نشان یونسکو به عبدالمجید ارفعی اهدا شد
نشان «خورشید» کمیسیون ملی یونسکو به همراه نشان ایکوم به عبدالمجید ارفعی، متخصص زبانهای باستانی و خط میخی عیلامی اهدا شد.
در پنجمین مراسم «تماشای خورشید»؛ بزرگداشت عبدالمجید ارفعی ـ پژوهشگر و متخصص زبانهای باستانی و مترجم خط میخی عیلامی ـ که به همت کمیسیون ملی یونسکو ایران و با مشارکت موزه ملی ایران و ایکوم (کمیته ملی موزهها در ایران) برگزار شد، حجتالله ایوبی ـ دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران ـ، جبرئیل نوکنده ـ رییس موزه ملی ایران ـ، جلالالدین کزازی ـ شاهنامهپژوه ـ، علی بلوکباشی ـ پژوهشگر و مردمشناس ـ، یوسف ثبوتی ـ فیزیکدان و اخترشناس ـ، یونس شکرخواه ـ استاد ارتباطات و روزنامهنگار ـ، علیاصغر کیهانی ـ مدیر توسعه کسبوکار یونسکو ـ، ژاله آموزگار ـ اسطورهشناس و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی ـ، حجتالسلام والمسلمین محمود دعایی ـ مدیرمسئول روزنامه اطلاعات ـ و احمد محیططباطبایی ـ رییس ایکوم ایران (کمیته ملی موزهها) ـ حضور داشتند.
آغاز این مراسم با تسلیت برای حادثه «متروپل» آبادان، با یک دقیقه سکوت همراه بود. سپس حاضران به احترام عبدالمجید ارفعی ایستادند و این چهره فرهنگی را تشویق کردند.
تا سالها کسی اهمیت تخصص عبدالمجید ارفعی را درک نمیکرد
جبرئیل نوکنده ـ رییس موزه ملی ایران ـ که باستانشناس هم هست، گفت: در موزه ملی گردهم آمدیم تا بر مقام شامخ دکتر ارفعی ادای احترام کنیم و به رسم مهر وادب بر ایشان تعظیم میکنم. سخن گفتن از آقای ارفعی به دلیل عمری ممارست در حوزه تخصصی ایشان کار سختی است. ایشان الفبای ایران باستان را میخواند و پرده از اسراری برمیدارد که برای همه ما مهم است.
او ادامه داد: ارفعی از نخستین پژوهشگران در حوزه تاریخ باستان است که من به دلیل گرایش پیش از تاریخ، شانس بودن در محضرشان را به ویژه در دوران دانشجویی نداشتم. متاسفانه تا سالها درک و دریافتی درباره اهمیت تخصص ایشان وجود نداشت، اما این چهره پرتلاش فرهیخته با همه این کجفهمیها در هر فرصتی از کوشش دست نکشید.
نوکنده گفت: او در ساماندهی کتیبههای موزه ملی ایران نقش بسزایی داشته و بیش از پنجهزار اثر را به سامان رسانده است.
رییس موزه ملی ایران با اشاره به همکاری عبدالمجید ارفعی در خوانش الواح گلی تخت جمشید در مؤسسه باستانشناسی شیکاگو، اظهار کرد: تا کنون به همت آقای ارفعی ۲ هزار و ۲۶ قلم از این گلنوشتهها به ایران بازگشته است.
نوکنده بیان کرد: دکتر ارفعی دانش، فروتنی و عشق به این کار را برای همه ما به ودیعه گذاشتهاند. قطع به یقین نام ایشان آذینبخش تاریخ و فرهنگ ایرانزمین است.
«ذوالقرنین» را عبدالمجید ارفعی رمزگشایی کرد
حجتالله ایوبی ـ دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو در ایران ـ نیز گفت: روزگار ما دشوار است، جدای از مسائل مختلف، گرد و غبار و آلودگی هوا، این فضا را ناامیدکنندهتر کرده است، اما اتفاقاً چنین روزگاری وقت گفتن از نام عزیزانی چون آقای ارفعی است تا به واسطه شناخت مفاخرمان، آسمان هم به ما مِهر کند و به جای غبار باران رحمت بر ما ببارد.
او در ادامه بیان کرد: ما در برگزاری پنجمین آئین از «تماشای خورشید» در مقام نکوداشت نیستیم. ما همه را به تماشای این خورشیدها فرامیخوانیم.
ایوبی سپس خطاب به ارفعی گفت: ما بخشی از تاریخ پرافتخار این روزگار را مدیون شما هستیم. شما سخنهای نغزی در گفتوگو با میخهای سخنگو را برای ما روایت کردید. یکی از سخنهای نغز که شما روایت کردید، آئین فتح و پیروزی کوروش بزرگ است. جهان امروز نیازمند است که از کوروش این اخلاق فتح و پیروزی را یاد بگیرد.
دبیرکل کمیسیون ملی یونسکو با اشاره به فتح مکه توسط پیامبر اسلام (ص) نیز بیان کرد: حضرت محمد (ص) در روز فتح مکه فرمودند «امروز روز رحمت و بخشش است.» مردم ایران به همین دلیل اسلام را خوب پذیرفتند. ایرانیها موحد بودند و با این اندیشهها آشنا بودند.
او همچنین گفت: شما (ارفعی) «ذوالقرنین» را برای ما رمزگشایی کردید و ما فهم این هویت را مرهون تلاش شما هستیم. ما امروز به ایرانی بودنمان بیش از همیشه افتخار میکنیم.
در این مراسم، کلیپی به نام «فرزند ایران» درباره زندگی این فرهیخته حوزه تاریخ باستان پخش شد که افرادی چون ژاله آموزگار، سیدمحمد بهشتی و سیداحمد محیط طباطبایی درباره جایگاه عبدالمجید ارفعی سخن گفتند.
کزازی درباره ارفعی چه گفت
میرجلالالدین کزازی، استاد دانشگاه و شاهنامهپژوه نیز بیان کرد: ما گردهم آمدیم تا یکی از فرزندان برومند این سرزمین را گرامی بداریم. مردی که مرد باستان است. داستان باستان را برای ما بازمیگوید. دکتر ارفعی گنج است؛ گنجی گرانمایه و کممانند و نازشخیز.
او ادامه داد: من مرد چاپلوسی نیستم. هرگز سخنی بر زبان من به پاس خوشایند دیگری نرفته است. میخواهم برای شما روشن بدارم که چرا این مرد مِهین گنج است.
این استاد زبان و ادبیاتفارسی اضافه کرد: پارهای از زبانها خاموش و مرده هستند. این زبانها خاموشند؛ زیرا در روزگار ما کسی آنها را به کار نمیگیرد و گویندهای ندارند.
کزازی گفت: اما در دیدی دیگر این زبانهای خاموش میتوانند زندهترین و تپندهترین زبانها باشند. حتی زندگی و تپندگیشان بیش از زبانهای زنده است. این زبانها شالوده زنده زبانها را میریزند. اگر ما زبان شکرین پارسی را گرامی میداریم و ارج مینهیم، آن زبانهای خاموش را ارج نهادهایم. زبانهای کهن به نیاکان میمانند، زبان پارسی به نواده. هر نواده بهرههایی از نیاکان خود دارد.
او همچنین بیان کرد: کسی که در باستان ایران میپژوهد، پژوهشگر راستین اکنون و آینده ایران است. زبان پارسی پیوندهای تنگ و ناگزیر با زبانهای باستانی ایران دارد. دریغ بزرگی است که ما در این سالیان به این زبانها بسیار کم میپردازیم و آماج بیمهری ما شدهاند.
کزازی در فرصت سخنرانیاش، به مرگ برادرش میرکمالالدین کزازی که یکی از پژوهشگران در حوزه زبانهای تاریخی بود نیز اشاره کرد.
ارفعی با خوانش کتیبههای تخت جمشید اوضاع مالی هخامنشیان را روشن کرد
علی بلوکباشی، پژوهشگر و انسانشناس هم در ادامه گفت: من از انسانی صحبت میکنم که همه عمر در اندیشه شناساندن هویت دیروز سرزمین ایران بود تا به امروز ما هویت ببخشد.
او ادامه داد: من در نیمه نخست دهه ۴۰ در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران با دکتر ارفعی آشنا شدم. در آن زمان آشنایی ما با درود و بدرود آهنگین کلام ایشان همراه بود که هنوز گوش مرا نوازش میدهد.
این انسانشناس با اشاره به زادگاه ارفعی در لارستان فارس به داستان کرامات یکی از علمای این شهر اشاره کرد و گفت: امروز علامه دیگری از آن سرزمین در این روزگار برخاسته که کرامتی دیداری و ملموس دارد. کرامت ایشان تاباندن نور بر بخش تاریکی از تاریخ باستان ایران است.
بلوکباشی همچنین بیان کرد: دکتر ارفعی گامی بزرگ برای آشنایی با تاریخ فرهنگ و تمدن ایران در سپیدهدم تاریخ تمدن بشری پدید آورد. ایشان عرصه آگاهیهای ما را گسترش داد و ما را با فرهنگ پیشینیانمان آشنا کرد.
او افزود: او با خوانش گلنوشتههای تختجمشید اوضاع مالی و اداری دوره هخامنشیان را کاملاً روشن کرده است. از این رو بزرگترین خدمتی که دکتر ارفعی به ما کرد دریچهای از اوضاع اقتصادی و سازمان کار در دوره هخامنشی را برای ما روشن کرده است.
یوسف ثبوتی، فیزیکدان و اخترشناس هم از چگونگی آشناییاش با ارفعی گفت و ادامه داد: من در طول زندگی یکی از علاقهمندان به این الواح گلی بودم و گاهی آنها را مطالعه میکنم، اما فقط به عنوان یک دانشآموز مبتدی این کار را میکنم. میدانم که کار و خدمت بسیار بزرگی به این سرزمین کردید و همین امر کافی است برای ارج نهادنِ این انسان بزرگ.
میگویند دکتر ارفعی کار بزرگی کرده است، اما هیچکس به وضوح نمیداند او چه کار کرده
همچنین ژاله آموزگار، اسطورهشناس در سخنانی گفت: تقریباً من و دکتر ارفعی همنسل هستیم. من به نسل خودمان مینازم. همه ما اینجا درس خواندیم، به خارج از ایران رفتیم و باز خوب درس خواندیم، اما همه به ایران برگشتیم و هر کسی در رشته خودش سعی کرد ایران را بسازد. این نهایت خوشبختی من و همنسلان من است.
او افزود: آقای ارفعی خیلی بیشتر از ما مشکلات را تحمل کرد. میگویند دکتر ارفعی کار بزرگی کرده است، اما هیچکس به وضوح نمیداند که او چه کار کرده است؛ چرا که کمتر کسی برای خوانش متن او وقت میگذارد.
این اسطورهشناس بیان کرد: دکتر ارفعی بسیار زحمت کشیده تا دیگران کار او را مطالعه کنند. اگر آمار بگیریم که چه کسانی کتاب دکتر ارفعی را خواندهاند تعداد این افراد زیاد نیست.
آموزگار گفت: دکتر ارفعی با کارش به ما میگوید که کوروش چه کرده است. او از سازندگی حرف میزد. کار دکتر ارفعی را بخوانید، چون دیگر دشمن کوروش نمیشوید، بلکه به گذشته ایران میبالید.
او ادامه داد: نکته دیگر درباره دکتر ارفعی آن است که هرگز آنچه را داشته دریغ نکرده است. او شاگرد پرورش داده و این مهم است. استادان ما دیگر جانشین ندارند و دکتر ارفعی یکی از محاسنش شاگردپروری است.
من گِرهی از نقش قالی ایرانزمینم
سپس «نشان خورشید» و «نشان ایکوم» به عبدالمجید ارفعی اهدا شد. عبدالمجید ارفعی پس از دریافت این نشانها گفت: امروز نه بزرگداشت من، بلکه بزرگداشت استادانی است که به من آموختند تا امروز من اینجا باشم؛ دکتر پرویز ناتل خانلری که مرا به این کار تشویق کرد، از دکتر حسن علوی که اگر چشمان من را عمل نمیکرد من به دبیرستان هم نمیرسیدم. از دکتر فرزانگان، دکتر صفآرا که زندگی را با ابتلای سخت به کرونا، به من بازگرداندند. من گِرهای از نقش قالی فرهنگ ایرانزمین هستم و این نقش قالی است که زیبا است.
در ادامه از سوی اهالی روستای عِوض هدیهای به عبدالمجید ارفعی اهدا شد. بازرگان، یکی از اهالی این روستا گفت: ما افتخار داشتیم که موزه مردمشناسی شهرمان به دست ایشان افتتاح شد و شهر ما به وجود چنین نازنینی افتخار میکند.