سریال «خوشنام»؛ طنز موفق یا کمدی زورکی؟
سریال خوشنام بازیگران شناختهشدهای دارد، قصه و روایتی به نسبت گیرا دارد که نشان از فیلمنامهای به نسبت خوشساخت است، از همین رو توانسته است موافقان و طرفدارانی برای خود دست و پا کند، البته این سریال منتقدان سرسختی هم دارد که حتی اطلاق عنوان طنز را برای آن خطا میدانند و از نظرشان، سریال«خوشنام» یک کمدی زورکی است.
نظرسنجی مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما پیرامون سریالهای سیما در ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ نشان میدهد که ۷۴.۸ درصد مردم در این ماه مخاطب مجموعههای تلویزیونی بودهاند.
بر مبنای این آمار در ماه رمضان، سریال«خوشنام» از شبکه یک سیما با ۲۶ درصد مخاطب و ۷۶.۴ درصد رضایت مخاطبان جزو سریالهای موفق رسانه ملی بوده است.
سریال «خوشنام» به کارگردانی علیرضا نجفزاده و تهیهکنندگی احمد زالی با حضور بازیگرانی چون حمید لولایی، هومن حاجی عبدالهی، عباس جمشیدی فر، شهره لرستانی، فریده سپاه منصور، سحر ولدبیگی، امیر کربلایی زاده، امیر غفارمنش، نیلوفر رجاییفر و رابعه مدنی این شبها ساعت ۲۲ از شبکه یک سیما پخش میشود.
سریال خوشنام بازیگران شناخته شدهای دارد، قصه و روایتی به نسبت گیرا دارد که نشان از فیلم نامهای به نسبت خوش ساخت است، از همین رو توانسته است موافقان و طرفدارانی برای خود دست و پا کند.
البته این سریال منتقدان سر سختی هم دارد که حتی اطلاق عنوان طنز را برای آن خطا میدانند و از نظرشان، سریال«خوشنام» یک کمدی زورکی است. از نظر این منتقدان این سریال نمیتواند چارچوب کمدی داشته باشد؛ ولی عوامل آن به زور میخواهند لحظههای کمیک درست کنند و از آدمها کاریکاتور بسازند.
از این رو در ادامه این گزارش تلاش خواهیم کرد از هر دو منظر_با اشاراتی به دیدگاه کارشناسان- به این سریال نگاه کنیم و نقاط قوت و ضعف آن را مورد بررسی قرار دهیم.
خوشنام، سریالی از دل آیات و اخلاق
محمدمحسن بنیاحمدی که نگاهی مثبت به این سریال داشته، درباره آن نوشته است که: قُلْ یَا عِبَادِىَ الَّذِینَ أَسْرَفُواْ عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُواْ مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ [سوره زمر آیه ۵۳ ]؛ بگو: «اى بندگان من که بر نفس خویش اسراف (و ستم) کرده اید! از رحمت خداوند مأیوس نشوید، همانا خداوند همه گناهان را میبخشد، زیرا که او بسیار آمرزنده و مهربان است»این آیه، تم و ماهیت اصلی سریال خوشنام است. سریالی در ژانر طنز و کمدی که حرفهای زیادی برای گفتن دارد؛ حرفهایی جدی و حتی گاهی تلخ.
شروع داستان از خانوادهای است که به غیر از پسر خانواده، میتوان گفت خانواده نرمالی هستند. خانوادهای متشکل از مادربزرگ، پسر، عروس و سه فرزند خانواده که یک پسر و دو دختر هستند.
پسر خانواده جزو اشرار منطقه و محله است، ولی در ادامه متوجه میشویم نسبتهای این خانواده کمی متفاوت هستند یعنی فرزندان این خانواده در واقع فرزند نیستند، بلکه دو دختر عمههای شهرام، پسر خانواده هستند و بدین وسیله توانسته انسجام خانواده را رسانده و نشان دهد که بعد از وفات بزرگ خانواده، شیرازه خانواده از هم پاشیده نشده و آنها با هم زیر یک سقف جمع شدهاند و هوای همدیگر را دارند.
در ادامه شهرام عاشق میشود و برای وصال عشقش، باید شروطی را که پدر خانمش گذاشته را انجام دهد که بزرگترین این شروط، سر به راه شدن شهرام و حلالیت طلبیدن او از همه کسانی است که به آنها آزار و اذیت رسانده است. همین شرط باعث میشود سریال خوشنام موقعیتی دراماتیک به خود بگیرد و آبستن اتفاقهای غیرقابل پیشبی شود.
نکات حائز اهمیت در شخصیت اصلی سریال
از نظر بنیاحمدی: عشق و عاشقی دو طرفه که همراه با احترام و حجب و حیا است باعث تغییر در روند زندگی شهرام می شود ولی نه تغییر یک دفعه و باور ناپذیر بلکه تغییری را مشاهده میکنیم که ذره ذره در حال وقوع است، درست است که در برخی صحنههای این تغییرجلب توجه میکند و کاملا مصنوعی و ساختگی به چشم میآید، ولی باز هم بهتر از یک تغییر ۱۸۰ درجهای و بیمنطق است که ما بارها شاهد آن بودهایم.
نکات حائز اهمیت در شخصیت شهرام را میتوان این گونه برشمرد:
او شخصیت با مرامی دارد
او خانواده دوست است
با این که شرارت میکند به بحث ناموس معتقد و حساس است
و مهمتر از همه اینکه او به اشتباهات گذشته خود باور داشته و اذعان دارد که اشتباه کرده و درصدد جبران گذشته برمیآید و این از شرایط قبول توبه است که با ظرافت به آن پرداخته شده است.
در واقع روایت فیلم مربوط به درگیری شهرام و کسب حلالیت از کسانی است که آنها را آزار و اذیت کرده است و مشکلاتی که شهرام برای به دست آوردن حلالیت باید متحمل شود تا حلالیت از ته دل دیگران را به دست آورد و این نکتهای است که کاملا شرعی است و به درستی به آن اشاره شده است.
اشارههایی که به مباحث اخلاقی در جاهای مختلف این فیلم دیده میشود، بسیار دل نشین بوده و دیدن عکس حاج آقا مجتبی تهرانی در گوشه تصویر برای دقایقی یا داستان مرشد چلویی که یکی از اشارات داستانی شهرام است، بسیار دل نشین است. یا اشاراتی که به مباحث تربیت کودک اشاره دارند را نمیتوان نادیده گرفت.
از نقاط قوت این فیلم گفتیم ولی نمیشود از بازی و شخصیت تکراری حمید لولایی گذشت. به نظر میرسد این بازیگر برای این نقش هیچگونه زحمتی به خود نداده و شخصیتهایی که در گذشته بازی کرده را مجددا به اجرا در آورده است.
خوشنام یک سریال کمدی نیست
طهماسب صلح جو درباره این سریال گفته است: خوشنام یک سریال کمدی نیست و نمیدانم چرا آن را سریال طنز مینامند. این سریال یک ملودارم است که میخواهد حال و هوای کمدی پیدا کند که در این زمینه موفق نمیشود.
وی با بیان این که اشتباه است به هر اثری کمدی بگوییم، توضیح داد: کمدی باید یک موقعیت کمیک داشته باشد و ماجراها به مسیری پیش برود که غیرعادی باشد. در این سریال حمید لولایی سعی دارد با تیپ سازی نقش را کمدی و تیپ خشایار مستوفی را تکرار کند.
ولی سریال این ظرفیت را ندارد. سریال خوشنام سعی دارد احساسات رقیق تماشاگران را برانگیزد و در واقع یک ملودرام خانوادگی است.
این منتقد، تیپ شهرام با بازی هومن حاجی عبدالهی را نقطه قوت سریال خواند و افزود: در سریالهای تلویزیونی تا به حال چنین تیپ متفاوتی را نداشتیم که قهرمان داستان بخواهد نقش یک لات گردن کلفت را بازی کند.
او دچار تحول شخصیت شده و میخواهد به قول خودش آدم بشود. سریال دارد القا میکند که جبران خطا ساده نیست و پاک کردن اشتباه کار سختی است.
بازیگر طنز نمیتواند به تنهایی عنصر کمدی باشد
طهماسب با بیان این که این سریال نمیتواند چارچوب کمدی داشته باشد توضیح داد: شخصیتی که با بازی امیر کربلایی زاده وارد ماجرا شده، دلیلی ندارد که خلبازی در بیاورد.
این رفتارهای او ایجاد خنده نمیکند و نشان میدهد میخواهند یک کمدی زورکی دربیاورند. بازیگر طنز نمیتواند به تنهایی عنصر کمدی باشد. بستر و زمینه سریال باید کمدی را بپذیرد. این که از آدمها کاریکاتور بسازند و بخواهند آن را بهانه طنز کنند برای ساخت کمدی کافی نیست.
سریال خوشنام سعی میکند تماشاگر را احساساتی کند و در این زمینه موفقتر است تا خنداندن.
با اینکه هومن حاجی عبدالهی تلاش کرده از فضاهای کلیشهای بازیهای پیشینش فاصله بگیرد و خود را موقعیتی تازه قرار دهد اما پارتنر اصلی او عباس جمشیدیفر بازهم دچار اشتباهات بازیهای پیشینش شده و با تکرار بیش از اندازه کلماتی چون«دادا» وضعیتی کسالت بار را برای مخاطب ایجاد کرده است. هرچقدر حاجی عبدالهی موفق بوده است جمشیدی فر از این مسیر دور افتاده است.
نکته دیگری که درباره این سریال میتوان به آن اشاره کرد داد و بیدادهای بیش از حد شخصیتها در موقعیتهای مختلف است. بازیگران این سریال به هر بهانهای بر سر هم فریاد میکشند، غافل از اینکه فریاد کشیدن و داد و بی داد باعث شکل گرفتن موقعیت طنز نمیشود.
این موضوع در چند سریال دیگر که طی این چند ماه پخش شدهاند به موضوعی تکرار شونده تبدیل شده و باعث ریزش مخاطبان شده است.
در آخر اینکه باید تا انتهای این سریال به تماشای آن نشست تا در نهایت بتوان قضاوتی دقیق درباره موفقیت یا عدم موفقیت آن داشت. همین که بعد از مدتها سریالی توانسته است باب گفتگو و نقد را باز کند یعنی به نسبت در مسیر موفقیت قرار گرفته است. استقبال مخاطبان از این سریال نشان از همین موضوع دارد.
یک سریال مسخره و دیگر هیچ .
۷۵ درصد مردم مخاطب صداوسیما بودند؟
باز آمار اغراقآمیز دادین؟