واکنش اصغر فرهادی به تهمت غیرواقعی بودن تصویری که از ایران در فیلمهایش نشان میدهد
اصغر فرهادی در گفتوگو با گاردین درباره حواشی اخیر ایجاد شده برای او در ایران، نقش رسانه و فیلم جدیدش صحبت کرده است.
او تاکید کرد همیشه از طرف تندروها و رسانههای آنها، به بهانه ارائه تصویر غیر واقعی از کشور، مورد انتقاد قرار گرفتهام. من واقعا موافق این نیستم، چرا که علیرغم موقعیتهای پیچیدهای که در فیلمهایم توصیف میکنم، همیشه تصویر بسیار نجیبی از مردم و شخصیتها ارائه میکنم. من نمیدانم آنها درباره چه «تصویر غیر واقعی» صحبت میکنند.»
فرهادی در این گفتوگوی مجازی که از پاریس با استیو رُز، خبرنگار گاردین انجام داده در مورد برخی حواشی ایجاد شده برایش در ایران صحبتهایی کرده است. او که پس از انتشار بیانیهای خطاب به رسانههای افراطی که قصد تخریب او را دارند، سکوت پیشه کرده بود در واکنش به این اتفافات ترجیح داد وارد جزئیات نشود و عنوان کرد: «این یک مورد بسیار پیچیده بوده و مطمئن نیستم که کدام ترجمه را خواندهاید، برای افرادی که با کشور من آشنایی ندارند، ممکن است باعث سوءتفاهم شود، اما مردم ایران به وضوح آن را درک کردند. این فقط برای مقاصد داخلی بود.»
او همچنین میگوید که شناخته شدن در عرصه بینالمللی «شمشیری دو لبه» است که به نوعی از شما محافظت میکند، اما [مسئولان] را حساستر میکند. هر چه میگویید و هر کاری که انجام میدهید، بیشتر در کانون توجه قرار میگیرد.
به شکل کنایهآمیزی فیلم «قهرمان» ساخته جدید فرهادی به نقش رسانه در ساختن و نابود کردن قهرمانان پرداخته است. موضوع فیلم درباره شخصیتی به نام رحیم است، پدری که از همسرش جدا شده با چهرهای خندان. رحیم و نامزدش طی دو روز مرخصی از زندان، کیف دستی حاوی سکههای طلا را پیدا میکنند. ابتدا سعی میکنند آنها را بفروشند، اما بعد رحیم با بازی امیر جدیدی تصمیم میگیرد صاحب کیف را پیدا کند و آن را برگرداند. داستان از اینجا آغاز میشود و رحیم به عنوان یک قهرمان مورد ستایش قرار میگیرد. یک گروه تلویزیونی میآیند تا در زندان درباره او داستان بسازند و یک موسسه خیریه محلی برای کمک به پرداخت بدهی او، مراسم جمعآوری کمک مالی برگزار میکند و پس از آن یک سری از حقایق نیمه واقعی در مورد این حادثه تبدیل به شبکه درهم تنیدهای از فریب میشود که هر کسی که در آن دخیل است، خود را گرفتار مییابد.
فرهادی درباره «قهرمان» میگوید: «آنچه در مرکز فیلم قرار دارد در واقع صعود و سقوط ناگهانی یک فرد است و این چیزی است که ما این روزها اغلب در جامعه خود مشاهده میکنیم؛ افرادی که خیلی سریع در کانون توجه قرار میگیرند و به همان سرعت از آن خارج میشوند.»
فیلمهای فرهادی قابلیت تبدیل زندگی معمولی به یک فیلم هیجانانگیز را دارند، آنها آنقدر واقعگرا هستند که میتوانند درام مستند باشند، اما پر از تنش، شگفتی و رمز و راز هستند. «درباره الی» درباره ناپدید شدن غیرقابل توضیح یک زن از تعطیلات گروهی است. «فروشنده» به تجاوز به یک زن توسط یک مجرم ناشناس پرداخته و در فیلم «قهرمان» هم رحیم باید به دنبال زن اسرارآمیزی باشد که کیف دستی گم شده را به او پس داده تا داستان خود را تایید کند (او راه حلی پیدا میکند که او را در دردسر بیشتری قرار می دهد.)
فرهادی توضیح میدهد: «آنچه واقعاً به آن علاقه دارم و میخواهم با آن سر و کار داشته باشم، زندگی عادی و روزمره است. این برای من ارزشمند است. اما از خطر خستهکننده و تکراری بودن جزئیات نیز آگاهم که هیچکس به آن علاقه ندارد، بنابراین فیلم باید واقعی باشد، اما با عنصری از تعلیق که مخاطب را مجذوب خود میکند.»
طبق معمول در فیلمهای فرهادی هیچ چیز اساسا سیاه و سفید نیست و با شخصیتهای صراحتا خوب و بد سر و کار نداریم. فرهادی در این باره میگوید: «به عنوان یک فیلمساز شخصیت ها را قضاوت نمی کنم. اینطور نیست که فکر میکنم نباید آنها را قضاوت کرد، کاملا برعکس - این دعوتی است برای قضاوت. اما آن را برای مخاطب باز میگذارم. من نمیخواهم دیدگاهم را تحمیل کنم.»
فرهادی همچنین اذعان میکند که فیلمهایش نسبت به برخی دیگر از فیلمسازان، کمتر به صورت صریح به مسائل سیاسی میپردازند و اظهار میکند: «در ایران بستگی دارد چه فیلمی بسازید. اگر موضوع شما یا شیوه داستانگویی شما به طور مستقیم کمتر اجتماعی یا سیاسی باشد، مشکل کمتری میتواند باشد و تا جایی که میتوانید با محدودیت ها کار میکنید. اما به این هم بستگی دارد که بخواهید فیلمهایتان در ایران اکران شود یا خیر. این همیشه اولویت من بوده است.»
کارگردان «جدایی نادر از سیمین» درباره این موضوع که از سوی برخی طرفدار نظام و از سوی عدهای دیگر اپوزوسیون محسوب میشود نیز میگوید: «اینها همیشه از طرف تندروها و رسانههای آنها است. به خاطر ارائه تصویر غیر واقعی از کشور، مورد انتقاد قرار گرفتهام و من واقعا موافق این نیستم، علیرغم موقعیتهای پیچیدهای که در فیلمهایم توصیف میکنم، همیشه تصویر بسیار نجیبی از مردم، شخصیتها، از روابط وجود دارد. من نمیدانم آنها درباره چه «تصویر غیر واقعی» صحبت میکنند.»
این کارگردان برگزیده اسکار پیش از این و بر همین اساس در برابر افراط گرایی غربی نیز موضع گرفته است و در اعتراض به ممنوعیت سفر جنجالی دولت ترامپ علیه هفت کشور مسلمان از جمله ایران از شرکت در مراسم اسکار ۲۰۱۷ خودداری کرد و سخنرانی دریافت جایزه اسکار فیلم «فروشنده» توسط انوشه انصاری، مهندس ایرانی و آمریکایی قرائت شد که در آن آمده بود: «تقسیم جهان به دو دسته «ما» و «دشمنان ما» ترس ایجاد میکند، توجیهی فریبکارانه برای تجاوز و جنگ.»
اوهمچنین معتقد است شباهتهای زیادی میان انواع مختلف افراط گرایی وجود دارد که فرهنگ میتواند اسلحهای در برابر آن باشد.
صرف نظر از اینکه فیلمهای فرهادی در کجا ساخته شده، به ویژگیها و ضعفهای جهانی انسانی میپردازند به گفته خودش بین «ما» و «آنها» همدلی ایجاد میکنند. فرهادی در پاسخ به این پرسش که آیا احساس میکند که فرهنگ در نبرد با افراط گردی پیروز شده است، نیز میگوید: «من نمیدانم، اما فکر میکنم یک عنصر زمان وجود دارد. فکر میکنم تأثیر هنر و ادبیات و سینما تاثیری بلندمدت است.»
به نظر میرسد فرهادی در این نبرد پیروز شده و فیلم «قهرمان» همچنان نماینده سینمای ایران در اسکار ۲۰۲۲ است. بر خلاف رحیم، شخصیت اصلی فیلم «قهرمان»، داستانِ فرهادی نه از لحاظ اخلاقی پیچیده است و نه داری صعود و سقوط ناگهانی است.
همچنین خبرنگار گاردین در این مصاحبه پرسیده است که «آیا خودتان را یک قهرمان میدانید؟ که فرهادی پاسخ داده است: «به هیچ عنوان، همیشه گفتهام چیزی جز یک فیلمساز نیستم و نمیخواهم چیز دیگری باشم.»
این مردک خود فروش با ماسک قیافه حزب الهی برای خودش ساخته و پرداخته است مزدور صهیونیست ها
فرهادي فكر كرده كيه كه به هر كسي كه مخالفش بخواد بگه تندرو ؟؟؟؟ كسي كه خيلي راحت در صحنه بين المللي تخريب مملكت خودشو هر روز بيشتر ميكنه خيلي راحت هم برميگرده ايران بايد جوابگو باشه نه اينكه نقش ادم حق به جانب رو بازي كنه
فیلم ساز سفارشی !!!!
تمام فیلمهایش خاکستری است .
عدهای همچون این فرد ( بزرگ شده توسط امپراتوری رسانهای خارجی ) سریعاً هر انتقادی را به رژیم و تندروها انتصاب میدهند .این هم یک روش فرار رو به جلو است .
مردیکه تو فقط از گرفتاری مردم فیلم میسازی که جایزه میگیری .هر چی گیرت اومده سم زن و بجه بشه
هنرمند حق ندارد سیاه را خاکستری نشان دهد
آقای فرهادی توی فیلم بعدیت شخصیت های فیلم اینها باشند؛ یک آخوند یک سرباز گمنام . یک حاجی سید دوتا خانوم چادری.اینها یک طرف داستان مثل ملائکه. بقیه رو هر جفنگی خواستی بساز. اون موقع میشی فیلمساز ولایی.