«زندگی پس از زندگی» ۷۳۴۰ نفر را از خودکشی منصرف کرد
مجری و تهیهکننده برنامه «زندگی پس از زندگی» براساس یک نظرسنجی از تاثیر این برنامه ماه رمضانی بر انصراف افراد از خودکشی گفت.
فصل سوم «زندگی پس از زندگی» که ایام ماه رمضان ۱۴۰۱ هر شب ساعت ۱۸:۳۰ از شبکه چهار پخش میشد، براساس نظرسنجی مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما پیرامون برنامههای سیما در رمضان ۱۴۰۱ با ۱۴ درصد بیننده و ۸۹٫۷ درصد رضایت زیاد در صدر برنامههای پرمخاطب تلویزیون در این بازه زمانی قرار دارد.
براساس آمار بازدید تلویزیون تعاملی تلوبیون هم این برنامه در میان برنامههای تلویزیونی ویژه ماه رمضان در سال ۱۴۰۱، برای دومین سال متوالی رکورددار پربازدیدترین برنامه غیرنمایشی تلوبیون در ماه رمضان شد و قسمتهای اصلی این برنامه ۵,۲۹۲,۸۱۶ مرتبه بازدید داشت.
عباس موزون مجری و تهیهکننده برنامه «زندگی پس از زندگی» در صفحه شخصی خود از آمار و ارقامی براساس نظرسنجی انجام شده در صفحه شخصی خود خبر داد که طبق این آمار ۷۳۴۰ نفر از مخاطبان این برنامه تلویزیونی بعد از تماشای این فصل از «زندگی پس از زندگی» از خودکشی منصرف شدند.
موزون با طرح این پرسش که «زندگی پس از زندگی باعث انصراف کسی از خودکشی شده؟» از مخاطبان خود خواسته بود که از تاثیر «زندگی پس از زندگی» بگویند.
پرسش چهار گزینه داشت که متن گزینه اول «بله خودم هستم»، گزینه دو «بله فردی هست که او را میشناسم»، گزینه سه «بله خبر موثق از فردی از غیرآشنایان دارم» و گزینه چهار «نه خودم هستم و نه خبری از کسی دارم» بود.
مجری برنامه «زندگی پس از زندگی» اعلام کرد که ۱۵۳۰۹۲ نفر این نظرسنجی را دیدهاند و ۶۱۲۶۸ نفر هم در این نظرسنجی شرکت کردهاند.
طبق این نظرسنجی، آمار تاثیر برنامه بر انصراف افراد از خودکشی به شرح زیر است:
آمار گزینه ۱: ۷۳۴۰
آمار گزینه ۲: ۳۷۳۷
آمار گزینه ۳: ۴۰۳۸
آمار گزینه ۴: ۴۶۱۵۳
آمار به دست آمده از این نظرسنجی میگوید که ۷۳۴۰ نفر از خودکشی منصرف شده و در مجموع ۱۵۱۱۵ نفر هم باواسطه و یا مستقیم انصراف از خودکشی را تاثیر برنامه تلویزیونی «زندگی پس از زندگی» دانستند.
موزون در یادداشت کوتاهی تحلیل خود را از این اتفاق، اینگونه نوشت: «این آمار فقط متعلق به شصت و یک هزار نفری است که در نظرسنجی شرکت کرده و فرم را پر کردهاند. بنابراین این آمار میبایست به جامعه کامل مخاطبان برنامه تعمیم و توسعه یابد که به مراتب بیش از اینها خواهد بود.
طبق آمار رسمی اعلام شده در ایران سالانه حدود صدهزار نفر اقدام به خودکشی میکنند. توصیه میشود سازمانهای مسئول اینک و پس از پخش برنامه «زندگی پس از زندگی» مجدداً آمارهای خودکشی را احصا و با آمار قبل از پخش این برنامه مقایسه فرمایند.»
دروغگویی و بی حیایی کاملا در کشور نهادینه شده. یه زمانی دروغ گناه کبیره بود. این بابا تقصیر نداره دیده ۴۴ ساله همونایی که توی منبرها می گفتن دروغ گناه کبیره است خودشون از صبح تا شب بدون هیچ خجالتی دروغ میگن. حتی استاد دروغگویی ۸ سال تمام با حمایتِ حضرات رئیس جمهور شد.
چرا تصورات بشری از جهان فرا طبیعی به گمراهی می انجامند؟!
---
اثبات هدف زندگی پس از مرک و تقویت ایمان بشر به این زندگی هرگز با داستان سراییهای های برخاسته از تصورات اثبات ناپذیر بشر از این زندگی امکان پذیر نیست .
این تصورات بشری پوچ و بی پایه که هیچ دلیلی از اصول استدلال عقلی علمی بر درستی خود ندارند هرگز با آیات محکم و مفصل قرآن که از وحی بی خدشه علم جهان شمول الهی سرچشمه می گیرند نمي توانند رقابت کنند ؛ زیرا از هیچ پشتوانه نیرومندی برخوردار نیستند که بتوانند باداده های این وحی قابل مقایسه باشند .
پشتوانه نیرومند بی رقیب آیات محکم و مفصل قرآن در باره هر مسئله يا هر موجود محسوس یا فرا طبیعی ؛ عظمت ضابطه مند و قانون مند اشکار و بی مانند و قابل محاسبه ی علمی قانون مند آفرینش افریده های محسوس انكار ناپذیر جهان افرینش است .
تصورات و یافته های برخاسته از ذهن قاصر و ناتوان بشر که با تکیه به دانش ناچیز این آفریده شکل می گیرند از هیچ یک از عوامل نیرومندی علم جهان شمول خداوندی که تمام جزئیات و کلیات حقایق جهان هستی را فرا می گیرد بر خوردار نیستند که به بشر اجازه و حق بدهند با مقایسه با علم خداوند از نهانهای جهان هستی سخن بگوید .
بنا به استدلال فوق سخنان بشر از نهانهای جهان هستی از هیچ عامل نیرومند انکار ناپذیر برخوردار نیستند که بتوان با آنها ایمان بشر به فراطبیعیهای غیر قابل دست رسی خداوند را فراهم و تقویت و تثبیت و استوار ساخت .
تصورات و یافته های بشری اثبات ناپذیر که فاقد تکیه گاه عقلی علمی هستند بجای ایمان آفرینی ؛ بیشتر بشر را به گمراهی و دین ستیزی سوق می دهند.
این تصورات غیر علمی که هیچ پشتوانه ی قرآنی و عقلی از جهان نهان خداوند ندارند بجای ایمان آفرینی ؛ بیشتر دست آویز آسانی به دست شیادان دین فروش برای گمراه کردن و سر کیسه کردن مردم نا آگاه به کار برده می شوند .
با چه دلیل داستانهای بی پایه ی بشری بجای شناختهای قرآن ایمان ساز شده اند؟؟؟!!!
---
در حالی که بنام دین و مذهب ؛ طغیان حاکمیت خرافات و جعلیات اثبات ناپذیر بشری متضاد باحقایق غیر قابل انکار شناختهای محکم و مفصل فرهنگ اصیل الهی دین داری و مذهب داری توحیدی قرآنی ایمان صادق به دین و مذهب را متزلزل و تضعیف و با تاکید خداوند در هشدارهای قران سر انجام تباه و نابود می کند ؛ چگونه و با چه دلیل قرآنی و علمی قاطع غیر قابل انکار یافته های ادعایی بشری غیر قابل اثبات ساخته و پرداخته ذهن ناتوان بشر که هیچ دسترسی به جزئیات حقایق نهانهای فرا طبیعی خداوند ندارد با داستانهایی بنام زندگی پس از زندگی می توانند بجای شناختهای مذکور برای اصول دین توحیدی خداوند ایمان ساز باشند و این ایمان را تقویت کنند؟؟؟!!!
آیا این تلاش بیهوده یا مرموز با به کار گیری چنین داستانهای بشری که هیچ تکیه گاهی از حقایق قرآنی و عقلی – علمی ندارند ؛ بی گدار به آب زدن یا تلاش برای به فراموشی سپردن حقایق محکم و مفصل شناختهای قرآنی که به نشانه های بی شمار آشکار و انکار ناپذیر عظمت الهی متکی هستند و جایگزین کردن جعلیات بی پایه ی بشری بجای این حقایق برای از بن ریشه کن کردن دین توحیدی خداوند و نابود کردن اصالت الهی این دین نیست ؟؟؟ً!!!
آیا برای دانشمندان قرآن شناس متدین متعهد آگاه به حقایق شاختهای قرآنی ؛ این تلاش مرموز دلیل کافی انکار ناپذیری برای کشف عوامل دشمنان بیگانه در پس این خطر ناک ترین توطئه که علیه دین توحیدی خداوند توسط جاهلان و غافلان و یا صاحبان غرضهای پلید در یک کاسبی حرام به اجرا گذاشته شده است نیست؟؟؟!!!
سکوت مراجع دین در مقابل انتقادهای منطقی چه معنا و چه پیامدهایی دارد؟؟؟!!!
---
سکوت مطلق اکثریت مراجع دین در مقابل انتقادهایی که به عملکرد منطق گریز آنان در مقابل رواج انبوه روز افزون و دین زدای من در آوردیها و خرافات و جعلیات بشری متضاد با هشدارهای محکم و مفصل قرآن کریم ایراد می گردد هر علتی که داشته باشد ؛ چون اولویت اول وظیفه و مسولیت قرآنی پیامبر گونه ی این فقها تبیین بی درنگ و بی دریغ حقایق توحیدی قرآن به توده های متدینان و پرهیز از کتمان این حقایق است با هیچ بهانه ای نزد خداوند پذیرفته نیست!!!
این گونه کتمان اگر بنا به هر دلیلی عمدی باشد ؛ کتمان کنندگان بویژه مراجع دین از فقها را که با نادیده گرفتن وظیفه ی خطیر قرآنی خود حقایق شناختهای دین داری و مذهب داری قرآن را از توده های متدینان پنهان می کنند ؛ بحکم صریح و آشکار قرآن بی تردید آنان را به نفرین و عذاب بخشس ناپذیر ابدی الهی گرفتار میکند .
این کتمان ؛ عدالت این مراجع را که لازمه ی بی بدیل و غفلت ناپذیر مرجعیت تقلید برای تکیه زدن بر مسند مرجعیت تقلید دینی و مذهبی است ؛ ساقط می کند .
سقوط عدالت مراجع دین را در دنیا از حق افتا و نظر دادن در باره ی مسائل دین و مذهب و از حق تکیه زدن بر مسند مرجعیت تقلید دینی و مذهبی برای همیشه محروم می سازد .
حق مرجعیت از مراجعی که خود را با سکوت خود به این کتمان گرفتار می کنند ، بعلت سرپیچی آگاهانه آنان از وظیفه قرآنی هشدار به متدینان در باره خرافات و جعلیات آمیخته به دین و مذهب ؛ با سقوط عدالت آنان سلب می شود .
بهانه قرار دادن أحادیث و روایاتی که با محکمات قرآن و با اصول استدلال عقلی تضاد و تعارض آشکار دارند و به دروغ به پیامبر و اهل بیت مظلوم آن حضرت نسبت داده شده اند هرکز نمی تواند سقوط عدالت چنین مراجعی را منتفی سازد .
هشدارهای محکم و مفصل فراوان قرآن پیامدهای شوم و ابدی گذشت ناپذیر این سکوت دین زدا را که این ساکتان در قیامت دچار آن خواهند شد بگونه ای رسا و گویا و انکار ناپذیر با ذکر علل خرد پسند بیان کرده اند
یکی از هنرها و وظایف ضروری غفلت ناپذیر که باید نزد همه ی رسانه های همگانی فراهم باشد و با جدیت پیگری گیر شود و دستگاه های دولتی ذی ربط آن را با اصرار آن را دنبال و تشویق کنند جذب مخاطبان همه ی موضوعات حیاتی جامعه بویژه فرهیختگان به هم اندیشی و تبادل و اظهار نظر های منطقی خود بنفع پیشرفت و پویایی جامعه در زمینه ی های این موضوعات است .
ملت و دولتی که نسبت به ای هنر و وظیفه ی رس
مراجع دین با توضیحات خود مسئولیت خویش را نسبت به محکمات قرآن توضیح دهند
---
مراجع دین به مردم متدین توضیح دهند و انان را آگاه کنند چرا خداوند بارها در قرآن به پیامبر دستور می دهد که میان مردم جار بزند که به نهانهای خداوند و جهان غیب آگاه نیست و توانی بیش از بشر ندارد و باخواست مستقل خود نمی تواند برای خود و دیگران خیر برساند چنان که نمی تواند از خود و دیگران هیچ زیانی را بجز با اراده و کمک خداوند توانای مطلق دفع کند؟
اگر مراجع دین با تبلیغ پیوسته ی حقایق شناختهای قرآن روشنگری نکنند و متدینان را به این حقایق مسلم قرآنی آگاه نسازند ؛ شیطان پلید که قسم خورده در هر کوی و برزن علیه بشر کمین کند تا همه ی بشریت را گمراه کند ؛ افراد متدین بشر را با خرافات و جعلیات ضد قرآن و عقل بنام دین و مذهب فریب می دهد .
شیطان پلید با این فریب متدینان را به نسبت دادن انجام رفتارهای مستقل فرا طبیعی غیر قرآنی به اشخاص پیامبران و سایر بندگان مقرب وادار می کند و آنان را با قیاسهای باطل به رقیب تراشی برای خداوند وادار می سازد تا با دچار کردن آنان به این رقیب تراشی ؛ دین داری آنان را بی ارزش کند و بحکم هشدارهای خداوند در قرآن سبب تباهی حاصل یک عمر دین داری و نیکو کاری آنان شود .
سکوت متولیان آموزش و تبلیغ دین ومذهب در مقابل تباهی دین داری و مذهب داری متدینان بی تردید این متولیان را ناگزیر خواهد کرد سهم بزرگ مجازات گناه کبیره ی ایجاد این تباهی را بعلت کتمان حقایق شناختهای قرآن بر متدینان بدوش بکشند و پیامدهای شوم نفرین و عذاب الهی ابدی این کتمان را در قیامت که هیچ فرصتی برای توبه نیست تحمل کنند.
فرضیه نیاز دین ناب خدا به مکمل ؛ کذب محض است
---
تمام شواهد و دلایل آشکار آیات محکم و مفصل پیامبر شناسی قرآن تاکید می کنند پیامبران به تبلیغ و آموزش آیات وحی الهی بی هیچ کاستی و بی هیچ فزونی موظف بوده وهیچ حقی نداشته اند که اصول هیچ حکم یا اعتقادی را سوای آن چه که در وحی به آنان ابلاغ گردیده به دین ناب خداوند بعنوان مکمل دین خداوند از جانب خود بیافزایند.
فرضیه ی نیاز دین ناب خداوند به افزایش احکام و اعتقادات جدید مکمل به این دین که ادعا می شود باید از جانب پیامبران و دیگر بندگان دین شناس افزوده شوند فرضیه ای پوچ و کذب محض است ؛ زیرا دانش محدود و ناچیز هیچ بنده ای با علم و حکمت جهان شمول خداوند با هیچ دلیلی از وحی و عقل قابل مقایسه نیست که بتواند بجای خداوند احکام و اعتقادات جدید به دین بیافزاید .
چنین فرضیه ی پوچ ساخته وپرداخته اغراض و اهداف بشری برای دخل و تصرف در اصول احکام و اعتقادات شناختهای فرهنگ دین داری وحی الهی است .
این فرضیه ی پوچ ؛ پلید ترین هدف و نیرنگ شیطان برای نابود کردن اصالت وحجیت الهی دین خداوند و به بازیچه تبدیل کردن قدسیت و خلوص و پاکی اصول احکام و اعتقادات وحیانی این دین است .
بنا به تاکید قرآن همیشه پس از فوت هر پیامبری با دخالت شیطان و شیطان صفتان دین فروش ؛ پیروان رسالت آن پیامبر با رویگردانی از اصول احکام و اعتقادات اصیل الهی این رسالت ؛ به واپس گرایی دچار گردیده و با پیروی از من در آوردیها و خرافات و جعلیات بشری متضاد با وحی و عقل ؛ خود را اسیر بندهای گناه آفرین گمراهی وکج روی شیطان پسند دین زدا کرده اند .