ملت تو ولنتاین واسه عشقشون چی میخرن؟
روز ولنتاین یا روز عشق یا روز عشاق در فرهنگ مسیحی سده های میانه و سپس فرهنگ مدرن غربی روز ابراز عشق است. این مناسبت هر سال در روز ۱۴ فوریه برگزار میشود.
به گزارش خبر فوری به نقل از گُلوَنی ، رفیقم میگه ولنتاین روز محبت و عشقه. کل دنیا تو این روز برای نشون دادن اوج عشقشون به معشوقهشون که عاشقانه دوستشون دارن، کادو میدن. بعد میگه حالا باید خدادتومن بدم برای اون دختره نکبت ایکبیری کادو بخرم.
خب داداش من تو الان فرهاد رو پیش شیرین خجالت زده کردی با این عشقت. الان شیرین عشق بین تو معشوقهت رو ببینه حسودی میکنه، لج میکنه به فرهاد میگه برو دوتا کوه دیگه هم بکن.
بعضیا هم هستن که روزهای نزدیک ولنتاین کلا ناراحتن. یعنی وقتی عشقی ندارن هی آه بلندی میکشن و میگن الان همه دست عشقشون رو گرفتن و دارن توی خیابونها قدم میزنن. وقتی هم که عشق دارن باز آه بلندی میکشن و میگن: باز باید برای این دختره کادو بخرم. معلوم هم نیست آه کدومشون بلندتره. البته یه عده هستن که آهشون از همه بلندتره. اینها آدمهای خیلی عاشقی هستن. یعنی بیشتر از حد استاندارد عاشقن. برای اینکه واسه عشقشون کادو بخرم و ارزونتر تموم بشه، میرن بازار و به فروشنده میگن: ببخشید از این عروسک خرسهایی که قلب قرمز دارن دارید؟ برای زیباترین و دلربا ترین عشق دنیا میخوام. طرف هم بدون اینکه سرش رو بلند کنه میگه: داداش تکفروشی نداریم. این هم میگه: تک نمیخوام. دوازده جین میخوام. فروشنده هم با تعجب میگه: داداش مغازهدارهای بالاشهر میان دو سه جین میبرن. چه خبره؟ نکنه تو هم حوله سرت کردی رفتی ورزشگاه بانوان عاشق شدی؟
اینجور آدمها مجبورن چند جین عروسک بخرن و به نوبت پخش کنن بین تنها عشقهای زندگیشون. خب معلومه آه اینها بلندتره دیگه.
البته اون طرف داستان هم هستن عشقهایی که کسی رو ندارن براشون عروسک بخره. اینها هم موقع ولنتاین آه میکشن و افسرده میشن که چرا کسی نیست برای ما هم کادو بخره. اون عدهای هم که یکی رو دارن تا براشون کادو بخره، باز آه بلندی میکشن و میگن: این پسرهی ایکبیری باز میخواد بره از اون عروسک خرسیهای مسخره بخره. معلوم هم نیست آه کدومشون بلندتره. اما یه عدهای از این عشقها هستن که آهشون از همه بلندتره. اینها برای درآوردن خرج زندگی و زنده موندن تو این خرج و مخارج بالا مجبور میشن کادوی قشنگی که تکسوار رویاهاشون و تنها مونس و همدمشون بهشون کادو داده ببرن بازار و بفروشن. اینها وقتی وارد مغازه میشن میگن: ببخشید آقا شما از این عروسک خرسیها میخرید؟ مغزهدار هم بدون اینکه سرش رو بلند کنه میگه: نه آبجی. ما تکخری نداریم. دختره هم میگه: تک نیست. دوازده جین دارم برای فروش. یهو مغازهدار با تعجب میگه: آبجی چه خبره؟ خود واردکننده این عروسکها کلا ده جین وارد کرده از چین. نکنه تنها زنی که توی اون ورزشگاه بوده تو بودی و بقیه مردهایی بودن که حوله سرشون کرده بودن و همه عاشقت شدن؟
اما این وسط آه یه نفر از همهی آهها بلندتره. اون هم آه پیرمردیه که کنار مغازهی ولنتاینفروشی یه مغازهی کتابفروشی داره و هیچکس ازش خرید نمیکنه. حتا خودش هم امسال به مغازهی ولنتاین فروشی همسایه سپرده دو جین از اون خوشگلاش بذار کنار. برای خوشگلترین عشقهام میخوام.
35