هنرمندی که عروسک هایش روایتگر قصه ها و افسانه ها هستند
هنوز «ننه سـرما» و «عمو نوروز» طـرفدار دارند
میان آپارتمانهای قد و نیم قد و ترافیک پرگره خیابان ستارخان، صدای زیگزاگ چرخ خیاطی کارگاه مغازه قصهفروشی گم است.
در این کارگاه هنردوزندگی با خلاقیت گره خورده و نقش و جانی دوباره به قصهها و افسانههای قدیمی ایرانی داده. اینجا جدا از آنکه کارگاه و مغازه مجازی قصهفروشی است کنج خانه «لیلا کفاشزاده» و عروسک افسانههای دوران کودکیمان هم است. بانویی که با تدبیر دست، پا، تنپوشهای گل و گلی و راه راه از جنس تترون و کنف برای تن پارچهای عروسک میدوزد. سری به خانه این بانوی عاشق زدیم تا با او درباره آنچه که در اندیشه دارد صحبت کنیم.
چه شد که تصمیم گرفتید قصه بفروشید؟ آن هم مجازی.
وقتی ویروس کرونا به جان عزیز مردم شهر، کشور و جهان رخنه کرد و تنهایی به سراغ مردم آمد، ایده صفحه قصهفروشی هم سراغ من آمد. از دوست و آشنا در صحبتهایشان فهمیدم که همه دنبال سنگ صبور میگردند. چون از وجود ویروس کلافه شده بودند. بنابراین یاد قصه «سنگ صبور» افتادم. یکی از دوستانم به خارج کشور مهاجرت کرد و غم تنهایی فرصت زندگی شاد را از او گرفته بود. بنابراین من و دوستانم تصمیم گرفتیم عروسکی برای او بسازیم که درون دلش سنگ صبوری برای شنیدن حرفهای او دارد.
این بود که ایده عروسک سنگ صبور به ذهنم خطور کرد و به مرور از طریق صفحه مجازی اینستاگرام فعالیت مغازه قصهفروشی مجازی آغاز شد. یعنی از همین پارسال. روز به روز با سفارش مشتریان مواجه شدیم و به همان نسبت هم بر تعداد و تنوع عروسکها اضافه شد. در واقع میتوان گفت بعد از آنکه به تعداد مشتریان اضافه شد، درآمدزایی و کارآفرینی فکرمان را قلقلک داد و با بهرهگیری از الگو قصههای کهن خارجی مانند هری پاتر با برنامهریزی به دنبال درآمدزایی و ایجاد جریان فرهنگی قدم گذاشتیم با این تفاوت که هدف ما معرفی و ترویج قصههای کهن ایران شد.
مشتریان قصهها بیشتر چه کسانی هستند؟
در حقیقت بزرگسالان طرفداران و مشتریان پروپاقرص عروسک سنگ صبورم شدهاند و مهمترین دلیل آنکه صادق هدایت داستانی دربارهاش نوشته و علاوه بر آن ضربالمثلی از سنگ صبور بین عوام شهره است و همین باعث شد تا عروسکش جای خوبی بین علاقهمندان باز کند و بیش از انتظارم مورد استقبال قرار گرفت و میزان استقبال را از افزایش تعداد اعضای صفحه و خرید بیش از یکبار مشتریان برای بستگان متوجه شدهام.
گروه دیگر طرفداران عروسکهایم کودکان و نوجوانان هستند. بچهها همیشه با عروسکهای ساده ارتباط بهتری میگیرند. عروسکهایی که ساده و نرم باشند. بنابراین تصمیم گرفتم برای عروسکها لوازم جانبی مثل روسری، پیراهن، کفش و کیف بسازم تا کودک بتواند با تعویض لباسهای عروسک را با خودش به مهمانی و حتی تختخوابش ببرد. کودکان بیشتر طرفدار عروسک افسانههای ایرانی ننه سرما و عمو نوروز هستند.
کسب و کار در فضای مجازی با رویکرد فرهنگی در جامعه را چگونه ارزیابی میکنید؟
فعالیت در فضای مجازی را بهطور جدی حدود یک سال آغاز کردهام. میتوانیم از قرنطینه خانگی و خریدهای اینترنتی تجربه خوبی بسازیم. معتقدم اگر نیاز جامعه را بدانیم در هر حوزهای که قدم بگذاریم میتوانیم موفق عمل کنیم. من سالهاست که در حوزه داستان، افسانه و قصهها مشغول فعالیت هستم. اما امسال سراغ ساخت شخصیتهای افسانهها رفتم. زمانی که کودکان ابزار قصه و عروسکها را به دست میگیرند و آن را لمس میکنند یعنی به او اجازه رشد دادهایم. چون این ارتباطها و تعاملها برای کودکان یعنی زمینه رشد و بزرگ شدن را مهیا کردهایم و بهطور حتم در شخصیت و روحیه کودک انقلابهایی رخ خواهد داد که تأثیر آن را در آینده او در جامعه و پذیرفتن مسئولیتهایش مشاهده خواهیم کرد. بنابراین نیاز جامعه امروز ما احیای افسانهها و قصههای کهن است. کشورهای کهن، فرهنگهای کهن دارند. کشوری که قصه و افسانه دارد یعنی سرزمینش فرهنگ غنی دارد. ارزیابیام این است که تکنولوژی به کمک ترویج فرهنگهای کهن آمده و ما باید از آن بهرهلازم را ببریم.
ارتباط شما با فرهنگسراها و مکانهای عمومی برای معرفی شخصیتهای داستانی چگونه است؟
خوشبختانه تعامل خوبی برقرار است. بارها در فرهنگسراهای مختلف شهر برنامه داشتم. اما تنها گلایهام این است که اگر فرهنگسرا سرای فرهنگ است و باید برای فرهنگ تلاش کند چرا با جدیت دنبال نمیشود. چرا برگزاری برنامههای فرهنگی تداوم ندارد. خمیرمایه تأثیرگذاری یک شرط دارد و آن هم تداوم و استمرار با هدف است. امیدوارم شاهد روزی باشیم که در همه مراکز عمومی شهر و خانهها قصهها و افسانههای ایرانی در قالب برنامه کودک، کتابهای رنگآمیزی و داستان، پادکستهای صوتی و بازیهای بچهها شنیده و دیده شوند.
تاکنون چند عنوان عروسک ساختهاید؟
عروسکهای زیادی ساختهام. البته غیر از عروسک محصولات دیگری مثل در زنگ زده را هم ساختهام که این قصه هم شنیدنی و جذاب است. کاراکتر قصههای زیادی را تاکنون ساختهام که اگر از روز اول از آنها عکاسی صورت میگرفت مجموعهام کامل میشد و میتوانستم از روی همانها از مشتری سفارش بگیرم. باید یک دوربین عکاسی حرفهای تهیه کنم و آثارم را در معرض نمایش بگذارم. بهطور حتم تأثیر خوبی در نیل به اهدافم دارد. برخی از وسایل ساخت عروسکها هم با پارچههای دورریز یا وسایل بازیافتی است. هریک از این عروسکها کتاب قصه هم دارند که در قطع خیلی کوچک همراهشان به فروش میرسد و بزرگترها میتوانند داستان قصه را از کتابچه برای کودکان بازگو کنند.
برنامه شما برای آینده چیست وچه کارهایی در حال ساخت است؟
ایده ساخت عروسک دیوها، فلاسفه کلاسیک، مشاهیر و دانشمندان ایرانی مثل ابوعلی سینا در ذهنم است. با این تفاوت که در این حوزه به دنبال تقلید از آثار دیگران نیستیم. دیوها در قصه متنوع هستند و خیلی هم شناخته شده نیستند و این یکی از پروژههای مهم است. باید در حوزه اساطیر فعالیتهایی صورت بگیرد و برای نسل جدید از شاهنامه الگو تعریف کنیم و اجازه ندهیم به الگوهای غریبه رو بیاورند. دیوها تنوع زیادی دارند. ما در اینجا میتوانیم از شخصیت دیوهای قدرتمند، مهربان و ایثارگر استفاده کنیم. این شخصیت سالها در ذهن باقی میماند. دیوها بهتر از کاراکترهای الگوهای خارجی است.
برای ساخت عروسکها چقدر زمان صرف میکنید؟
بستگی به نوع عروسکها دارد. اما بهطور میانگین بین ۴ تا ۱۰ ساعت زمان برای ساخت عروسک لازم است. گاهی برای برخی شخصیتها مدت طولانی در منابع جست وجو میکنم تا اگر قرار است شخصیتی در قالب عروسک متولد شود همه ویژگیها را در ظاهرش نشان بدهم و مخاطب ارتباط خوبی بگیرد. عروسکهای پرطرفدار مغازه قصهفروشی
قدیمیترین عروسک عمونوروز و ننه سرما با ۳ سال سن
سنگ صبور یک ساله
نارنج وترنج یک ساله
ماه پیشونی ۸ ماهه
منبع: همشهری آنلاین
46