ایرج قادری ۹۰ ساله شد؛ ۸ فیلم از ستاره ناکامی که کارگردان ستارهساز شد
ایرج قادری را بیشتر به عنوان کارگردان به یاد میآورند تا بازیگر. با این که قادری در طول فعالیت حرفهای خود در ۷۱ فیلم بازی و ۴۱ فیلم کارگردانی کرد اما بیشتر به عنوان کارگردان شناخته میشود.
ایرج قادری با اینکه سالیان طولانی در سینمای ایران کار کرد هیچگاه به محبوبیت افسانهای چهرههایی مانند محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی و بهروز وثوقی نرسید. در عوض، قادری یک از معدود چهرههای سینمای ایران بود که شمّ عجیبی در تشخیص نیاز تماشاگر ایرانی داشت.
میتوانست تشخیص دهد که تماشاگر ایرانی دوست دارد چه چیزی تماشا کند تا همان را بسازد. قادری این موضوع را در سالهای پس از انقلاب هم ثابت کرد و با ساخت ملودرامهای متفاوتی مانند میخواهم زنده بمانم، طوطیا و سام و نرگس نشان داد آن شم را از دست نداده و هنوز این توانایی را دارد که تماشاگران زیادی را به سالنهای سینما بیاورد.
1️⃣ کوچه مردها | سال تولید: ۱۳۴۹ | کارگردان: سعید مطلبی | بازیگران: محمدعلی فردین، ایرج قادری، پوری بنایی، ثریا بهشتی
بعد از موفقیت همه جانبه قیصر مسعود کیمیایی در سینمای ایران ساخت فیلمهایی در سبک و سیاق این فیلم بسیار باب شد. کوچه مردها از نمونههای قابل قبول فیلمهایی بود که در چنین قالبی ساخته شد.
فیلمنامه فیلم را فریدون گله نوشته بود که در روایت قصههای مردم حاشیه نشین اُستاد است و فیلم را هم سعید مطلبی کارگردانی کرد که یارغار ایرج قادری و فیلمنامه نویس ثابت آثار او بود. ایرج قادری در کوچه مردها نشان داد بازی در کنار ستارگان را بلد است. بازی او در کنار محمدعلی فردین بسیار جذاب از کار درآمد. بدون شک یکی از دلایل موفقیت کوچه مردها بازی ایرج قادری بود که نشان داد بلد است نقش یک جوان عاشق پیشه در خیابانهای پایین شهر را بازی کند.
2️⃣ بیقرار | سال ساخت: ۱۳۵۲ | کارگردان: ایرج قادری | بازیگران: ایرج قادری، فخری خوروش، پوران، سپیده
بیقرار از این جهت در کارنامه کاری ایرج قادری فیلم مهم و جالب توجهی است که یک کپی ضعیف و سطح پایین از شاهکار ملودراماتیک داگلاس سیرک یعنی تقلید زندگی به حساب میآید. فیلم با تغییرات اندکی همان خط قصه اصلی تقلید زندگی را دنبال میکند. پوران همان لانا ترنر فیلم داگلاس سیرک است که از زنی فقیر تبدیل به زنی مشهور و پولدار میشود.
فخری خورش هم همان خوآنیتا مور فیلم تقلید زندگی است. کلفت فقیری که مورد جفای فرزند خود قرار میگیرد و در پایان با تلخ کامی از دنیا میرود. خود ایرج قادری هم با بالا بردن دُز عیاری و لوطیمنشی شخصیت در قالب جان گووین فرو رفت تا همه چیز برای ساخت یک کپی از تقلید زندگی آماده باشد.
البته فیلم قادری موفقیتهای زیادی کسب کرد و جایزه بهترین بازیگر نقش مکمل زن جشنواره سپاس را برای سپیده به ارمغان آورد. تماشای بیقرار و قیاس آن با تقلید زندگی این سوال را در ذهن متبادر میکند که یک قصه در دستان دو کارگردان چگونه به لحاظ کیفی این اندازه متفاوت میشوند. نسخه آمریکایی تبدیل به شاهکاری بیبدیل میشود و نسخه ایرانی از یک فیلمفارسی ضعیف و سطح پایین فراتر نمیرود.
3️⃣بت | سال تولید: ۱۳۵۵ | کارگردان: ایرج قادری | بازیگران: بهروز وثوقی، ناصر ملک مطیعی، پروین سلیمانی، امین امینی
بت را میتوان موفقترین فیلم ایرج قادری دانست. داستان پرکشش فیلم در کنار شخصیتپردازی جذاب باعث شد که این فیلم در میان تماشاگران ایرانی بسیار محبوب شود. ناصر ملک مطیعی درباره موفقیت این فیلم گفته است:« بهروز در نقش صادق متهم بود. در جایی به من که گروهبان پاسگاه بودم گفت: سرکار اجازه میدی برم بچهمو ببینم؟ من نگاهی به راننده کردم و گفتم گِردِش کن! این دیالوگ مثل توپ صدا کرد. دیالوگ خودم بود.
چون سربازهای ژاندارمری در گذشته بدنام بودند و در روستاها مردم را اذیت میکردند. من میخواستم حتی در این نقش هم یک انسان خوب باشم. در صحنه دیگری از همین فیلم، بهروز منتظر بود که شاهد دم مرگ بیاید و شهادت بدهد. من به او گفتم نگران نباش. تا صبح هم همینجا میایستم. مردم این صحنه را دوست داشتند.» شاید توضیحات ناصر ملک مطیعی کمی اغراق آمیز به نظر برسد اما نمیتوان انکار کرد که بت نسبت به دیگر فیلمهای ایرج قادری فیلم بهتر و خوش ساختتری است که بازی درخشان و متفاوت بهروز وثوقی مهمترین سرمایه آن است.
4️⃣ پشت و خنجر | سال ساخت: ۱۳۵۶ | کارگردان: ایرج قادری | بازیگران: ایرج قادری، فروزان، بهمن مفید، پوری بنایی
با نزدیک شدن به سالهای میانی دهه پنجاه هجری شمسی و حاکم شدن حال و هوایی متفاوت بر جامعه ایران فیلمهای عامه پسند جریان اصلی هم متناسب با این حال و هوای تازه مضامین و داستانهای خود را تغییر دادند. پشت و خنجر ایرج قادری از این جهت فیلم متفاوتی است که به نسبت سایر فیلمهای این کارگردان داستان تلختری دارد و روایتگر شکستهای پیاپی یک مرد در زندگی شخصی خودش است.
هرچند پشت و خنجر هم در نهایت داستان خود را در چهارچوبهای قراردادی فیلمفارسیها قرار میدهد و به سیاق آثار سابق ایرج قادری پایان میابد. اما به طورکلی میتوان آن را فیلم مهمی در کارنامه کاری ایرج قادری دانست.
5️⃣ برزخیها | سال ساخت: ۱۳۶۱ | کارگردان: ایرج قادری | بازیگران: محمدعلی فردین، ناصر ملک مطیعی، سعید راد، ایرج قادری
با وقوع انقلاب اسلامی وضعیت دست اندرکاران و عوامل سینما در سالهای قبل از انقلاب اسلامی نامشخص بود. ایرج قادری تلاش کرد با گردآوردن تمام ستارگان سینمای قبل از انقلاب (منهای بهروز وثوقی) در یک فیلم و انتخاب داستانی انقلابی که موردپسند حکومت تازه تاسیس اسلامی باشد، مجوز ادامه فعالیت در سینمای ایران را بگیرد. نتیجه فارغ از کیفیت پایین خود فیلم شگفت انگیز بود. برزخیها تمام رکوردهای فروش را شکست و مردم گروه گروه به تماشای آن رفتند.
شاید همین استقبال گسترده بود که حاکمیت را از بازگشت نمادهای سینمای قبل از انقلاب نگران کرد و باعث شد که فیلم خیلی زود از پردههای سینما پایین کشیده شود. برزخیها فیلم خوش یمنی نبود و در نهایت باعث ممنوعالکاری تمام ستارگان فیلم (منهای یکی دو نفر) شد. سالها بعد فیلم تبدیل به سوژه نزاع دو جریان سیاسی اصلی ایران درباره مدیریت فرهنگی کشور شد. نزاعی که البته منفعتی برای خود عوامل فیلم نداشت.
6️⃣ تاراج | سال ساخت: ۱۳۶۳ | کارگردان: ایرج قادری | بازیگران: جمشید هاشمپور، بهزاد جوانبخش، فخری خوروش، رسول توکلی
کمتر کسی روی موفقیت تاراج حساب میکرد. بعد از ماجراهای فیلم برزخیها ایرج قادری نمیتوانست با بازیگران سالهای پیش از پیروزی انقلاب اسلامی کار کند. به همین خاطر سراغ بازیگران تازه کار و گمنامی رفت که چندان نزد مردم شناخته شده نبودند. اما ایرج قادری از این بازیگران چنان استفاده درستی کرد که برای سالها تبدیل به نماد و شمایل سینمای ایران شدند.
داستان پرکشش علیرضا داوودنژاد این اجازه را به قادری میداد که یکی از همان ملودرامهای موردپسندش را بسازد. ملودرامی با چاشنی اکشن. نتیجه شگفت انگیز بود. فیلم برای بیست سال اکران شد و فروخت. انقدر فروخت که حساب آن از دست همه منتقدان و تحلیل گران سینمایی در رفته است. جمشید آریا با آن سر تراشیده تبدیل به نماد سینمای تجاری ایران شد. نمادی که مدیران تصمیم گرفتند با آن مبارزه کنند.
محبوبیت فیلم به قدری زیاد بود که بازیگر اصلی فیلم مجبور شد نام فامیل خود را تغییر دهد و این گونه شد که آریا تبدیل شد به هاشمپور. مدیران سینمایی وقت دستور دادند جمشید آریا تا مدتها حق ندارد با سر تراشیده در فیلمهای سینمایی بازی کند. ممنوعیتی که البته خیلی زود برداشته شد. البته نتیجه ساخت چنین فیلم موفقی برای قادری ده سال ممنوعالکاری بود تا قادری با ساخت این فیلم هم نتواند طعم موفقیت را بچشد و از کارگردانی فیلم لذت ببرد.
7️⃣ میخواهم زنده بمانم | سال ساخت: ۱۳۷۳ | کارگردان: ایرج قادری | بازیگران: فرامرز قریبیان، فاطمه گودرزی، مهناز انصاریان، فتحعلی اویسی
با پایان جنگ و باز شدن نسبی فضای سیاسی و اجتماعی ایرج قادری این فرصت را پیدا کرد تا یک بار دیگر فعالیت خود را در سینمای ایران از سر بگیرد. همه منتظر بودند تا ببینند آیا قادری میتواند موفقیت سالهای گذشته خود را تکرار کند یا شکست خواهد خورد؟
فیلم همه مصالح لازم را برای موفقیت داشت. فیلمنامه خوبی که از روی یک داستان جنایی واقعی نوشته شده بود، فضای ملودراماتیکی که بسیار برای بازگشت دوباره ایرج قادری به روزهای اوج مناسب بود و در نهایت حضور بازیگر توانمندی بنام فرامرز قریبیان که اجازه نمیداد میخواهم زنده بمانم تبدیل به اثری سانتیمانتال شود.
نتیجه کار یک موفقیت تمام عیار بود. میخواهم زنده بمانم تبدیل به موفقترین و بهترین فیلم ایرج قادری پس از انقلاب شد. فروشی استثنایی را تجربه کرد و بازگشت باشکوهی را برای کارگردان کهنه کار سینمای ایران رقم زد.
8️⃣ سام و نرگس | سال ساخت: ۱۳۷۹ | کارگردان: ایرج قادری | بازیگران: محمدرضا گلزار، نوشین حسین خانی، محمود کاکاوند، اسماعیل شنگله
سام و نرگس یکی از ضعیفترین فیلمهای ایرج قادری است و تنها از این جهت مهم است که محمدرضا گلزار را به سینمای ایران معرفی کرد. بازیگری که پیش از بازی در سام و نرگس گیتاریست گروه آریان بود و توسط ایرج قادری کشف و به سینمای ایران معرفی شد. سام و نرگس حواشی و جنجالهای بسیاری داشت.
حواشی که باعث دیده شدن هرچه بیشتر گلزار شد و به او این فرصت را داد که در فیلمهای بعدی بازی کند و خیلی زود تبدیل به یکی از سوپراستارهای سینمای ایران شود. ایرج قادری که قبل از گلزار هم شم بالای خودش را در کشف و معرفی بازیگران تازه به سینمای ایران نشان داده بود، این بار هم با کشف گلزار نشان داد که سن و سال تاثیری بر روی هوش بالای او نگذاشته است و با این انتخاب درست بازیگر مشهور دیگری را به سینمای ایران معرفی کرد.