این رسانه اصولگرا در ادامه نوشت:
عادل فردوسی پور که همیشه عادت داشت در صدر خبرها و اتفاقات باشد، این روزها بهچنان فضاحتی رسیده که برای احیای چهره فراموش شده خود، در کالبد یک بازجو-مجری ظاهر شده به تفتیش عقاید دیگران پرداخته است.
دوشنبه شب در قسمت جدید مصاحبههای عادل فردوسیپور، علیرضا جهانبخش به برنامه فوتبال ۳۶۰ دعوت شد؛ برنامهای که شبیه هیچکدام از برنامههای فوتبالی دنیا نبود و همچون یک «دادگاه تفتیش عقاید در قرون وسطی» برای تخریب تیم ملی فوتبال تدارک داده شده بود.
فردوسیپور برای احیای چهره فراموش شده خود نیاز به قربانی کردن یک چهره فوتبالی داشت؛ کاپیتان تیم ملی، علیرضا جهانبخش، با درک نادرست از شرایط جامعه و شاید برای تبدیل شدن به سوپرمن در فضای مجازی دُم به تله فردوسیپور داد و تبدیل به طعمهای برای احیای شهرت او شد.
این مجریِ اخراجی سعی داشت با خواندن یک بیانیه سیاسی در ابتدای برنامه، غیبت طولانی خود و برنامهاش را تبدیل به یک اعتراض سیاسی کند تا وجهی از دست رفته خود را اینبار در میان براندازان و معاندین دوباره برگرداند اما آمار و ارقام خبرهای دیگری به ما میدهد.
پس از استقبال ناامید کننده از برنامههای پیشین فوتبال ۳۶۰ که با جنجالیترین چهرههای روز فوتبال ایران یعنی علی دایی، مهدی طارمی و کارلوس کیروش مصاحبه شد، تیم برنامهساز، تصمیم بر عقبنشینی از ساخت این برنامه داشت اما اتفاقات جامعه بار دیگر فردوسیپور را بر آن داشت تا روغن ریخته را نذر امامزاده کند و بر سر قبری گریه کند که میتی در آن نیست!
فردوسیپور درحالی برای براندازان اشک تمساح میریزد و میگوید: «هفت ماه نبودیم چون همهمون عزادار بودیم و اصلا اولویت کسی فوتبال نبود. اتفاقات تلخی افتاد که تا قیامت یادمون نمیره.» که در همه این هفت ماه هفته به هفته برنامه فوتبال ۱۲۰ با تهیهکنندگی او بر روی آنتن صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران قرار داشت. سوال اینجاست که آیا اولویت مردم ایران، پیگیری بازیهای لیگهای خارجی در شبکه ورزش بود که این بازجو-مجری از خیر ساخت آن نمیگذشت؟
تلاشهای فردوسی پور برای احیای خود آن هم در روزهایی که «فوتبال برتر» با محمدحسین میثاقی در اوج قرار داشته و با برنامههای چالش برانگیز سعی بر اصلاح ساختارهای معیوب فوتبال ایران دارد با شکست روبهرو شده است و بازجویی او شاید تنها به مذاق رباتهای اینستاگرامی خوش بیاید وگرنه این مجریِ اخراجی خیلی وقت است که جایگاهی در سبد رسانهی مردم ایران ندارد و به پایان حیات رسانهای خود رسیده است.
در واقع اینکه فردوسیپور رادیکالترین صحبتها را در رسانه منتشر میکند، از روی قدرتنمایی یا صراحت نیست؛ او دوست دارد دیده شود و از لوپ انزوایی که دچارش شده متنفر است.
در این شرایط هیچ مسئلهای شیرینتر از مورد توجه قرار گرفتن برای او نیست. البته این مجریِ اخراجی در عین حال سعی میکند پرستیژ خود را هم حفظ کند. او مثل جماعت اینستاگرامی برهنه یا وارد ماجراهای عشقی نمیشود. اما با این دست فرمان بعید نیست روزی بیایید که فردوسیپور در ظاهر در اعتراض به جمهوری اسلامی و در باطن به خاطر احیای شهرت از دست رفتهاش، جیمی جامپ کند!