واکنش جالب همایون شجریان به اشتباه در اجرای تصنیف مرغ سحر/ ویدئو
همایون شجریان خواننده موسیقی سنتی کشورمان وقتی اشتباهی در اجرای تصنیف "مرغ سحر" داشت گفت: من یک بیت جا انداختم،دوباره از اول.
همایون شجریان خواننده موسیقی سنتی کشورمان وقتی اشتباهی در اجرای تصنیف "مرغ سحر" داشت گفت: من یک بیت جا انداختم،دوباره از اول.
زور بیخودی می زند.
تو هر جور بخونی عشقی پسر .
وضع حجاب اعضاء خانم گروه اصلاً با قوانین حجاب حکومت جمهوری اسلامی ایران منطبق نیست!
چون سماع آمد ز اول تا کران
مطرب آغازید یک ضرب گران
خر برفت و خر برفت آغاز کرد
زین حرارت جمله را انباز کرد
زین حرارت پایکوبان تا سحر
کفزنان خر رفت و خر رفت ای پسر
از ره تقلید آن صوفی همین
خر برفت آغاز کرد اندر حنین
چون گذشت آن نوش و جوش و آن سماع
روز گشت و جمله گفتند الوداع
خانقه خالی شد و صوفی بماند
گرد از رخت آن مسافر میفشاند
رخت از حجره برون آورد او
تا به خر بر بندد آن همراهجو
تا رسد در همرهان او میشتافت
رفت در آخُر خر خود را نیافت
گفت آن خادم به آبش برده است
زانک خر دوش آب کمتر خورده است
خادم آمد گفت صوفی خر کجاست
گفت خادم ریش بین، جنگی بخاست
گفت من خر را به تو بسپردهام
من تو را بر خر موکل کردهام
از تو خواهم آنچ من دادم به تو
باز ده آنچ فرستادم به تو
بحث با توجیه کن حجت میار
آنچ من بسپردمت وا پس سپار
گفت پیغمبر که دستت هر چه برد
بایدش در عاقبت وا پس سپرد
ور نهای از سرکشی راضی بدین
نک من و تو خانهٔ قاضی دین
گفت من مغلوب بودم صوفیان
حمله آوردند و بودم بیم جان
تو جگربندی میان گربگان
اندر اندازی و جویی زان نشان
در میان صد گرسنه گردهای
پیش صد سگ گربهٔ پژمردهای
گفت گیرم کز تو ظلما بستدند
قاصد خون من مسکین شدند
تو نیایی و نگویی مر مرا
که خرت را میبرند ای بینوا
تا خر از هر که بود من وا خرم
ورنه توزیعی کنند ایشان زرم
صد تدارک بود چون حاضر بدند
این زمان هر یک به اقلیمی شدند
من که را گیرم که را قاضی برم
این قضا خود از تو آمد بر سرم
چون نیایی و نگویی ای غریب
پیش آمد این چنین ظلمی مهیب
گفت والله آمدم من بارها
تا ترا واقف کنم زین کارها
تو همیگفتی که خر رفت ای پسر
از همه گویندگان با ذوقتر
ای همایون رفیقِ خوش خوشان
خوانده ای آیا تو قصه ی صوفیان؟
خر برفت و خر برخت آموختی؟
از بهار آیا تو جامه ای دوختی؟
بهار = شاعر مرغ سحر