ردپای دریافتکننده دهها هزار دلار ارز دولتی، در عدم دریافت جایزه فیلمهای سینمای ایران، در جشنوارههای خارجی
یک پخشکننده اسماً مستقل که جزو دریافت کنندگان اصلی کمکهای ارزی بلاعوض دولتی به اسم توزیع فیلمهای ایران بوده، نقش کلیدی در ترور فیلمهای ایرانی در فضای بینالمللی داشته است.
تحقیقات «تابناک» حکایت از آن دارد که یک پخشکننده اسماً مستقل که جزو دریافت کنندگان اصلی کمکهای ارزی بلاعوض دولتی به اسم توزیع فیلمهای ایران بوده، نقش کلیدی در ترور فیلمهای ایرانی در فضای بینالمللی داشته و با سلسله تماسهایی که با جشنوارههای غربی داشته و اطلاعات اشتباهی که به آنها منتقل کرده، رای آنها را برای پذیرش تعداد قابل توجهی از فیلمها زده است.
سینمای ایران همواره حضور موثری در رویدادهای مهم بینالمللی از جمله دو جشنواره کن و برلین داشته اما در چند سال اخیر این حضور به مرور کاهش یافته و با وجود آنکه فیلمهای باکیفیت و مهمی در کشورمان ساخته شده اما اغلب آنها به بخش اصلی این جشنوارهها راه نیافتهاند و یا دست خالی از این جشنواره بازگشتهاند و موفقیت چشمگیری نداشتهاند. این تغییر حیرت آور میتواند عوامل متعددی از جمله تغییر مدیریت و یا بدنه کارشناسی این رویدادها داشته باشد اما آیا این برای نخستین مرتبه است که این تغییرات رخ میدهد و اگر چنین نیست، چرا فضای کلی فستیوالها تا حدود زیادی نسبت به سینمای ایران روی گردان شده است.
ممکن است برخی جوایز نه چندان مهم را مبنای داوری قرار دهند و «عدد» بدهند اما به لحاظ کیفی، مدتهاست شیر طلایی ونیز، نخل طلای کن، خرس طلای برلین و حتی پلنگ طلایی لوکارنو نیز به ایران نیامده و این وضعیت همچنان در تداوم است. اگر جوایز جعفر پناهی یا رسول اف که نه به فیلمهای آنها بلکه به موقعیتشان و خودشان داده میشود را نیز نادیده بگیریم، وضعیت پیچیدهتر از حد تصور میشود و چنین به نظر میرسد که محافل بینالمللی سینمایی امیدی به دریافت یک تصویر تازه و نگاه درخشان از سینمای ایران ندارند؛ رویکردی که خلاف فضای کلی سینمای ایران با تولیدات باکیفیتتر نسبت به سالهای پیشین است و به شکل قابل تاملی با شرایط کنونی سینمای کشورمان و خروجیِ آن قابل تطبیق نیست.
ممکن است توجه به عنوان موضوع، تمرکز بر رویکرد سینمای جشنوارهای خوانده شود اما باید در نظر داشت، جشنوارهها در واقع یک کارویژه مشخص دارند و آن هم جلب توجه پخش کنندگان فیلمها است. در واقع فیلمی که بتواند در جشنواره برلین، ونیز یا کن در بخش اصلی قرار بگیرد و به خصوص اگر برنده جوایز اصلی شود، شانس بالایی برای فروش رایتش به قیمتی بسیار بالا در بازارهای فیلم وجود دارد و معمولاً بخش قابل توجهی از سرمایه و سودش از این طریق به دست میآید. بنابراین سوای مباحث هنری، عدم حضور فیلمهای ایرانی در بخشهای رقابتی اصلی این رویدادها، ضربه اقتصادی به پیکره سینمای ایران میزند و این موضوع نگرانی اصلی است.
برای پی بردن به منشاء این تغییر رویکرد نسبت به سینمای ایران، ردپای یکی از پخش کنندگان سینمای ایران مشخص شد که در محافل بینالمللی خود را چهرهای مستقل معرفی میکند اما او در لیست اشخاصی قرار دارد که دهها هزار دلار ارز دولتی در قالب کمک بلاعوض برای توزیع فیلمهای سینمای ایران دریافت کرده است؛ خدماتی که پیش از این توسط موسسه رسانههای تصویری ارائه میشده و ظاهراً با تعطیلی موسسه رسانههای تصویری، به فارابی واگذار شده و انتظار میرود سازمان سینمایی لیست دریافت کننده این کمکهای بلاعوض و رقم آن را در سالهای مختلف منتشر کند.
این پخش کننده در تماس با مدیران، تصمیمگیران و تصمیمسازان جشنوارههای مختلف از طریق تلفنی و همچنین از طریق ایمیل، اقدام به تخریب شماری از فیلمها و فیلمسازان نموده است. تامین سرمایه فیلمها توسط نهادهای دولتی که اقدام مرسوم در ایران است و انتصاب برچسبهای مشابه به کارگردان و تهیه کننده برخی فیلمها، پروپاگاندا خواندن محتوای فیلمها و سفارشی خواندنشان، از اصلیترین روشهای این پخش کننده برای ایجاد تردید در برگزارکنندگان جشنوارههای معتبر پیرامون انتخاب شماری از فیلمهای مهم سینمای ایران بوده است.
«تابناک» به اسامی شماری از فیلمهایی که این پخش کننده چنین نقشی نسبت به آنها ایفا کرده و مانع از دیدن شدن این آثار به خصوص در جشنوارههای غربی شده دست یافته که مشتمل بر برخی از مهمترین آثار سالهای اخیر سینمای ایران میشود؛ لیستی که احتمالاً میتوانست نه تنها با خود شماری از جوایز سینمای ایران را به ارمغان بیاورد، بلکه با فروش رایت این آثار صادرات فرهنگی ایران بیشتر میشد و نگاه سینمای کشورمان در وسعت جغرافیایی قابل توجهی دیده میشد. انتظار میرود نهادهای مسئول با دقت بیشتری عملکرد این اشخاص که از یک سو از منابع دولتی بهرهمند میشوند و از سوی دیگر با گرفتن ژست اپوزیسیون، ترور فیلمهای ایرانی را رقم میزنند، را رصد کنند.
منبع: تابناک
24