علت حذف «سحر قريشی» از سريال «علی البدل» چه بود؟
سيروس مقدم درباره علت حذف سحر قريشي از سريال علي البدل گفت: دوستان معتقد بودند که داستان خاص اين سريال به اندازه کافي پتانسيل حاشيهسازي و حساسيت را دارد و بهتر است خودمان از حواشي احتمالي بيشتر جلوگيري کنيم.
مجموعه نوروزي «عليالبدل» به کارگرداني آقاي «سيروس مقدم» و تهيهکنندگي خانم «الهام غفوري» با استقبال گسترده مخاطبان روبهرو شده است. «عليالبدل» سريال مخاطبپسندي است که درايام نوروز از شبکه يک سيما پخش شد و به همين مناسبت با سيروس مقدم، کارگردان اين مجموعه مصاحبه مفصلي انجام دادهايم که ميخوانيد.
چه شد که نوروز، بهعنوان زمان پخش اين سريال انتخاب شد؟
تاريخچه مجموعه «عليالبدل» از يک طرح 30قسمتي شروع ميشود؛ ابتدا قرار بود اين مجموعه در 30قسمت و براي پخش در ايام ماه مبارک رمضان سال قبل ساخته شود و سيناپس کار هم آماده بود ولي با نزديک شدن به ماه رمضان و اين موضوع که اين سريال پروژه سختي بود، شرايط مساعدي براي توليد وجود نداشت و ضمن آن که در آن دوره سازمان با محدوديتهاي مالي زيادي هم روبهرو بود. نهايتاً تصميم براين شد که اين مجموعه با قصهاي کوتاهتر و حدود 15قسمت، براي پخش در ايام ديگري از سال آماده شود. پس از منتفي شدن پخش ماه رمضان، ابتدا قرار شد که اين مجموعه در ايام تابستان نمايش داده شود يا اوايل زمستان، که با فراهم نشدن شرايط و نظر مديران، پخش اين سريال براي ايام نوروز در نظر گرفته شد.
آيا کوتاه شدن قصه، به روايت لطمه نميزند؟
طبيعي است که کوتاه شدن داستان به مجموعه آسيب ميزند؛ وقتي شما قصهاي را براي 30قسمت طراحي ميکنيد، سفرهاي پهن ميشود که به آهستگي چيدمان آن کامل ميشود و اگر توجه کنيد در قسمتهاي ابتدايي علي البدل ما با ريتم نسبتاً کندي همراه هستيم ولي از قسمت پنجم به بعد ريتم داستان سريع ميشود و علت آن اين است که در آن زمان ديگر مشخص شده بود که بايد قصه را در 15قسمت ببنديم؛ قاعدتاً اگر ما از ابتدا ميدانستيم که سريال قرار است 15قسمتي باشد، قصه و شخصيتپردازيها را با توجه به آن اجرايي ميکرديم و ريتم تندتري به داستان ميداديم.
آيا ايده ساخت اين مجموعه از فيلم «ايران برگر» الهام گرفته است؟
ايده اوليه متعلق به آقاي تنابنده بود که حدود دوسال پيش به تلويزيون ارائه شده بود که به دليل سختيهاي توليد اين مجموعه و همچنين مفاهيم حساس آن که دقت زيادي را براي توليد ميطلبيد، نهايتاً به سال95 رسيد.
شايد به اين دليل که به هرحال آقايان تنابنده و مهرانفر در پروژه «ايران برگر» نيز حضور داشتهاند اين شائبه به وجود آيد که عليالبدل از آن فيلم ايده برداري شده است ولي در واقع به هيچ عنوان قصد و هدف اين اتفاق نبوده است و ايرانبرگر بيشتر به فضاي انتخاباتي و دعواهاي حاشيه آن در يک آبادي ميپردازد؛ ما تلاش کرديم که فضا و قصهاي جديد را روايت کنيم و در اواخر سريال ماجراها به قدري پيچيده ميشود که باعث تفاوتهاي اساسي با ايران برگر ميشود.
موضوع سفر رييسجمهور از ابتدا در قصه بود يا با توجه به نزديکي انتخابات به آن اضافه شد؟
اين موضوع در همان طرح اوليه دوسال پيش هم وجود داشت؛ در قصه اوليه ناکجاآبادي وجود داشت که ثروت خدادادي که آبهاي زيرزميني است را دارند و اين روستا توسط دو خان اداره ميشود که درعين مسن بودن داراي رفتاري کودکانه و سرشار از لجبازي هستند. در همان قصه اوليه، موضوع سفر رييسجمهور به اين آبادي وجود دارد که در قسمت اول عنوان ميشود. در زماني که ما سريال را ميساختيم، با توجه به فاصله زماني با انتخابات، هنوز فضاي رقابتي و انتخاباتي امروز وجود نداشت.
ما هيچ هدف و قصدي براي تقابل يا حمايت از جناحها و جريانهاي سياسي نداشتيم. ما معتقديم که خود مردم بايد فکري به حال خودشان بکنند و رييس جمهور هم فرد منتخب همين مردم است و اگر رفتار و کردار مردم درست نباشد، طبيعتاً يک نفر نميتواند کار خاصي انجام دهد.
از علت عدم حضور بازيگراني مثل «گوهرخيرانديش» و «سحرقريشي» در اين سريال بفرماييد؟
هر پروژهاي در زمان شروع، گزينههايي براي نقشهاي مختلف دارد؛ مورد خانم «خيرانديش» ايده اوليهاي بود که قرار بود يکي از خانها زن باشد و نقش آن را ايشان بازي کنند که يک رقابتي بين خان مرد و زن ايجاد شود ولي اين ايده در همان ابتداي کار لغو شد و علت آن هم اين بود که با اين انتخاب، بسياري از موقعيتهاي طنز محدود ميشد.
نقش دختري که به روستا ميآيد و مردم او را بهعنوان فرستاده رييسجمهور اشتباه ميگيرند، در ابتدا قرار بود خانم «سحرقريشي» بازي کنند که نهايتاً با مشورتهايي که صورت گرفته شد از اين انتخاب منصرف شديم. دوستان معتقد بودند که داستان خاص اين سريال به اندازه کافي پتانسيل حاشيهسازي و حساسيت را دارد و بهتر است خودمان از حواشي احتمالي بيشتر جلوگيري کنيم و اين معذوريتها درباره ايشان از سمت تلويزيون منجر به اين اتفاق شد وگرنه بعيد ميدانم چيزي به اسم ممنوعالتصوير در تلويزيون داشته باشيم.
امکان توليد سري بعدي اين سريال وجود دارد؟
مشخص نيست، بايد بررسي شود که ابتدا نظر مردم چگونه است و آيا اين مجموعه را دوست داشتهاند و سپس نياز سنجي صورت گيرد و درمرحله بعد اين که مديران فرهنگي موافق اين اتفاق هستند و در مرحله آخر اين موضوع که آيا تيم سازنده، ايده و داستان نو و جذابي براي ادامه اين مجموعه دارند يا خير. ضمن اين که عليالبدل برعکس «پايتخت» که فضايي دارد که شما در يک جمع شلوغ هم ميتوانيد آن را ببينيد و متوجه داستان شويد، نياز به دقت و فهم داستان دارد و به همين علت اميدواريم که عليالبدل در زمان مناسب ديگري هم بازپخش شود که ميتواند جذابيتهاي زيادي داشته باشد.
از اينکه استاندارد قضاوت شما توسط مردم «پايتخت» است نگران نيستيد؟
صادقانه بايد بگويم که چرا، واقعاً نگرانکننده است؛ حتي مردمي که درباره عليالبدل صحبت ميکنند در پايان از پايتخت سؤال ميکنند! و عليالبدل را با آن مجموعه مقايسه ميکنند يا ميپرسند که چرا نقي در عليالبدل چنين نقشي دارد؟! خب اين سؤالات طبيعي است ولي بايد درنظر داشت که هرکار فضاي خاص خود را دارد که بايد براساس آن عمل کرد.
از همکاريهاي آينده با سازمان «اوج» بفرماييد؟
در حال حاضر درآستانه توليد «پايتخت» با همکاري سازمان اوج هستيم و تا اين لحظه همکاري خوبي بوده است و برخلاف برخي از حواشي، اوج درباره داستان اين مجموعه اعمال نظر و دخالتي نداشته است. ورود اوج به سريالسازي در تلويزيون فقط بحث حمايتي است و دراين اوضاع محدود مالي سازمان ميتواند کمک خوبي صورت بپذيرد.
مجموعه «هنگام بيداري» هم درحال انجام کارهاي مقدماتي است که بعد از پايتخت وارد توليد شود؛ متن درحال نگارش است، لوکيشنها بازبيني شده و قطعاً اوايل پاييز کار کليد خواهد خورد.
منبع: روز پلاس
16