پاسخ فیلمنامهنویس «از یادها رفته» به شباهت سریال به «شهرزاد»: مگر پوآرو کپی شرلوک هلمز است؟
حامد افضلی سال پرکاری را در سینما و تلویزیون داشت. از فیلم سینمایی «سمفونی نهم» محمدرضا هنرمند تا سریال «از یادها رفته» بهرام بهرامیان.
«از یادها رفته» ماجراهای زیادی را از سرگذرانده تا امروز به پخش رسیده است. با حامد افضلی درباره این موضوعات و حواشی سریال ماه رمضان شبکه یک به گفتوگو پرداختیم. حواشیای که از نقدها به تکراری بودن فضا و سوژه سریال آغاز میشود و به اشارات سریال درباره ماجرای کشف حجاب و تجارت تریاک در دهههای بیست و سی هم میرسد. حامد افضلی در این گفتوگو به بخشی از این انتقادات پاسخ داده است.
خیلیها مهربانو و فضای فیلم را متأثر از «شهرزاد» حسن فتحی میدانند. آیا این اثر متأثر از آن فضاست؟
من عاشق حسن فتحی هستم. اصلاً توسط ایشان وارد کار حرفهای فیلمنامهنویسی شدم و از مقایسه سریالمان با اثر ایشان ناراحت نمیشوم. اگر این حرف و مقایسه از سوی مخاطب عام شنیده شود جای تعجب ندارد. اما وقتی منتقدین و اهالی رسانه میگویند آدم حیرت میکند. به نظر شما پوآرو کپی شرلوک هولمز است آیا باید برای اینکه مفهوم ژانر را برای بعضی دوستان توضیح دهم از مثال پوآرو استفاده کنم؟ ما یک ملودرام تاریخی نوشتیم و ساختیم که شخصیت اصلیش یک زن است و «شهرزاد»هم همین است. شباهت دیگری بین این دو وجود ندارد.
فیلم بین مسائل تاریخی و کشف حجاب و مسأله تریاک دو پاره به نظر میرسد. شما خودتان درباره وحدت موضوعات فیلم چه نظری دارید؟
اگر بخواهیم با معیار پارگی اثر را بررسی کنیم و بپرسیم آیا دوپاره است؟ باید بگویم چندپاره است. موضوع کشف حجاب و ماجرای گوهرشاد تقریباً موضوع مرکزی است و مسأله تریاک، اصلاحات رضاخانی، زندگی طبقه اشراف و اختلاف طبقاتی آنها با مردم فقیر، رابطه رعیت و ارباب و موضوعات دیگر در حاشیه آن مطرح میشود. به نظر من تمرکز صرف روی یک موضوع خاص آنهم برای یک سریال سی قسمتی سم است. شما بیش از هزار دقیقه قرار است با مخاطبتان حرف بزنید تنوع در مسائلی که مطرح میشود با وفاداری به تم اصلی به نظرم کار درستی است.
این فیلم را برای پخش در ماه رمضان چقدر مناسب میدانید؟ آیا بهدلیل ماجراهای گوهرشاد و کشف حجاب در فیلم برای این ماه انتخاب شد؟
ما با یک سریال تم محور روبهرو هستیم. همه داستان در خدمت تم مذهبی اثر است و شاید انتخاب ماه مبارک رمضان برای نمایش این اثر انتخابی هوشمندانه از سوی مسئولان سازمان است. پخش ماه رمضان روند پس تولید را دچار شوک کرد اما ارزشش را داشت.
شخصیتهای فیلم مانند مهربانو، فروغ و... فضای فیلمتان را زنانه میکنند. شما خودتان این سریال را دلمشغول مسائل زنان میدانید؟
من فکر نمیکنم در چند سال اخیر مجموعهای را سراغ داشته باشید که تا این اندازه به مسأله زنان بپردازد. نمیخواهم موشکافانه یک به یک موضوعات مطرح شده را بشمارم اما فارغ از شرایط تاریخی آن دوران، توجه ویژهای به زنان صورت گرفته که شاید در تلویزیون تازه باشد.
چرا روند پخش سریال با مشکلاتی همراه است؟ اگر فیلمبرداری به پایان رسیده چرا فیلم به پخش نرسید؟
سریال دو شب پخش نشد. اطلاع دقیقی در مورد جزئیات این ماجرا ندارم. توضیح تهیهکننده، آماده نشدن جلوههای ویژه بود.
بعد از تجربه سریال «ساعت شنی» که به موضوع ملتهب رحم اجارهای میپرداخت خیلیها فکر میکردند که بهرامیان در این سریال سراغ موضوع کم دردسری آمده است اما گویا دردسر و حواشی گریبانگیر این مجموعه است. آیا مشکلاتی بر سر راه کارگردانی او وجود داشت؟
بهرام بهرامیان از همان لحظهای که به پروژه پیوست کنترل تمام امور را به دست گرفت از فیلمنامه گرفته تا تمام جزئیات تولید! این تسلط او بر روند تولید در اثر به وضوح دیده میشود. او سبک خاصی در کارگردانی دارد. دوربین بهرام بهرامیان جادو میکند. جشنوارهای از رنگ و نور به راه میاندازد. لذت بصری را دست کم نگیرید. همیشه کار کردن با تمهای مذهبی چالش برانگیز است. زمانی که تصمیم گرفتیم این موضوع را برای «از یادها رفته» به کار ببریم آماده چالشهای بزرگتری بودیم اما خدا راشکر تا این لحظه با مسأله حادی روبهرو نشدیم.
بازخوردها چه طور بوده است؟
تا این لحظه که هنوز به نیمه مجموعه «از یادها رفته» نرسیدهایم بازخوردها بسیار مثبت بوده، همین که بالاترین آمار بیننده را داریم و تعداد مخاطبها قسمت به قسمت افزایش پیدا کرده است خوشحالکنندهترین خبر است. امسال دو سریال فوقالعاده هم، همزمان با ما از شبکههای دو و سه پخش میشود که آنتن ماه رمضان را گرمتر کرده است و تلویزیون بعد از مدتی طولانی دوباره توانسته است مردم را در این ایام مبارک پای تلویزیون بنشاند. «از یادها رفته» بخش مهمی از زندگی من است. حتماً انتقادهایی به آن وارد است. اصلاً خود من به قسمتهایی انتقاد دارم اما برای من کلاس درس بزرگی بود از عباس نعمتی آموختم از بهرام بهرامیان یاد گرفتم. از کتابهای فراوانی که برای نگارش این اثر خواندم آموختم. در بازنویسیهای 10 باره و صدباره یاد گرفتم. اما مهمترین درسی که از نگارش این سریال یاد گرفتم این بود که نویسنده نباید فیلمنامه را بنویسد و برود باید بماند و برای فیلمنامهاش تا لحظه پخش بجنگد.
منبع: خبرآنلاین
1981