ابرستارههای زن در نقشهای مردانه
اسطورهسازی از زنان در سینما بدون توجه به ساختارهای اجتماعی انجام میگیرد.
روند ساخت بازسازی فیلمهای مردانه با قهرمانان و بازیگران اصلی زن، در سالهای اخیر سرعت و فزونی گرفته است. همزمان با این اتفاق کمپانیهای ساخت فیلم مارول و دی سی کامیکس کار ساخت فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی درباره ابرقهرمانان زن را که در ابتدا شخصیت آنها در کتابهای کمیک خلق شده بود آغاز کردهاند. اما آیا فردیت دادن به زنان بدون ترغیب آنها به مشارکت وسیع در امور اجتماعی و فرهنگی میتواند راهگشا باشد؟
در بهترین حالت فیلمها و نمایشهایی که زنان در آنها ایفاگر نقش اصلی هستند نوعی تفکر رویزیونیستی (تجدیدنظرگرایانه) و اصلاحطلبانه را ارائه میدهند. این فیلمها تاریخ فرهنگ مردمی را برای مخاطبان زن جوان احیا خواهند کرد. اما در بدترین و بدبینانهترین حالت ساخت فیلمهای ابرقهرمانی با بازیگران برتر زن نشانگر این مسئله است که صنعت سینما و تلویزیون در حال سود بردن از مفاهیم و ایدهآلهای فمینیستی معاصر است.
ساخت فیلمهای ابرقهرمانی که زنان در آنها نقش اصلی را برعهده دارند در ظاهر منعکسکننده این پیام است که زنان میتوانند همان کارهایی را انجام دهند که در گذشته همواره برعهده مردان بوده و به نوعی کارهای مردانه قلمداد میشدهاند. با این حال نمیتوان گفت صرفا به این دلیل که فیلمها و نمایشهای تلویزیونی بیشتر به بازیگران زن بها میدهند یا نقش اصلی را اغلب سازندگان سریال و فیلمسازها به زنان میدهند، لزوما این فیلمسازها و سرمایهگذاران فمینیست هستند.
شاید بهدلیل جو تند زنگریزی که در بیشتر فیلمهای هالیوودی تا پیش از انتشار فیلم بازسازیشده «گوست باسترز» در سال2016 با بازیگران اصلی زن، وجود داشت، هالیوود از آن پس تعداد زیادی از فیلمهای بازسازیشده تولید عظیم خود را به فیلمهایی اختصاص داد که نقش اصلی در آنها را زنان ایفا میکردند. فیلم «8یار اوشن»که در ژوئن 2018منتشر شد گواهیای بر این مدعاست. در این فیلم تعدادی از ستازگان زن بزرگ سینما ازجمله ساندرا بولاک، کیت بلانشت، هلنا بونهام کارتر و ریحانا ایفای نقش کردند، درحالیکه پیشتر در این فیلم جنایی کلاسیک جورج کلونی بهعنوان بازیگر اصلی ایفای نقش کرده بود.
دیزنی نیز به نظر به نهضت فیلمهای بازیگران اصلی زن پیوسته است. این کمپانی قصد دارد فیلم اکشن «راکتییر» (1991) را دوباره بازسازی کند و نقش اول آن را به یک بازیگر زن بدهد. حتی صحبتهایی در بین است تا فیلم «ارباب مگسها» با اقتباس از رمان کلاسیک ویلیام گولدینگ دوباره تماما با حضور بازیگران زن بازسازی شود. فیلم «لاتهای فاسد کثیف» (1988) که در آن مایکل کین و استیو مارتین نقشآفرینی کرده بودند قرار است با نقشآفرینی ربل ویلسون، بازیگر زن بازسازی شود. فیلم«اسپلش» که تام هنکس و داریل هانا در آن ایفای نقش کرده بودند و داریل هانا در آن فیلم در نقش پری دریایی ظاهر شده بود نیز قرار است بازسازی شود، با این تفاوت که این بار شخصیت مرد فیلم قرار است در نقش پری دریایی ظاهر شود.
در فیلم «کاپیتان ماروِل» که در ماههای فوریه و مارس 2019 در لندن و آمریکا اکران شده است، بری لارسون، بازیگر زن، در نقش کارول دانورس بازی میکند. دانورس یک خلبان نیروی هوایی آمریکاست که پس از وقوع یک تصادف دی ان ایاش با دی انای یک موجود فضایی در هم آمیخته میشود و او تبدیل به ابرقهرمان زن کاپیتان مارول میشود. سریال «کارآگاه جسیکا جونز»، ساخته کمپانی نتفلیکس با بازی کریستن ریتر نیز توجه مخاطبان و منتقدان را از زمان پخش این سریال در 2015 به خود جلب کرده است. شخصیت خانم مارول یا کامالا خان بهعنوان نخستین ابرقهرمان زن مسلمان نیز قرار است بهزودی تبدیل به فیلم شود که البته و صدالبته بازیگر نقش اصلی آن زن خواهد بود. در سال 2017 نیز دیسی کامیکس فیلم ابرقهرمانی «زن شگفت انگیز» را بازسازی و دوباره روانه بازار کرد که با استقبال زیاد مخاطبان روبهرو شد. از سال2015 به این سو نیز سریال «سوپر گرل» (اَبَردختر) که در دنیای فانتزی دخترعمه سوپرمن محسوب میشود نیز در حال پخش از تلویزیون است.
فردیّت زنانه؟
بازسازی فیلمها و فیلمهای ابرقهرمانی با بازیگران اصلی زن در نقش شخصیتهایی که در گذشته مردانه تلقی میشدند و مردان ایفاگر نقش آنها بودند تلاشی جسورانه در جهت زنانهکردن نقشهایی که بهطور سنتی مردانه بودهاند ارزیابی میشود. گویی دنیا وارونه شده و زنها هم میتوانند مانند مردان با شخصیتها و عناصر پلید و بدسرشت، موجودات فضایی و ارواح در فیلمها مبارزه کنند. در فیلمهای ارباب مگسها و لاتهای کثیف فاسد، به نوعی ما با هویت جدید زنانهای مواجه هستیم که وحشی و خشن است.
با وجود آنکه در سالهای اخیر ساخت فیلمهایی با بازیگران اصلی زن از نظر آماری خیلی بیشتر از گذشته شده است، با این حال شخصیتهای مردانه فیلمها زنانه نشدهاند و دست به کارهای زنانه و کمتر خشونتبار نمیزنند بلکه برعکس، ما میبینیم که تلاش میشود بازیگران زن یا شخصیتهای زن فیلمها بیشتر نقشهایی را عهدهدار شوند که پیش از این مردان آنها را عهدهدار بودهاند و در واقع فیلمهای زنانه با روح مردانه ساخته میشوند. این امر شاید به این دلیل باشد که صاحبان استودیوهای فیلمسازی بر این باور هستند که مخاطبان بیشتر خصوصیات نقشهای مردانه را میپسندند. فیلمهایی که زنان دارای نقشهای اصلی در آنها هستند در ظاهر با نشان دادن زنهای بیشتر، از فمینیسم حمایت میکنند. این در حالی است که روایت داستانی این فیلمها همچنان مردانه است، با همان ارزشهای قدیمی خود.
ساخت فیلمهای ابرقهرمانی زنانه یا تولید فیلمهای بازسازیشدهای که زنان در آنها نقش اصلی را بازی میکنند، در واقع بخشی از کار ماشین اسطورهسازی فمینیستی نئولیبرال است. درحالیکه همگان بر نابرابری جنسیتی اذعان دارند اما وظیفه حل این مسئله را به زنان، آن هم نه بهصورت گروهی بلکه بهصورت فردی واگذار کردهاند. میتوان به اختصار گفت که ما چشمان خود را بر ساختارهای اجتماعی حافظ این نابرابریها بستهایم.
بهعنوان مثال اگر نگاهی به این ساختار اجتماعی در عرصه سینما و فیلمسازی بیندازیم متوجه خواهیم شد که چه اندک است تعداد زنان نویسنده، فیلمنامهنویس، کارگردان و تهیهکننده. اگر بخواهیم از نظر آماری به این مسئله توجه کنیم باید بگوییم که زنان تنها 8درصد از 100فیلم پرفروش سال2017 را کارگردانی کردهاند و تنها 10درصد از زنان فیلمنامه این آثار پرفروش را نوشتهاند. 24درصد از زنان، تهیهکننده و 14درصد از آنها تدوینگر این فیلمها بودهاند. نسخه بازسازیشده فیلمهایی نظیر گوست باسترز و لاتهای کثیف فاسد که اغلب بازیگران اصلی آنها را زنان تشکیل میدهند، شاید باعث ارتقای اعتماد بهنفس در میان مخاطبان زن شوند، اما اغلب این فیلمها مانند ماسکی محافظ، سیستمهای ارزشی و سیاستهایی که در پس تولید داستان این فیلمها قرار دارند را میپوشانند.
اولین دسته از این ارزشها در خود این بازسازیها بروز پیدا میکند: زنان تا زمانی میتوانند بهعنوان ستارگان اصلی فیلمها در برابر دوربین خودنمایی کنند که به داستانهایی که توسط مردان و نقشهایی که اصالتا با بازی مردها جان گرفتهاند وفادار بمانند. آنها صرفا باید در این نقشهای مردانه بهتر ظاهر شوند.
دومین مجموعه این ارزشها که بیشتر به ژانر فیلمهای ابرقهرمانی مرتبط است بهطور ویژه وابسته به استثنایی بودن فردی است. ابرقهرمانها ما را در بهترین و قدرتمندترین حالتی که در عالم تخیل میتوانیم برای خود متصور شویم به تصویر میکشند. ابرقهرمانان زن امروزی، ما را از توانایی خود در انجام همه کارها و تبدیل شدن به قدرتمندترین افراد حیرتزده میکنند. اگر ما میتوانستیم بهطور کامل خوشبین باشیم و کاملا خود را قدرتمندسازیم تا جایی که صاحب اختیار شویم، آنگاه شاید به این ابرقهرمانان زن شباهت پیدا میکردیم. فردیتگرایی ابرقهرمانان محبوب مخاطبان زمانی در فیلم یا سریالی تلویزیونی به اوج خود میرسد که او ناگزیر میشود به تنهایی در برابر دشمن قرار گیرد و با او مبارزه کند. این مسئله روایت فمینیسم نئولیبرال را در ذهن منعکس میکند که میگوید: شما به تنهایی مسئول موفقیتهای خود هستید و اگر شکست بخورید هیچکس غیر از خود را نباید در شکست خود مقصر بدانید.
منبع: همشهری
24