کسانی که نمیخواهند سینما اوج بگیرد
محمدصادق رنجکشان حالا سه سالی است که یکی از سرمایهگذاران مهم در سینمای ایران است و فیلمهای مهمی با سرمایه او ساخته شدهاند. البته شایعات بسیاری هم درباره او وجود دارد که در گفتوگویی به این شایعات پاسخ میدهد.
به گزارش خبر فوری به نقل از خبرآنلاین، این نخستین گفتوگوی تصویری رسمی با مردی است که در این سه چهارسالی که از ورودش به سینما میگذرد، داستانهای زیادی دربارهاش گفته شده. از پولهایش، اهدافش و رازهایی که تبدیل به شایعات شدند.
محمدصادق رنجکشان که شغل اصلیاش ۵۵ سال صنعت گردشگری بوده در قالب برنامه مدیا برای یکی از معدود مصاحبهها از زمان حضورش در سینما به دوربین خبرآنلاین پاسخ داده است. سئوالاتی صریح و پاسخهایی که او برایشان به دوربین زل می زند و استدلال میکند.
او به دوربین نگاه کرده و از این گفته که چرا برای ساخت فیلم کیمیایی سرمایهگذاری کرده، حتی اگر این فیلم اکران نشود.
او خطاب به منتقدانش و نهادهای نظارتی گفته حتی ریالی وام از بانکی نگرفته، مالیات پرداخت نشده ندارد و به جایی بدهکار نیست.
گفته سینما را گران نکرده و تهیهکنندهها باید پاسخ پرداختها به بازیگران را بدهند.
کار آقای کیمیایی را در جشنواره دیدیم که شما سرمایهگذارش بودید.
«خون شد» کار خوبی بود و چون استاد کیمیایی هم فیلمنامهاش را نوشته بود و هم کارگردانی میکرد، لازم بود که من ساپورت کنم و این کار را انجام بدهیم و درنهایت به کمک آقای نوروزبیگی این کار را انجام دادیم. فکر میکنم فیلم خوبی است و این مردم هستند که حق دارند بپسندند یا نپسندند.
میگویند این فیلم قیصر ۱۴۰۰ است. یک مقدار فضاهایش شبیه به همان فیلم است و استاد به دهه چهل و پنجاه برگشته، منتهی تفاوتش این است که اینبار خانه و خانواده جای واژه ناموس قرار گرفته.
این را میگویند ولی واقعیت این نیست. قیصر یک چیزی بود و تمام شد و این هم یک موضوع جدید است. هر چیزی که آقای کیمیایی بسازد را میشود به یکی از فیلمهای گذشتهاش ربط داد. به نظر من این فیلم ربطی به قیصر ندارد و با یک فکر جدید و یک دنیای جدید ساخته شده. فکر میکنم مردم حالشان با این فیلم خوب است. یک مردی که ۷۸سالش است، این فیلم را ساخته و در سردترین شرایط در سوادکوه کار میکردیم و ایشان کوچکترین تذکری هم به ما نداد. این مرد جایگاه خاصی دارد و من هم با طیب خاطر در این فیلم سرمایهگذاری کردم.
انتقادهایی از فیلم وجود دارد. امروز هم در بعضی از سالنها واکنشهای منفی نسبت به فیلم ایشان داشتیم. یک مقدار به نظر میرسد این اتفاقات برای فیلمهای استاد طبیعی شده.
اینطور نیست که فقط برای استاد باشد برای فیلمسازهای دیگر هم وجود دارد. در فوتبال هم یک روز یک بازیکن را تشویق میکنند و یک روز دیگر آن را میکوبند. خبرنگارها هم محترمتر از آن هستند که به یک فیلم واکنش بدی نشان بدهند. برای من ژورنالیستها آدمهای محترمی هستند و من در سالنی که بودم واکنش بدی ندیدم. شاید استاد را یک زمانی از دست بدهیم و نباشد. حیف است. او سالها زحمت کشیده. شاید خیلیها این کار را نمیکردند ولی من با طیب خاطر سرمایهگذاری کردم و حتی اگر اکران هم نشود من ناراحت نیستم.
اتفاقات هفتههای اخیر باعث شد حاشیههای فیلم به نوعی بیشتر از متن آن باشد. ویدئویی که آقای کیمیایی منتشر کردند و جرقهای شد برای تحریم جشنواره فجر. البته بعدتر آقای نوروزبیگی گفتند استاد به جشنواره میآیند اما دیدیم که نیامدند.
من هم اعتقاد داشتم ایشان تشریف نمیآورند و انتظاری هم نداشتم. دیشب هم با ایشان صحبت کردم و توقع آمدن از ایشان نداشتم. عقیده افراد محترم است و ما هم به عقیده ایشان احترام میگذاریم و به کسانی که آمدند هم احترام میگذاریم. اینکه ما شخصیت یک فردی را زیر سوال ببریم و روی همه هنرهایش خط سیاه بکشیم، درست نیست.
ایشان روغن ریخته را نذر امامزاده کردند؟
نمیدانم. باید از کسی بپرسیم که این حرف را گفته. ما که خبر نداریم و کسانی که این حرف را گفتند باید خودشان پاسخگو باشند.
شهاب حسینی انتقادات تندی به آقای کیمیایی داشت و ایشان واکنشی نداشتند. شما بعد از آن صحبتها با ایشان صحبت کردید؟
آقای کیمیایی فعلا قرار نیست جوابی به آقای حسینی بدهند. آقای حسینی هم شخصیت محترمی است و در یک جو و مود خاصی بودند. من نمیتوانم بگویم صددرصد صحبتهایشان از دلشان بوده. ایشان جوان هستند و صلاح هم نیست آقای کیمیایی به ایشان پاسخی بدهند. پاسخش را با فیلمش داد که سالنهایش پر بوده. خوب است که همه به هم احترام بگذاریم و برای هنرمندها احترام قائل باشیم و اجازه بدهیم حال سینما خوب باشد. وقتی ۸۰فیلم در سال ۹۸ ساخته میشود و ده فیلم میفروشد، خیلی باید حواسمان جمع باشد که کاری نکنیم که فیلمی را زمین بزنیم یا اکرانش را خراب کنیم. به نظر من کسانی که وفادار به سینمای امروز کشور هستند این کار را هیچوقت نمیکنند.
خیلی از اهالی رسانه معتقدند پدیده جشنواره امسال «شنای پروانه» و محمد کارت هستند. شما سال گذشته هم به سراغ جوانان رفتید و فیلمهای پرفروشی هم داشتید.
من جوانها را دوست دارم و اگر هم امروز هستم بیشتر فیلمهایم را جوانها کارگردانی کردند. شاید فیلمی بوده که اکران خوبی هم نداشته ولی فیلمهای مثل «روسی» و «سرکوب» را داشتم. با آقای ایرجزاد «عنکبوت» را کار کردیم و... تنها فیلمسازی که یک مقدار سنش به من میخورد و با او کار کردم، آقای کیمیایی است. سه، چهار تا فیلم دیگر هم دارم یکی را آقای شهرام شاهحسینی کارگردانی کرده. «بی حسی موضعی» را هم حسین مهکام کارگردانی کرده و... شش، هفت فیلم برای سال ۹۹ دارم که انشالله اکران خواهند.
چه شد که در «شنای پروانه» سرمایهگذاری کردید؟
دفتر ما یک کمیته فیلمنامهخوانی دارد که در آن کمیته آقای کارت این فیلمنامه را برای ما فرستادند. تشخیص همه افراد آن کمیته بالاتفاق این بود که فیلمنامه خوبی است. خودم هم تشخیصم همین بود که با آقای کارت این کار را شروع کنیم و آقای صدرعاملی هم به عنوان تهیهکننده قرار گرفتند. امیدوارم فیلم خوبی شده باشد. آقای کارت پسر جوان خوشذوقی است و فیلمهای کوتاهش هم مورد توجه قرار گرفتند. این روزها هم همه از این فیلم تعریف میکنند.
به سراغ «عنکبوت» برویم. رفتن سراغ سوژه سعید حنایی بعد این همه سال، یک مقدار عجیب است. فیلم هم از آن فیلمهایی است که امکان اکرانش سخت است.
من خودم موافق این نیستم که این فیلم در جشنواره ساعت ۱۲ شب پخش شود. به نظر من فیلم خوبی است و ما زندگی یک فردی که کارهای خوبی نکرده را به تصویر میکشیم. چند روز پیش هم یک تئاتر در همین رابطه در پردیس شهرزاد داشتیم که استقبال خوبی شد. امیدواریم مردم از این فیلم هم استقبال کنند.
شما چندین پروژه هنوز روی پرده نرفته دارید و تعدادی فیلم ساختید. پردیس تئاتر هم فعالیت خوبی دارد. در سینمایی که به قول خودتان سودده نیست، این سرمایهگذاری حرف و حدیثهایی به دنبال داشته. اگر بخواهیم صریح بپرسیم اصلا چرا باید این همه پول وارد این سینما کنید؟
این همه پول نبوده. ۲۴۰میلیارد تومان در سال ۹۷ ترنوول کار سینما بوده؛ یک ماشینفروشی در خیابان عباسآباد من میشناسم ۸۰۰ میلیارد تومان ترنوول مالیاش بوده. کسانی هستند که نمیخواهند سینما اوج بگیرد. پول خونی است که در رگ سینما است. هنرمند درس خوانده دانشگاه رفته، میخواهد یک فیلم بسازد. این نمیتواند بدون پول بسازد. ما هم معمولا از جوانها حمایت میکنیم. حالا کسی هم بنشیند و تفسیر کند و یادداشت بنویسد که این پول از کجا آمده. پول من مشخص است.
این کلیدواژه پول کثیف یا پول مشکوک مدتی است در سینمای ما آمده.
اگر کسی فیلمنامهای به دفتر ما بدهد و ما قبولش نکنیم دشمن ما میشود. کسانی بودند که این حرف را زدند و بعد سر خودشان به سنگ خورده. من اینجا اعلام میکنم. من یک ریال به هیچ بانکی، هیچ موسسه اقتصادی و وزارت دارایی بدهکار نیستم. ۵۴ سال است که کار میکنم و نزدیک به ۷۰ سالم است. پس من در این سن باید صنار سه شاهی داشته باشم که بخواهم در یک جای درست خرج کنم. نمیخواهم ببرم در ساختمانسازی. هزارها میلیارد در ساختمان سازی خرج میشود کسی چیزی نمیگوید. یک فیلم سه، چهارتومنی چرا باید این حرفها باشد؟ به نظر من اینها که دشمن سینما هستند این حرفها را میزنند.
میگویند شما سینما را گران کردید.
مصداقی بگویید.
مثلا نوید محمدزاده و قراردادهایی که با شما داشته و مثلا میگویند برای ۴ فیلم ۴میلیارد گرفته.
اولا شما گریبان تهیهکنندهها را بگیرید. ما فیلم «متری شیشونیم» را با نوید محمدزاده داشتیم که آقای ساداتیان تهیهکننده و شریک من در سرمایهگذاری بودند. از ایشان بپرسید. از خود آقای نوید محمدزاده هم میشود سوال کنید. این که «میگویند....» اعتباری ندارد. وقتی ما وارد سینما شدیم دهها یا صدها دشمن داشتیم و الان افرادی هستند که پشت سر ما حرف میزنند. سالها میگفتند پولهای فلان و پولهای شسته شده و ... ولی نتوانستند ثابت کنند. من سه سال است هستم چرا گروههای نظارتی یا دادگستری نیامدند به من بگویند این پولها چیست؟ برای اینکه آنها میدانند. و آنهایی که نمیدانند و میخواهند به سینما ضربه بزنند باید نگران باشند. چون به سینما ضربه میزنند نه من.
پس این اتهام گران کردن سینما و بالا بردن دستمزدها را رد میکنید؟
این یک دروغ بزرگ است.
فیلم «قاتل و وحشی» هم میتوانست در جشنواره باشد اما نبود. فکر میکنم جای حمید نعمتالله خیلی خالی است.
ما برای آقای نعمتالله احترام قائل هستیم اما در بیزینس اولین حرف را دو دوتا چهارتا میزند. نمیشود بیزینس کنیم و رفاقتی کار کنیم. آقای نعمتالله بسیار مرد شریف ومحترمی است برای فیلمش هم با جان و دل ایستادم تا ساخته شود. ولی خودش مقصر است و شاید کمتر قدرشناسی کرد و باعث شد یک دردسرهایی برای خودش و دیگران به وجود بیاید. من به خاطر بعضی از مسائل از این پروژه جدا شدم و بعد ایشان با یک آقای دیگر تفاهم کرد و با هم دچار مشکل شدند. آقای نعمتالله هم الان بارها زنگ میزند و میگوید برگرد. من نمیخواهم برگردم.
حیف آن فیلم نیست؟
حیف خودم است. آقای نعمتالله باید بداند که اگر نعمتالله است من هم رنجکشان هستم. باید این موضوع را بداند که اگر یک سرمایهگذاری آمد و برای فیلمش سرمایهگذاری کرد باید چطور از آن پول حفاظت کند. متاسفانه این کار را نکرد و الان هم امیدواریم که در نهایت پیش خودمان بیاید و البته فکر نمیکنم به جشنواره میرسید. خیلی کار داشت. در تدوین خیلی مشکل داشت. بعید میدانم که به جشنواره میرسید ولی فیلم خوبی است.
شما درباره جزئیات فیلمها خیلی صحبت میکنید و مشخص است که در جریان هستید. به نظر میرسد تا الان مسیرتان سمت دیگری اشتباهی رفته و الان سمت دلتان یعنی سینما برگشتید؟
نه جایی نرفته. من بیزینس را خیلی دوست دارم و از سالها پیش بیزینس میکردم. سال ۱۳۴۸ اولین دسته چکم را گرفتم.
در فوتبال مثلا میگویند یک سرمایهگذاری آمده و تیم را هم ارنج میکند. این جزئیاتی که میگویید حس میکنم یک جاهایی مثلا میگویید این سکانس اضافه است و ...
من سر فیلم محمد کارت یک بار هم نرفتم. خود آقای صدرعاملی و آقای محمد کارت هستند میتوانند بگویند. برای اینکه همیشه به کارگردان احترام میگذارم و میگویم کارگردان باید کارش را بکند. جایی که سرمایه را میخواهد باید سرمایه تزریق شود. سر فیلم «قاتل و وحشی» شاید سه بار رفتم و سر زدم. اصلا نه ارنج میکنیم و نه نظری به کسی تحمیل میکنیم و نه دوست دارم کست بچینم. اینها حرفهایی است که به آن توجه نکنید.
72