شعار این روزهای دنیای مجازی با هستههای هلو و آلبالو؟!
کافی است سرتان را کج کنید و خاک را به هم بزنید تا دلتان بخواهد از این هستهها یافت میشود.
دو روز است مدام دوستان متنی را برای من میفرستند که به مردم توصیه شده است هستههای هلو و زردلو، گیلاس و آلبالو را در طبیعت بریزند تا ایران جنگل شود. من هم فکر میکنم اگر بشود، چی میشه! هم ایران پر از جنگل میشه، بعدش هم سیل راه نمیافته تو خونهها و از هم مهمتر ما از دست این سوپری سرکوچه مون راحت میشویم که قیمت میوههاش، بر خلاف بقالی نارمک، با بقالی کاخ الیزه برابری میکنه.
نویسنده این متن احتمالا همان کسی است که دو، سه سال پیش با دونههای زیره و گشنیز میخواست بیابانها را سر سبز کند. وقتی دید که ایدهاش چنان موفق بود که با سرسبز شدن بیابانها ابرها آمدند، پس بهتر است مرحله دوم پروژه را کلید بزند تا به زودی با افزایش جنگلهای مثمر، هم ایران را از شر کمربند خشک کره زمین نجات دهد و هم از اقتصاد ما را از وابستگی به فروش نفت.
و اما مردم ما خوشبختانه این یکی را خوب بلندند و دهههاست که اجرا میکنند. وقتی پوشک بچهشان و دستمال ذکامشان را فورت فورت در طبیعت رها میکنند، فکر کردید هسته گیلاس و خرما و آلبالو و هلوشان را کجا میریزند؟ کافی است سرتان را کج کنید و خاک را به هم بزنید تا دلتان بخواهد از این هستهها یافت میشود.
درختان مثمر گونههای اهلی هستند. گونههای اهلی به جز موارد استثنا به خودی خود در طبیعت وحشی امکان رشد و رقابت ندارند. آنها به آب و خاک مناسب و مراقبت احتیاج دارند، آن هم در ایران که کشوری خشک با بارندگی نامنظم است، گونههای دست کاشت شانس زیادی برای بقا ندارند. هر گیاهی بتواند بدین گونه در طبیعت تکثیر شود، مهاجم و خطرناک است.
اینکه کسی مدعی است در فلان کشور چه کردند و چه شد، اینها یک مشت خرافات مجازی است و کسی هم از شما منبع معتبر نمیخواهد، حتی ارزش جستجو هم ندارد. هر چند من یک جستجویی کردم و حتی منبع غیر معتبری در مورد آن پیدا نکردم.
طبیعت کشور ما دارای یکی از غنیترین بانکهای بذری خاک (Seed Bank) است. منبع تامین کننده بانک بذری علاوه بر گیاهان خودروی یک منطقه، دهها عامل مانند باد، پرندگان، پستانداران، حشرات و حتی دامهای اهلی و انسان، جریان آب و سیل میباشد. اگر بانک بذری در اثر دمای بالا کشته نشود (مانند کویر لوت)، در همه نقاط ایران همه نوع بذر و هستهای در خاک وجود دارد. این طبیعت است که انتخاب میکند، کدام جوانه بزند و کدام رشد کند.
به همه عاشقان طبیعت و درختان توصیه میکنم که ساده ترین راه حفظ درختان و گیاهان کاستن فشار ما انسانها به آنهاست. اگر گوشت کمتری خوردید، آنوقت دامها نهالهای بلوطهای زاگرس و درختان شمال را نمیخورند و آنها به درخت تبدیل میشوند. اگر هر سال مبلمان و کابینت خانهتان را عوض نکردید، آنوقت درختی برای ساخت مبل جدید قطع نمیشود. اگر کمتر سوار خودرو شدید، هم گازهای گلخانهای افزایش پیدا نمیکند و هم دولتیان و مافیای جاده و خودرو بهانه ندارند تا بستر رودخانه را اتوبان کنند و جنگلها از بین ببرند. اگر در ظروف یک بار مصرف غذا نخوردید و استفاده پلاستیک را در زندگی خود کم کردید، آنوقت زیباییهای طبیعت در کثافت کاری ما پنهان نمیشود.
رخداد سیل در کشور و به دردسر افتادن صدها هزار هموطن، فرصتی است که همه با هم از مسئولین بخواهیم حق حیات رودخانهها را به رسمیت بشناسد و از مهندسیهای احمقانه و بازی با رودخانهها دست بردارند. رودخانه، خانه رود است، نه بستری برای ساختن سد، جاده، پارک، استخر پرورش ماهی، ویلا، شهرک و معدن شن و ماسه. در کشور خشک ایران، با بارندگی نامنظم، این رودخانهها هستند که مانند شبکه رگهای بدن، به دورترین نقاط حوضه آبریز، آب میرسانند، در مسیر خود درختان را آبیاری میکنند و اضافهاش را هم جذب سفرههای آبهای زیر زمینی میکنند.
منبع: تابناک با تو
1980