال جدیدی از حکمرانی و ادامه نهاد‌های دولتی همکاری کنند.

مروری بر واکنش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی

در سطح منطقه‌ای، مشابه وضعیت داخلی، نظرات مختلفی درباره نحوه برخورد با وضعیت سوریه وجود دارد. دو رویکرد اصلی وجود دارد: مداخله‌جویانه و دیپلماتیک. ترکیه، اسرائیل و ایران رویکرد مداخله‌جویانه را نشان داده‌اند.

اسرائیل، شاید به طور آشکارتر از همه، رویکردی مداخله‌جویانه را در پیش گرفته است. بین ۸ و ۱۱ دسامبر، اسرائیل بیش از ۴۰۰ بار به سوریه حمله کرد و منطقه غیرنظامی میان دو کشور را اشغال و تصرف کرد. 

حملات اسرائیلی حداقل ۸۰ درصد از توان نظامی سوریه را نابود کرده است. برای تقویت قدرت اسرائیل در منطقه مورد مناقشه، نخست‌وزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، در ۱۵ دسامبر وعده داد که جمعیت اسرائیلی‌ها در بلندی‌های جولان اشغالی را دو برابر کند.

ایران در تلاش است تا روابط خود را با بازیگران مختلف در سوریه بعد از از دست دادن اصلی‌ترین متحد خود، اسد، تحکیم کند.

ایران و احیای روابط با سوریه

بلافاصله پس از خروج اسد، ایران با مقامات HTS ارتباط برقرار کرد تا روابط خود را با دولت سوریه حفظ کند. با این حال، تلاش‌های تهران توسط حاکمان جدید دمشق رد شد و حتی سفر ایرانیان به سوریه ممنوع شد. 

محور مقاومت ایران پس از حملات ۷ اکتبر حماس به اسرائیل و جنگ بعدی در غزه به شدت ضعیف شده است. از دست دادن نظام مورد حمایت تهران در سوریه دسترسی و توانایی‌های آن را برای تسلیح مجدد متحد خود در لبنان، حزب‌الله، کاهش داده است. 

ایران اعلام کرده است که به حضور خود در سوریه در آینده ادامه خواهد داد.

برخی کشور‌ها از دیپلماسی برای داشتن نقش در وضعیت سوریه استفاده می‌کنند. اردن در ۱۴ دسامبر میزبان نشستی از اتحادیه عرب بود که در آن عربستان سعودی، عراق، لبنان، مصر، امارات متحده عربی، بحرین و قطر حضور داشتند. این نشست منجر به صدور بیانیه‌ای مشترک شد که در آن هشت کشور حمایت خود را از یک گذار همه‌شمول و تحت رهبری سوریه اعلام کردند.

دست برنده در مشت ترک ها

هیچ بازیگری به اندازه ترکیه در بازسازی سوریه پس از اسد درگیر نیست. ترکیه مدت‌ها بین همکاری با اسد و تلاش برای سرنگونی نظام او در نوسان بوده است. در نشست قاهره برای بررسی وضعیت سوریه در ۲۰ دسامبر، رئیس‌جمهور ترکیه، رجب طیب اردوغان، اعلام کرد که کشورش به دولت جدید سوریه در تدوین یک قانون اساسی فراگیر کمک می کند و تأیید کرد که ترکیه با مقامات هیئت تحریر الشام (HTS) در ارتباط است. 

ترکیه از عملیات نظامی داخلی حمایت کرده و همچنین تهدید به استقرار نیرو‌های خود در خاک سوریه کرده است. همسویی داخلی سوریه برای اهداف داخلی و بین‌المللی ترکیه، به‌ویژه در ارتباط با مسئله کردها، اهمیت استراتژیک دارد. ترکیه خواهان خلع سلاح نیرو‌های دموکراتیک سوریه (SDF) و توقف عملیات نظامی جدایی‌طلبان کرد در مرزهایش است.

قاهره نیز به نوبه خود با آنکارا همکاری می‌کند تا شرایطی برای ثبات در سوریه فراهم کند؛ امری که به دلیل آشتی اخیر ترکیه و مصر امکان‌پذیر شده است. با این حال، ترکیه پیشگام این ابتکار عمل است، چرا که مصر همچنان در پذیرش کامل یک سوریه تحت حاکمیت HTS مردد است.

با توجه به موضع ضداسلام‌گرایانه قوی رئیس‌جمهور عبدالفتاح السیسی، سرنگونی اسد توسط HTS و دیگر شبه‌نظامیان، نگرانی‌هایی را در مصر در مورد احتمال ظهور مجدد سیاست‌های رادیکال اسلام‌گرایانه در خاورمیانه برانگیخته است.

این بازیگران منطقه‌ای، بیش از هر چیز، به دنبال ایجاد ثبات در سوریه هستند و به همین دلیل در تلاش‌اند از گذار مسالمت‌آمیز در سوریه جدید حمایت کنند.

چین، غایب تحولات؟

بازیگران بین‌المللی نیز واکنشی مشابه بازیگران دیپلماتیک منطقه‌ای نشان داده‌اند. درخواست‌ها برای حکمرانی فراگیر در واکنش‌های دیپلمات‌های جهانی برجسته بوده است. واکنش بین‌المللی را باید در بستر روابط سوریه پیش از خروج اسد درک کرد. روسیه، ایران و ترکیه، همراه با دیگر کشورها، در ژانویه ۲۰۱۷ فرآیند آستانه را که با چارچوب سازمان ملل همسو نبود، با هدف کاهش تنش در سوریه آغاز کردند. 

قرار بود سوریه به چهار منطقه تقسیم شود که همگی آتش‌بس را به اندازه‌ای طولانی بپذیرند که مذاکراتی برای پایان دادن به جنگ داخلی ممکن شود. فرآیند آستانه سال‌ها به طول انجامید. تا سال ۲۰۲۳، سوریه به لحاظ سیاسی در منطقه تا حدی احیا شده بود و قزاقستان، میزبان این مذاکرات، پیشنهاد پایان دادن به این فرآیند را مطرح کرد. با این حال، حتی در نوامبر ۲۰۲۴، طرف‌های درگیر در فرآیند آستانه همچنان بر «نقش پیشرو» خود در «حل‌وفصل پایدار بحران سوریه» تأکید کردند.

چین در دهه گذشته نقش چشمگیری در سوریه ایفا نکرد، اما در سال‌های اخیر روابط نزدیکی با اسد داشت.

سخنگوی وزارت امور خارجه چین پس از سقوط اسد اظهار داشت: «آینده و سرنوشت سوریه باید توسط مردم سوریه تعیین شود و ما امیدواریم که همه طرف‌های ذی‌ربط به یک راه‌حل سیاسی برای بازگرداندن ثبات و نظم در اسرع وقت دست یابند.» تاکنون چین هیچ تمایلی برای مشارکت گسترده در بازسازی سوریه نشان نداده است.

تشکیل دولتی فراگیر و غیرفرقه‌ای کلید می خورد؟

در مقابل، ایالات متحده از هم‌اکنون در سوریه جدید حضور دارد. در هفته‌های پس از سرنگونی اسد، آمریکا تعداد حملات خود به مواضع داعش در سوریه را افزایش داده و هدف نهایی آن جلوگیری از پر شدن خلأ قدرت توسط این گروه است. فراتر از مداخله نظامی، آنتونی بلینکن، وزیر خارجه پیشین آمریکا، با دولت موقت جدید سوریه به‌طور دیپلماتیک تعامل داشته، تأیید کرده که مقامات آمریکایی مستقیماً با هیئت تحریر الشام (HTS) تماس گرفته‌اند و با لغو جایزه ۱۰ میلیون دلاری برای سر احمد الشرع موافقت کرده است؛ اقدامی که نشان‌دهنده تمایل آمریکا برای همکاری با رهبری جدید سوریه است.

گروه ۷ با صدور بیانیه‌ای خواستار تشکیل دولتی فراگیر و غیرفرقه‌ای شد و حمایت خود را از چنین حکومتی اعلام کرد، که بیانگر همسویی اهداف دیپلماتیک چندین کشور قدرتمند است. اتحادیه اروپا به شدت به تحولات سوریه توجه دارد، عمدتاً به دلیل جمعیت قابل‌توجه پناهندگان سوری در اروپا. 

پس از سقوط اسد، چندین کشور اروپایی اعلام کردند که درخواست‌های پناهندگی سوری‌ها را به حالت تعلیق در می‌آورند.

 کایا کالاس، دیپلمات ارشد اتحادیه اروپا، در شبکه اجتماعی X نوشت: «اولویت ما تضمین امنیت در منطقه است. من با همه شرکای سازنده، در سوریه و منطقه، همکاری خواهم کرد.» اروپا خواهان یک سوریه باثبات است تا با موج جدیدی از پناهجویان سوری مواجه نشود، درحالی‌که بحث در مورد پناهندگان به موضوعی چالش‌برانگیز در اروپا تبدیل شده است.

سوریه در آستانه درگیری جدید؟

«گیر پدرسن»، نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه، در ۱۰ دسامبر گفت: «لازم نیست این را تکرار کنم، اما فوق‌العاده مهم است که ترتیبات فراگیر تضمین شود. یعنی نمایندگی گسترده‌ترین طیف ممکن از مردم سوریه، جامعه سوریه و احزاب سوری حفظ شود؛ و اجازه دهید بگویم که اگر این اتفاق نیفتد، ما در معرض خطر یک درگیری جدید در سوریه خواهیم بود.» سخنان او نشان‌دهنده نگرانی عمیقی است که همگان درباره سوریه دارند؛ اینکه بدون اجماع، خطر بروز یک جنگ جدید وجود دارد.

بازیگران قدرتمند خلیج فارس ( قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی) به خوبی از احتمال تجدید خشونت و بی‌ثباتی آگاه هستند و در عین‌ حال مشتاقند تا نفوذ ایران را در منطقه خود محدود کنند. واکنش‌های آنها نیز بازتاب‌دهنده همین حساسیت‌هاست.

واکنش‌های قطر، عربستان سعودی و امارات به تحولات سوریه

سقوط بشار اسد و به قدرت رسیدن اسلام‌گرایان در سوریه در ۸ دسامبر ۲۰۲۴ واکنش‌هایی را از سوی کشور‌های عربی حوزه خلیج فارس برانگیخته است—برخی قابل پیش‌بینی و برخی غیرمنتظره.

قطر، که یک بازیگر فعال در سیاست خارجی خاورمیانه و حامی اصلی جنبش‌های اسلام‌گرا از زمان بهار عربی ۲۰۱۱ بوده است، به سرعت از این تغییر استقبال کرده و وعده کمک مالی و دیپلماتیک به حاکمان جدید دمشق داده است. این واکنش از سوی کشوری که در سال ۲۰۲۳، زمانی که نظام اسد مجدداً به اتحادیه عرب پذیرفته شد، از عادی‌سازی روابط خود با او امتناع کرد، همسو با اولویت‌های سیاست کلی دوحه و حمایت دیرینه‌اش از اسلام‌گرایان بوده است. بنابراین، موضع قطر در این زمینه غیرمنتظره نبوده است.

اما استقبال عربستان سعودی و امارات متحده عربی از این تغییر در سوریه، کاملاً غیرمنتظره بوده است.

برخلاف حمایت قطر از اسلام‌گرایان پس از بهار عربی، که نمونه آن تأیید سرنگونی زین‌العابدین بن علی در تونس و حسنی مبارک در مصر از سوی دوحه بود، دولت‌های سعودی و اماراتی سیاست‌های خود را بر مبنای رد کلی قیام‌های مردمی و تغییر رژیم‌های حاصل از آن بنا نهادند.

ریاض و ابوظبی به‌شدت با دولت‌های اسلام‌گرایی که پس از این قیام‌ها روی کار آمدند، مخالف بودند و آنها را تهدیدی جدی برای ثبات و امنیت ملی خود تلقی می‌کردند، چرا که اسلام‌گرایان تمایل به بی‌ثبات کردن دولت‌های موجود و تصاحب قدرت داشتند.

نقش عربستان در خلیج فارس

عربستان سعودی با هدایت یک نیروی نظامی در خلیج فارس، قیام شیعیان در بحرین را سرکوب کرد و به تثبیت حکومت پادشاهی موجود کمک کرد. نه عربستان و نه امارات هرگز از دولت‌های اسلام‌گرای کوتاه‌مدت در تونس و مصر حمایت نکردند و روابط خود را با آنها عادی نساختند. تحولات داخلی که در سال ۲۰۱۳ منجر به برکناری اسلام‌گرایان از قدرت در مصر و در سال ۲۰۱۹ در تونس شد، از سوی این دو کشور مهم خلیج فارس به‌طور مثبت ارزیابی شد.

قیام سوریه در سال ۲۰۱۱ علیه نظام بشار اسد، ثبات منطقه شام را تهدید می‌کرد و این امر باعث شد که ریاض و ابوظبی از برخی مخالفان اسد حمایت کنند، به‌ویژه با توجه به افزایش نفوذ ایران در سوریه. عربستان سعودی و امارات از گسترش نفوذ ایران در نزدیکی خلیج فارس، از عراق تا سوریه و لبنان، نگران بودند. با این حال، افزایش درگیری‌های خشونت‌آمیز بین گروه‌های اسلام‌گرای افراطی و نظام سوریه، باعث شد که دولت‌های سعودی و اماراتی در نهایت میزان دخالت خود در سوریه را محدود کنند، در حالی که قطر، همراه با ترکیه، به حمایت از گروه‌های مخالف ادامه داد.

عربستان حامی اسد بود؟

در ماه مه ۲۰۲۳، عربستان سعودی و امارات متحده عربی، همراه با سایر کشور‌های عربی مانند مصر، عراق و الجزایر، نظام اسد را مجدداً به اتحادیه عرب بازگرداندند. سوریه در در نوامبر ۲۰۱۱ عضویتش در اتحادیه عرب تعلیق شده بود. با وجود این، قطر همچنان از عادی‌سازی روابط با نظام اسد خودداری می‌کرد، اما در عین حال نمی‌خواست «مانع اجماع عربی» در مورد پذیرش مجدد او باشد.

در مقابل، عربستان سعودی و امارات، عادی‌سازی روابط با اسد را پذیرفتند. او در همان ماه با استقبال گرم در نشست اتحادیه عرب در جده حضور یافت و در تابستان ۲۰۲۳ نیز در جریان سفر رسمی خود به ابوظبی، از سوی مقامات بلندپایه اماراتی مورد استقبال قرار گرفت. در این سفر، امارات وعده کمک‌های بشردوستانه و مالی به سوریه را داد.

اما تحولات سوریه در دسامبر ۲۰۲۴ همه را غافلگیر کرد و دولت‌های خلیج فارس را به واکنش سریع واداشت. همان‌طور که پیش‌تر اشاره شد، واکنش قطر کاملاً مطابق با سیاست‌های قبلی دوحه در قبال نظام اسد، جنبش‌های اسلام‌گرا و سایر تغییرات رژیمی بوده است. قطر همچنین سیاست خود در قبال سوریه را به‌عنوان بخشی از هماهنگی کلی با ترکیه در نظر گرفته و در نتیجه، از هیئت تحریر الشام (HTS) که تحت حمایت ترکیه است، حمایت کرده است.

موضع عربستان سعودی و امارات متحده عربی در قبال دولت جدید سوریه

پس از یک دوره کوتاه اولیه که در آن ریاض تمایل خود را نسبت به حاکمان جدید دمشق نشان داد و ابوظبی—مطابق با تردید‌های دیرینه‌اش نسبت به اسلام‌گرایان—محتاط بود، این دو کشور سیاست دیرینه ضداسلام‌گرای خود را کنار گذاشته و دولت تحت رهبری هیئت تحریر الشام (HTS) را پذیرفتند. 

نشانه‌های این تغییر سیاست در هفته‌های اخیر آشکار شده است. عربستان سعودی نشستی درباره سوریه در ریاض برگزار کرد و وزرای خارجه کشور‌های کلیدی عربی، ترکیه و اتحادیه اروپا را دعوت کرد. رئیس امارات، محمد بن زاید، در تماس تلفنی با احمد الشرع گفت‌و‌گو کرد. 

وزیر خارجه جدید سوریه، اسعد الشیبانی، به ریاض، ابوظبی و دیگر پایتخت‌های خلیج فارس سفر کرد. در نشست مجمع جهانی اقتصاد ۲۰۲۵ در داووس سوئیس، الشیبانی از «سوریه جدید» به‌عنوان کشوری الهام‌گرفته از چشم‌انداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی یاد کرد. وزیر خارجه عربستان، فیصل بن فرحان، نیز ضمن ابراز «خوش‌بینی محتاطانه»، این تحول را «فرصتی بزرگ» برای هدایت سوریه در «مسیر مثبت» خواند.

چرا امارات و عربستان سعودی از هیئت تحریر الشام حمایت می‌کنند؟

۱. کاهش نفوذ ایران در شام

این دو کشور تغییرات در سوریه را فرصتی مهم برای کاهش نفوذ ایران در منطقه می‌دانند. اگرچه ریاض پس از میانجی‌گری موفقیت‌آمیز چین، روابط دیپلماتیک خود را با تهران از سر گرفت و هر دو کشور برای کاهش تنش در یمن و پایان دادن به درگیری‌ها همکاری کردند، اما سیاست خارجی عربستان و امارات همچنان نسبت به نقش ایران در عراق، سوریه، لبنان و یمن بدبین است. 

از سوی دیگر، عملیات نظامی اسرائیل، حماس و حزب‌الله را به‌شدت تضعیف کرده و همراه با سقوط متحد ایران یعنی اسد، امید‌هایی را در میان قدرت‌های خلیج فارس ایجاد کرده است که می‌توانند ایران را از سوریه خارج کرده و مسیر ارتباطی آن بین عراق و لبنان را قطع کنند.

پذیرش دولت جدید سوریه از سوی عربستان و امارات، با این امید انجام شده که ایران دیگر هرگز نتواند جای پای محکمی در سوریه به دست آورد. دولت HTS این امید را با صدور فرمانی مبنی بر ممنوعیت سفر ایرانیان به سوریه و همچنین تأکید بر روابط خوب با ترکیه و کشور‌های خلیج فارس تأیید کرده است.

۲. درس‌هایی از عراق و یمن

عربستان سعودی و امارات از اشتباهات گذشته خود در عراق و یمن درس گرفته‌اند و همین تجربیات بر نحوه تعامل آنها با سوریه پس از اسد تأثیر گذاشته است.

در عراق، این دو کشور پس از سقوط صدام حسین در سال ۲۰۰۳ تصمیم گرفتند مداخله نکنند، که در نتیجه، تنها آمریکا و ایران نفوذ خود را در سیاست عراق گسترش دادند. در یمن، امارات و عربستان بین سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ سیاست بی‌توجهی به درگیری‌ها را دنبال کردند تا اینکه جنبش حوثی، شمال یمن را تصرف کرد و وارد جنگ شد. ریاض و ابوظبی برای بیرون راندن حوثی‌ها یک ائتلاف عربی را رهبری کردند، اما این جنگ به درگیری خونینی تبدیل شد که فراتر از مرز‌های یمن گسترش یافت. 

در نتیجه، عربستان و امارات هزینه‌های سیاسی و امنیتی سنگینی را به دلیل تأخیر در مداخله متحمل شدند. این بار، رهبران خلیج فارس به دنبال ایفای نقشی فعال‌تر در سوریه هستند تا از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری کنند.

۳. تغییرات ژئوپلیتیکی پس از جنگ غزه

سوریه در قلب تحولات ژئوپلیتیکی خاورمیانه پس از جنگ غزه قرار دارد. نفوذ اسرائیل در فراتر از سرزمین‌های اشغالی فلسطین گسترش یافته است. این وضعیت چالش‌های جدیدی در سیاست و حاکمیت کشور‌های شام، عراق، سوریه و لبنان ایجاد کرده است. نزدیکی جغرافیایی این منطقه به خلیج فارس، ریاض و ابوظبی را به اتخاذ یک دیپلماسی فعال و تعامل با ساختار جدید قدرت در شام ترغیب کرده است. 

هدف آنها جلوگیری از گسترش سیاست‌های تهاجمی اسرائیل و همچنین مهار جاه‌طلبی‌های نئو‌عثمانی ترکیه در خاورمیانه است. در کنار این ملاحظات، عربستان و امارات نمی‌خواهند شاهد بازگشت ایران و نیرو‌های نیابتی‌اش به‌عنوان حامی دولت سوریه باشند.

۴. نقش‌آفرینی پررنگ‌تر عربستان و امارات در منطقه

مشارکت فعال عربستان سعودی و امارات در سوریه همزمان با تلاش این دو کشور برای نقش‌آفرینی قاطع‌تر در منطقه انجام شده است. هر دو کشور اکنون تعامل با همه صحنه‌های منطقه‌ای را بدون تردید در اولویت قرار داده‌اند تا منافع خود را در خاورمیانه‌ای پر از درگیری و بی‌ثباتی حفظ کنند.

 این سیاست خارجی تهاجمی که در غزه، لبنان و سوریه به‌وضوح مشهود است، می‌تواند عربستان و امارات را به بازیگران کلیدی در مسائل امنیتی منطقه‌ای تبدیل کند و جایگاه آنها را در همکاری با قدرت‌های بزرگِ علاقه‌مند به برقراری ثبات در خاورمیانه تقویت نماید.

آینده سوریه چه خواهد شد؟

سوریه، چه با حمایت کشور‌های خلیج فارس و چه بدون آن، راهی طولانی برای رسیدن به ثبات و موفقیت در پیش دارد. خطر درگیری‌های قومی و فرقه‌ای و حتی تجزیه سرزمینی همچنان بسیار جدی است. با این حال، می‌توان امید داشت که با حمایت عملی قطر، ترکیه، عربستان سعودی و امارات متحده عربی و همچنین پشتیبانی گسترده منطقه‌ای و بین‌المللی از یک دولت باثبات و فراگیر در سوریه، دمشق بتواند روزنه‌ای از امید را در انتهای این تونل تاریک بیابد.

منبع: تابناک
شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 11
  • ناشناس
    2

    چون به فکر مردم سوریه هست و میخواد کشورش عادی باشه، نه حای دو تا کشور تروریست و خرافاتی و جنگ طلب

  • ناشناس
    2

    چون انسان عاقلی است، باید از ایران دوری کند.

  • مردم
    2

    خدا را شکر که دیگر هزینه ایی برای سوریه و لبنان و حماس از جیب مردم ایران پرداخت نمیشه .

    نظرات شما -
    • ناشناس
      2

      چرا امروز سر و کله شان پیدا شد

  • ناشناس
    2

    واقعا چرا ؟؟؟؟

  • سجاد ترک
    4

    ب درک ک قطع کرده

  • ناشناس
    4

    سوریه حالا حالاها باید بدو برای آرامش . فکر کردی به همین راحتی می تونه به آرامش برسه ؟

  • ناشناس
    2

    در حمایت از اسد دیکتاتور ،تعداد زیادی از مردم سوریه کشته شده اند

  • ناشناس
    2

    خوب معلومه ....!

    میخواد خودش از حرم دفاع بکنه چون مدافعین ایرانی سوار توپولوف باری روس شدند و الفرار !

  • ناشناس
    2

    اینقد بامردم سوریه بدکرده شدوحمایت ازصییدنا شد که داعشی هم طاقچه بالامیزنه

  • ناشناس
    2

    سوریه بنظرمیاد روزای خوشی درپیش داشته باشه ارزش پولش دوبرابرشده