کارگردان مطرحی بود. اما در عین حال، متاسفانه آدم بسیار عجیب و نامتعادلی بوده
یک بار توی اتومبیل نشسته بود و در حال حرکت بود که دید در کنار جاده، کشیشی مشغول گفتگو با پسر نوجوانی است. فورا سرش را از پنجره اتومبیل بیرون برد و با صدای بلند فریاد کشید: زود فرار کن پسر جان. زندگیت رو نجات بده!!
و به دوستانش و همپالکیهاش (که لابد هممسلک خودش بودند) گفت: اون صحنه یکی از وحشتناکترین صحنههایی بود که در زندگیم دیدم!!
آخه آدم انقدر عجیب و نامتعادل؟ مگه اون کشیش مثلا چه خطری برای یک پسر نوجوان میتونست ایجاد کنه؟🙁
به جای پرندگان باید یکی از فیلم های زیر قرار بگیرد:
1-سایه یک شک 1943
2- بدنام 1946
3- ام را به نشانه قتل بگیر 1954
4-بیگانگان در ترن 1951
5-ربه کا 1940
کارگردان مطرحی بود. اما در عین حال، متاسفانه آدم بسیار عجیب و نامتعادلی بوده
یک بار توی اتومبیل نشسته بود و در حال حرکت بود که دید در کنار جاده، کشیشی مشغول گفتگو با پسر نوجوانی است. فورا سرش را از پنجره اتومبیل بیرون برد و با صدای بلند فریاد کشید: زود فرار کن پسر جان. زندگیت رو نجات بده!!
و به دوستانش و همپالکیهاش (که لابد هممسلک خودش بودند) گفت: اون صحنه یکی از وحشتناکترین صحنههایی بود که در زندگیم دیدم!!
آخه آدم انقدر عجیب و نامتعادل؟ مگه اون کشیش مثلا چه خطری برای یک پسر نوجوان میتونست ایجاد کنه؟🙁
به جای پرندگان باید یکی از فیلم های زیر قرار بگیرد:
1-سایه یک شک 1943
2- بدنام 1946
3- ام را به نشانه قتل بگیر 1954
4-بیگانگان در ترن 1951
5-ربه کا 1940