چرا نامگذاری خیابان این بانوی هنرمند اجرایی نمیشود؟
مراسم یادبودی با حضور هنرمندان برای فهیمه راستکار برگزار شد.
یادبود فهیمه راستکار با خوانش اشعاری از سهراب سپهری، سیمین بهبهانی و با اجرای قطعاتی موسیقی از غلامحسین بنان، محمدرضا شجریان و صدیق تعریف و یادآوری یک وعده عملی نشده در زمینه نامگذاری خیابانی به نام این هنرمند برگزار شد.
غروب جمعه ۳ آذر ماه همزمان با سالروز درگذشت فهیمه راستکار، تعدادی از چهرههای فرهنگی و هنری و دوستان این هنرمند در خانه تئاتر گرد هم آمدند و به یاد او برخی از اشعار مورد علاقهاش را خواندند، برخی از قطعات موسیقی محبوبش را اجرا کردند و هنر و انسانیت او را ستودند. در این مراسم همچنین عنوان شد که با وجود مصوبه شهرداری تهران در زمینه نامگذاری خیابانی به نام فهمیه راستکار، این موضوع هنوز اجرایی نشده است.
در آغاز این برنامه، تصویری از فهیمه راستکار پخش شد که در آن شعر معروف سهراب سپهری را میخواند و درباره این شاعر گفت: این سلام کاشیهاست (کاشانیها) که میگویند دل خوش سیری چند، سهراب، انسانی طراز اول بود و برخلاف تعدادی از هنرمندان که منتظرند تا دیگران با آنان سلام و علیک کنند، او همیشه در سلام و احوالپرسی، پیشقدم میشد.
در ادامه این یادبود که در سالن استاد جوانمرد عمارت خانه تئاتر برپا شد، مریم رحیمی، کارگردان و مجری این برنامه از راستکار به عنوان بانویی قدرتمند و با صلابت یاد کرد.
او با ابراز تاسف از اینکه از این بانوی هنرمند عکسها و تصاویر اندکی بر جای مانده، عنوان کرد که آوا شریفی، هنرمند جوان تئاتر که از نزدیکان راستکار است، تصاویری از این هنرمند ضبط کرده و از آنجا که راستکار به سهراب سپهری و اشعار او بسیار علاقهمند بوده، به همین دلیل مراسم یادبود او را با این فیلم شروع کردیم .
رحیمی اضافه کرد: خانم راستکار بیش از اینکه به خودش فکر بکند، به فکر دیگر همکارانش بود و به همین دلیل در مستندهایی که از او بر جای مانده، بیشتر درباره دوستان و همکارانش صحبت کرده تا درباره خودش.
سپس عطاالله زاهد، هنرمند تئاتر و از هم گروهیهای راستکار در کارگاه نمایش که به مدت ۱۰ سال در گروه بازیگران شهر چندین همکاری با راستکار داشته است، به عنوان اولین سخنران برنامه، خاطراتی از آشنایی خود با راستکار بیان کرد و گفت: آشنایی من با ایشان به دهه ۵۰ و سفر پیتر بروک به ایران برمیگردد که قرار بود در ایران پروژهای برای اجرا آماده کند و نتیجه آن اجرای نمایش «اورگاست» در شیراز شد.
زاهد ادامه داد: مدیران هنری ایران از بروک خواستند تا در این اجرا، با هنرمندان ایرانی هم همکاری بکند و به همین دلیل از گروههای مختلف، هنرمندانی برای حضور در این نمایش انتخاب شدند و اولین آشنایی نزدیک من با خانم راستکار از همین پروژه بود که در انجمن ایران امریکا رخ داد. این خانم با اینکه از همه ما بزرگتر و با تجربهتر بود، آنچنان صبور و با حوصله بود که فاصلهای میان ما با خودش ایجاد نمیکرد.
زاهد از راستکار به عنوان ستاره زمانه خود در تئاتر یاد کرد و افزود: با این وجود، با فروتنی و صفا و محبت با ما جوانترها همکاری میکرد.
او با اشاره به نگارش متن این نمایش به قلم تد هیوز، شاعر، یادآوری کرد: روزی که تد هیوز متن «اورگاست» را آورد، رلهای اصلی را بین بازیگران شناخته شده فرنگی تقسیم کردند. دو نفر از ایرانیان در آن برنامه مقام شاخصی پیدا کردند؛ نوذر آزادی و فهیمه راستکار .بعد از این اجرا، قرار شد شاکله گروه برای ادامه کارهای تحقیقاتی حفظ شود. ضمن اینکه مقرر شد رپرتواری در تئاتر شهر داشته باشیم که اولین اجرای ما «باغ آلبالو» بود که مجموعه تئاتر شهر با آن افتتاح شد و خانم راستکار هم یکی از بازیگران آن بود.
سپس ابوالحسن تهامی، از بزرگان دوبله درباره فعالیتهای راستکار در این زمینه صحبت کرد.
او از راستکار به عنوان یکی از پیشکسوتان و یادگاران دوبله نام برد و یادآوری کرد: آشنایی من با ایشان از تئاتر شروع شد. من کار هنریام را از تئاتر تهران شروع کردم. بعد از شروع فعالیتهای ما در عرصه دوبله، برای خانم راستکار موقعیتی پیش آمد که در ایتالیا کار دوبله را انجام بدهد .او قبل از سفر به ایتالیا تجربه خیلی خوبی در فیلم «اتللو» به مدیریت دوبلاژ هوشنگ لطیفپور داشت که نقش «دزدمونا» را گویندگی میکرد.
او ادامه داد: راستکار در ایتالیا تجربیات بسیاری به دست آورد از جمله یاد گرفتن زبان ایتالیایی. پیش از این به زبان فرانسه هم تسلط داشت. کارهای موفق او در دوبله بیشتر در گویندگی نقشهای تیپیک بود. گرچه در ایتالیا به جای سوفیا لورن هم صحبت کرده بود ولی در ایران این تجربه پی گرفته نشد.
تهامی با اشاره به همکاریهایش با راستکار ادامه داد: تجربیات بسیاری با هم داشتیم از جمله فیلم «شیر در زمستان» که به جای کاترین هپبورن صحبت کرد که اجرای بسیار بینظیری بود و به این همکاری میبالم. کار هر روزه دوبله، به ما حس یک خانواده را میداد.
او اضافه کرد: راستکار بعد از بازگشت از ایتالیا به صورت یک معلم در آمد و بسیاری از ظرافتهای کار دوبله را به همکارانمان آموزش داد. کلاس ما، تجربهاندوزی در حین کار بود و او بسیاری از نقشهای برجسته و دشوار را اجرا کرد.
در بخش بعدی برنامه، ویدیوی دیگری از راستکار پخش شد که چند جملهای درباره ورود خود به عرصه دوبلاژ بیان میکرد. او در این تصاویر گفت: سال ۳۵ به حرفه دوبله وارد شدم. کارم را با آقای لطیفپور شروع کردم. حدود سال ۳۵، ۳۶ به ایتالیا رفتم و تقریبا ۴ سال در این کشور کار کردم که از نظر سیستمهای ضبطی از ما پیشرفتهتر بود.
راستکار در این تصاویر از نوپایی دوبلاژ ایران در آن مقطع گفت که به کمک هنرمندان تئاتر آغاز شده بود.
سپس، ایرج پارسینژاد، دکترای ادبیات تطبیقی، استاد دانشگاه و از دوستان نزدیک نجف دریابندری و فهیمه راستکار به عنوان سخنران بعدی، نکاتی را درباره راستکار بیان کرد و گفت: به راستی فهیمه راستکار نامی است برازنده برای این هنرمند .
من به عنوان جوانی علاقهمند به تئاتر، دوستان زیادی در تئاتر داشتم و با کسانی مانند علی نصیریان، بیژن مفید و … رفت و آمد داشتم. فهیمه عاشق تئاتر بود. از دوره نوجوانی که به مدرسه هنرپیشگی میرفت و کارهای ماندگاری کرد. بعد هم که برای کار دوبله به ایتالیا رفت و با مرتضی حنانه، نصرت کریمی، حسین سرشار و … همکاری داشت.
این پژوهشگر با اشاره به خلق و خوی پسندیده راستکار افزود: بسیار اهل بذل و بخشش بود. او از نوجوانان محله سپهسالار بود، محلهای که مرتضی کیوان و شاملو و سیاوش کسرایی و … در آن قد کشیدند ولی فهیمه اهل ایدئولوژی و گرایشهای سیاسی نبود. زنی بود شگفتانگیز که پدری روشنفکر و فرهنگی داشت و خود نیز به جز هنر، از صفات انسانی بسیار ارزشمندی برخوردار بود. به فقرا خیلی کمک میکرد و برای زندانیان سیاسی، کتاب میبرد و به خانوادههایشان رسیدگی میکرد. او عاشق آزادی ایران و ایرانیان بود.
پارسینژاد با مرور بخشی از فعالیتهای راستکار را در تئاتر و دوبله، خاطراتی از دوستی مشترکش با فهیمه راستکار و نجف دریابندری و بیژن مفید در آمریکا بیان کرد و افزود: فهیمه حسی داشت که افراد روشنفکر و تجددخواه را میگرفت. خانوادهاش هم افراد روشنی بودند و در خانه آنان، تمایل او برای بازیگر شدن، نه تنها منعی نمیشد بلکه گویا تشویق هم میشد.
او در پایان سخنانش با ابراز تاسف از ابتلای راستکار به آلزایمر، خاطراتی از این دوره سخت و از ملاقاتهای پرویز پورحسینی از راستکار بیان کرد و یاد پورحسینی را که در آستانه سالگرد درگذشتش هستیم، نیز گرامی داشت.
در بخش دیگری از برنامه، مریم رحیمی از جانب سهراب دریابندری، فرزند راستکار و دریابندری عنوان کرد که بعد از درگذشت این زوج هنری مقرر شده خیابان ارمغان غربی به نام نجف و خیابان ارمغان شرقی به نام فهیمه راستکار نامگذاری شود و اینکه این طرح در دوره ریاست محمد جواد حق شناس در شورای شهر تهران مصوب شده و علیرغم نامگذاری خیابان نجف دریابندری، هنوز نامگذاری خیابان فهیمه راستکار انجام نشده است.
در بخش دیگری از برنامه، دو قطعه از موسیقیهای مورد علاقه راستکار به سرپرستی فاضل جمشیدی اجرا شد که این قطعات شامل قطعه «رواق سکوت» که توسط غلامحسین بنان و محمدرضا شجریان اجرا شده و «از نگاه یاران» بود که از آثار صدیق تعریف است.
جمشیدی همچنین سلام سالار عقیلی را رساند که به دلیل سفری به خارج از کشور، امکان حضور در این برنامه را نداشت.
سپس شعر «عروسی فیگارو» سروده سیمین بهبهانی که از اشعار مورد علاقه فهیمه راستکار بوده، با صدای تهامی اجرا شد و این دوبلور پیشکسوت یادآوری کرد که سیمین این شعر را برای حسین سرشار، کارگردان اپرای عروسی فیگارو سروده است.
در بخش پایانی برنامه، مستندی به کارگردانی علیرضا چاووش پخش شد.
او این مستند را اوایل درگذشت راستکار ساخته است که طی آن هنرمندانی مانند داود رشیدی، قطب الدین صادقی و … نکاتی را درباره این هنرمند عنوان می کنند.
گلچهره سجادیه، بهرام شاه محمدلو، راضیه برومند، ایرج راد، بیوک میرزایی، سوسن مقصودلو، رسول نجفیان، کاظم هژیر آزاد، فرزانه نشاط خواه و … از هنرمندان حاضر در این برنامه بودند.
همچنین گفته شد که به دلیل همزمانی این برنامه با بزرگداشت داود کیانیان و چهلم داریوش مهرجویی، بخشی از هنرمندان، امکان حضور در این یادبود را پیدا نکردند.
در این برنامه، میزی با وسایل فهیمه راستکار و دست نوشتهای از او که به یادگار مانده، پیشروی حاضران قرار گرفت.