فیلم‌ های ترسناکی که در سینما اکران نشدند

دیدن فیلم‌های ترسناک در سینماها باعث ایجاد یک تجربه جمعی هیجان‌انگیز می‌شود، و این فیلم‌ها باید از همان ابتدا اکران مناسبی در سینما داشته باشند.

 فیلم‌ های ترسناکی که در سینما اکران نشدند

زمانی که به تاریخچه‌ی اکران سینمایی فیلم‌های ترسناک نگاه می‌کنیم، جای خالی چندین نام دیده می‌شود. فیلم‌هایی که اگر به پرده‌ی بزرگ نقره‌ای راه پیدا می‌کردند می‌توانستند به موفقیتی که لایقش هستند دست پیدا کنند. 

مدیر اجرایی نت‌فلیکس یعنی آقای تد ساراندوس، اخیراً در مصاحبه با نیویورک تایمز اظهاراتی عجیب و جالب داشته است. زمانی که او درباره‌ی پدیده‌ی باربنهایمر در تابستان گذشته صحبت می‌کرد اصرار داشت که موفقیت دو فیلم Barbie و Oppenheimer، صرفاً بخاطر اکران فیزیکی آن‌ها در تئاترها نبوده و حضور مردم برای تماشای این دو فیلم اهمیتی ثانوی داشته است.

«دو فیلم باربی و اپنهایمر برای نت‌فلیکس عناوینی شاخص و مهم بوده‌اند و اگر تنها بر روی نت‌فلیکس هم عرضه می‌شدند باز می‌توانستند موفقیتی مشابه را تجربه کنند.»

این اظهارات کمی غیر واقع‌بینانه به‌نظر می‌رسند، با این حال او ادامه داد:«هیچ دلیلی ندارد که فکر کنیم تمامی مردم نیازمند صفحه‌ نمایشی به بزرگی پرده‌ی سینما هستند! به عنوان مثال پسرم یک تدوین‌گر است، بیست و هشت سال سن دارد و فیلمی مثل لارنس عربستان را روی گوشی خود تماشا می‌کند.»

جدا از مثال نامناسب ساراندوس، گفته‌ی او بطور کلی اشتباه به‌نظر می‌رسد. بسیاری از فیلم‌ها روی پرده‌ی سینما بهتر هستند چرا که خیلی ساده بگوییم، تصویر به اندازه‌ی کافی بزرگ است. دو علت اصلی برای ارجحیت تجربه‌ی تئاتری فیلم‌ها می‌توان عنوان کرد که گفته‌ی مدیر اجرایی نت‌فلیکس را به چالش می‌کشند؛ اولاً اینکه وقتی در تئاتر هستید می‌توانید بیشترین جزئیاتی که در فیلم‌برداری رخ داده را به وضوح در صفحه نمایش بسیار بزرگ آن ببینید و هر فیلم ذاتاً از مجموعه‌ی همین تصاویر تشکیل شده‌ است.

ثانیاً، اگر به تماشای فیلم‌های ترسناک علاقه‌مند هستید، در تجربه‌ی تئاتری آن یک‌جور اثر جادویی نهفته است. واقعاً نمی‌توان چیزی را با احساس تعلیقی که در میان افراد حاضر در سالن، زمان اجرای فیلم ترسناک وجود دارد، مقایسه کرد. سینما، بهترین مکان برای تجربه‌ی فیلم‌های ترسناک است.

فیلم‌هایی در ژانر ترسناک وجود دارد که هیچ‌گاه موفق به تجربه‌ی تئاتری آن‌ها نشدیم چون که هیچ‌گاه اکران حضوری نداشتند. در ادامه نگاهی به لیست عناوینی خواهیم انداخت که یا در تلویزیون نمایش داده شدند، یا بر روی سرویس‌های استریم آنلاین عرضه شدند یا مستقیم دی‌وی‌دی آن‌ها انتشار یافت، اما هیچ‌گاه نتوانستیم تجربه‌ی سینمایی لازم را با آن‌ها تجربه کنیم.

Prey

85

شکی نیست که Prey در صفحه‌ای بسیار بزرگ و در سالنی پر از جمعیت تجربه‌ای فوق‌العاده می‌شد

فیلم Prey به کارگردانی دن تراختنبرگ که در سال ۲۰۲۲ عرضه شد، شاید بهترین فیلم از مجموعه‌ی Predator باشد. این بار، ماجرای یک بیگانه را دنبال می‌کنیم که زمانی با بیگانه‌ی معروف فیلم بیگانه جنگیده است! او با یک تصادف هوایی در قرن ۱۸ پا روی زمین می‌گذارد و با جنگجویان بومی آمریکای شمالی موسوم به کومانچی‌ها باید روبرو شود. بدین ترتیب نبردهای جذاب در این فیلم، بجای مانور دادن بر روی سلاح‌های پیچیده و عجیب‌ غریب موجود در دیگر فیلم‌های علمی تخیلی، تیر و کمان را در مرکز صحنه‌های اکشن خود می‌بیند. ایده‌ای بدیع که به خوبی هم پیاده سازی شده است.

متأسفانه هیچ‌گاه موفق به دیدن نسخه‌ی تئاتری فیلم Prey نشدیم؛ با وجود اینکه برای عرضه‌ی گسترده در سینماها ترتیب داده شده بود، اما زمان عرضه مستقیماً وارد سرویس Hulu شد. کارگردان آن، یعنی تراختنبرگ در مصاحبه‌ای معتقد بود که این فیلم تنها بر روی این سرویس منتشر شد تا به نحوی به مخاطبان ثابت کند که سرویس استریم دیزنی به خوبی در حال رشد است!

«مسئولان سرویس استریم امیدوارند که با چنین سیاست‌هایی تلقین کنند که مقیاس بزرگ‌تر را هم در نظر دارند و این سیستم صرفاً برای آثار کوچک‌تر با بودجه‌های محدود نیست! به عبارت دیگر آن‌ها می‌خواهند بگویند که در سرویس ما تجارب سینمایی با مقیاس غول‌آسا هم وجود دارد.»

حدس بزنید که علاوه بر Hulu کجا می‌توان یک تجربه‌ی سینمایی اثری با مقیاس غول‌آسا را تجربه کرد؟ درست است، روی پرده‌ی سینما و در سالن تئاتر! فیلم Prey، فیلم‌برداری زیبایی از محیط‌های سرسبز دارد؛ زیبایی طبیعی آمریکای غربی در اینجا می‌تواند با بهترین فیلم‌های وسترن برابری کند؛ یکی از سکانس‌های اکشن این فیلم در جنگلی مه‌آلود دنبال می‌شود که مطمئناً می‌توانست برای تماشاگران حاضر در سالن نفس‌گیر باشد. شکی نیست که Prey در صفحه‌ای بسیار بزرگ و در سالنی پر از جمعیت تجربه‌ای فوق‌العاده می‌شد. اکنون طرفداران امیدوارند که حداقل دنباله‌ی این فیلم برای باکس آفیس لیست بشود.

Curse of Chucky

86

چاکی، عروسک معروف فیلم‌های ترسناک می‌تواند هر کسی را زهر ترک کند!

سریال Chucky ساخته‌ی شبکه SyFy ثابت کرد که عروسک قاتل معروف می‌تواند به خوبی هر ویلن دیگری در فیلم‌های ترسناک، عمل کند. برخلاف بسیاری از فرانچایزهای اسلشر دیگر، Chucky توانسته مجموعه را با دنباله‌های خود زنده نگه دارد و حتی به تلویزیون هم بدون افت کردن قدم بگذارد. با این وجود، بهتر است که بدانید دوتا از ادامه‌های این سری که در دهه‌ی ۲۰۱۰ منتشر شدند، هیچ‌گاه بر روی پرده سینما به نمایش در نیامدند و مستقیم به صورت ویدیو در دسترس بینندگان قرار گرفتند.

در حالی که دو فیلم Bride of Chucky و Seed of Chucky، این مجموعه را تا حدودی اغراق آمیز کردند، در سال ۲۰۱۳ با انتشار Curse of Chucky، این اسباب‌ بازی ترسناک را به ریشه‌های وحشت‌ناکش بازگرداند. این نسخه را می‌توان یک فیلم در ژانر فرعی «خانه‌ی متروک» دسته بندی کرد، با این تفاوت که به جای یک روح، این شخصیت چاکی است که شب را برای بازدید کنندگان خانه پر از ترس می‌کند. شخصیت نیکا با بازی فیونا دوریف، زنی بر روی ویلچر است و فیلم مطمئن شده که بتواند او را به هر طریقی زهرترک کند!

چند سال پس از نسخه‌ی سال ۲۰۱۳، شاهد ظهور Cult of Chucky بودیم؛ فیلم ترسناکی که پس زمینه‌ی زمستانی داشت و در تیمارستان روایت می‌شد. این یکی را حتی می‌توان بهتر هم قلمداد کرد. مضمون اصلی داستان تکیه بر روح دوگانه‌ی چارلز لی ری است که به عروسک‌های متعددی تقسیم شده است. در اینجا قاتل روانی معروف، یک ارتش عروسکی را رهبری می‌کند که به او اجازه می‌دهد تا بتواند حربه‌های اسلشر بسیار بیشتری پیاده کند. بطور کلی این دو فیلم از سری چاکی بسیار مفرح هستند و اگر در تئاتر اکران می‌شدند مطمئناً طرفداران بیشتری به سمت این سری ترغیب می‌شدند.

Significant Other

87

خیلی خوب می‌شد اگر می‌توانستیم این سفر ترسناک و علمی تخیلی را بر روی پرده‌های بزرگ سینما ببینیم

مایکا مونرو، پیش از این توانسته بود چندین فیلم ترسناک خوب که در تئاترها اکران شده بودند را کارگردانی کند؛ فیلم‌هایی نظیر It Follows و The Guest. این کارگردان یکی از خوب‌های ژانر وحشت به حساب می‌آید و به همین دلیل است که وقتی متوجه شدیم فیلم Significant Other اکران مستقیم در سالن‌های سینما ندارد و تنها می‌توانیم از طریق سرویس استریم Paramount+ آن را ببینیم، ناامید شدیم. سینماتوگرافی این فیلم، در برگیرنده‌ی تصاویری بسیار زیبا از طبیعت انبوه و سرسبز شمال غربی آمریکا در سواحل اقیانوس آرام است که دیدن آن بر روی صفحه‌های بزرگ سینما، حسرتش بر دل طرفداران باقی خواهد ماند.

مطمئناً اگر چنین فرصتی در اختیار این فیلم مونرو قرار می‌گرفت می‌توانست شهرتی که لایقش است را به دست بیاورد و با فیلمش بر سر زبان‌ها بیافتد. در عوض، عدم اکران تئاتری باعث شد تا فیلم زیر خرواری مدیای دیگر که از الگوریتم‌های سرویس‌های استریم پیروی می‌کنند، دفن بشود. نتیجتاً فن بیسی که ممکن بود به راحتی داشته باشد را از دست داد.

داستان کلی فیلم Significant Other، درباره‌ی زوجی با نام‌های روث و هری است که مدتی‌ست با هم هستند، اما نمی‌دانند آینده‌ی رابطه به کجا ختم خواهد شد. آن‌ها برای تفریح به سفری چند روزه در طبیعت می‌روند تا اینکه در آنجا متوجه می‌شوند که چیزی عجیب و ترسناک در جنگل‌ وجود دارد. فیلم روایت آرامی دارد و عجله نمی‌کند؛ دیالوگ‌ها بخش مهمی را تشکیل می‌دهند اما بازی مونرو و لیسی چنان خوب به نظر می‌رسد که هیچ‌گاه فکر نمی‌کنید گفتگوی آن‌ها خسته کننده است.

مکان‌هایی که داستان در آن جریان دارد، بسیار چشم‌گیر هستند و فیلم‌برداری خوب آن‌ها به داستان رابطه‌ی دراماتیک زوج اصلی داستان، روح داده است. خیلی خوب می‌شد اگر می‌توانستیم این سفر ترسناک و علمی تخیلی را بر روی پرده‌های بزرگ سینما ببینیم.

Trick ‘r Treat

88

فیلم Trick ‘r Treat قطعه پازل گم‌شده‌ی قصه‌های هالووین است

بسیاری از فیلم‌های ژانر وحشت خیلی زود تبدیل به اثری کلاسیک شدند؛ برای نمونه می‌توان به Get Out یا Hereditary  اشاره کرد، اما این قضیه برای دیگر آثار ساخته شده در این سبک صدق نمی‌کند. خیلی از فیلم‌های این مدلی هیچ‌گاه فرصت کافی برای درخشیدن و دیده شدن پیدا نمی‌کنند تا شهرتی ماندگار به دست بیاورند. با این حال، مجموعه‌ی وحشت هالووینی Trick ‘r Treat در شرایط سخت عرضه‌ی خود و کم لطفی‌هایی که نسبت به آن شد، توانست برای مدتی بدرخشد.

این فیلم در سال ۲۰۰۷ توسط کمپانی برادران وارنر مستقیماً بر روی دیسک عرضه شد و هیچ‌گاه نشر تئاتری برایش در نظر گرفته نشد. با این وجود، به دلیل کیفیت ساخت بالای آن توانست بر سر زبان‌ها بیافتد. در سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳، البته چندین سینما آن را به تصویر کشیدند و طرفداران توانستند برای اولین بار این فیلم را در آنجا تماشا کنند.

آدم با خودش فکر می‌کند که اگر فیلم کمی دیرتر عرضه می‌شد آیا شرایط متفاوت می‌شد؟ احتمالاً آنا پاکوین می‌توانست از همان ابتدا در سریال True Blood ایفای نقش کند و برایان کاکس، حتی قبل از رسیدن به Succession، رزومه‌ای بهتر برای خودش دست و پا می‌کرد. مایکل دووگرتی، کارگردان فیلم هم در کنار آثاری چون Krampus و Godzilla: King of Monsters، اثر فاخر دیگری در کارنامه‌اش می‌داشت و ثابت می‌کرد که واقعاً کارش در سینما خوب است.

خلاصه که طرفداران می‌بایست خودشان ماجراجویی‌های ترسناک و فریکی فرد کوچکی به نام سم را در صفحه‌ی کوچک روبرویشان دنبال می‌کرد. فیلم Trick ‘r Treat قطعه پازل گم‌شده‌ی قصه‌های هالووین است؛ در این مجموعه چندین داستان در این مورد را دنبال می‌کنید که گاه احمقانه و گاه ترسناک هستند. لذت‌های شیطانی این مجموعه مطمئناً باید جایی در لیست تماشای هر دوست‌دار فیلم ترسناک، داشته باشد؛ خصوصاً اگر در روزهای پاییزی منتهی به هالووین باشیم.

The Passenger

89

در این فیلم طراحی صداهای فوق‌العاده‌ای وجود دارد که شنیدن آن‌ها بر روی اسپیکرهای بزرگ شنیدن داشت

کارتر اسمیت، از همان ابتدای روزمه‌اش طوفانی شروع کرد. The Ruins که در سال ۲۰۰۸ به روی پرده سینما رفت، انتشار وسیع سینمایی داشت. سپس Jamie Marks Is Dead را ساخت که به وضوح مقیاس کاری‌اش کوچک‌تر بود و با بودجه‌ی کم خود بیشتر بر روی ساختن جوی ترسناک تمرکز داشت؛ در این فیلم خبری از تعلیق‌های چشم‌گیر The Runis نبود. در سال ۲۰۲۳ اسمیت، کارگردان دو فیلم تازه منتشر شده بود: اولی Swallowed بود که مولفه‌های وحشت و کمدی به یک میزان در آن حضور داشت و شبیه به اولین کار این کارگردان بود؛ دیگری هم The Passenger است که به‌طور کلی در سطح دیگری قرار داشت.

فیلم دوم، اگر در تئاترها اکران می‌شد مشخصاً توانایی بروز بسیار بهتری پیدا می‌کرد؛ در این فیلم طراحی صداهای فوق‌العاده‌ای وجود دارد که شنیدن آن‌ها بر روی اسپیکرهای بزرگ شنیدن داشت. داستان اصلی فیلم درباره یک کارگر فست‌فودی ساده لوح به نام رندی است که در محل کار به او زور گفته می‌شود. یک روز، همکار رندی یعنی بنسون از کوره در می‌رود و کاسه صبرش لبریز می‌شود. از مغازه به سمت وانت خود می‌رود، یک اسلحه‌ی شکاری بر می‌دارد و بر می‌گردد داخل. بنسون در اینجا می‌خواست که نشان بدهد هر چیزی که عوض دارد گله ندارد و اگر کسی به کس دیگر زور می‌گوید، بهتر است منتظر انتقام هم باشد! پس از آن هم رندی و بنسون راهی یک سفر می‌شوند که نام فیلم ریشه‌اش را از آنجا گرفته است.

صدای شلیک اسلحه و دیگر صداهای ضربه‌ دار باعث شوکه کردن بیننده و سوپرایز شدن او در میان صحنه‌های مهیج می‌شود، مطمئناً تجربه‌ی تئاتری The Passenger باعث برجسته شدن این جنبه از فیلم می‌شد. همچنین، وجود یک نمایشگر بزرگ به خوبی می‌توانست تلاش‌های ظریف و پر از بیانِ برچ‌هولد و گلنر را در فضایی ترسناک به نمایش بگذارد.

The Midnight Meat Train

90

کیتامورا به خوبی توانسته است از ابزار گرافیکی در دسترسش برای ساختن فیلمی با ارزش بصری بالا، بهره ببرد

فیلم The Midnight Meat Train به کارگردانی ریوهی کیتامورا، در سال ۲۰۰۸ به عنوان یک اقتباس از داستان کوتاه کلایو بارکر ساخته شد. اگرچه که در این فیلم ستاره‌ای همچون بردلی کوپر، در آغاز رشدش، ایفای نقش می‌کرد اما کمپانی Lionsgate، آن را تنها در ۱۰۰ تئاتر اکران کرد. بارکر، نویسنده‌ی داستان کوتاه اصلی، مشخصاً ناراحت بود. او در اینباره اذعان داشت: «اگر چه که من عمیقاً از شانس کم فیلم The Midnight Meat Train بر روی پرده‌های سینما ناراحت هستم، اما این فیلم به وضوح صاحب سبک است، ترسناک است و زیباست. مردم شاید نتوانند در سینما کیفیت آن را بشناسند و قدرش را بدانند، اما اگر آن را در نمایش‌های نیمه شب یا بر روی دی‌وی‌دی هم مشاهده کنند، متوجه سطح فیلم خواهند شد.»

بارکر اصلاً اشتباه نمی‌کند، چرا که این فیلم معرکه است و در سال‌های پس از انتشار نصفه و نیمه‌اش توانسته فن‌هایی هم پیدا کند. بردلی کوپر در نقش لئون ظاهر شده؛ عکاسی جوانی که به عکس گرفتن از دنیای زیرزمینی نیویورک علاقه‌مند است. همین موضوع سنگ بنای داستان است. یک شب او از دختری عکس می‌گیرد که در ادامه در مترو گم می‌شود و عکسی دیگر هم از مردی وجود دارد که احتمال می‌رود دزد او باشد. به همین ترتیب که لئون شیفته‌ی این مرد قصاب می‌شود، به مرور وارد یک دنیای زیرزمینی در زیر خیابان‌های شهر می‌شود که خشونت‌بار و بی‌رحم است.

کشتارها در فیلم The Midnight Meat Train، توسط CGI ساخته شده‌اند و تصاویر فیلم زیر خرواری از ابزار آلات سینمایی دفن شده است. نتیجتاً خشونت‌های موجود در اینجا به قدری رنگ و لعاب دیده‌اند که تنها می‌توان در صفحه‌های بزرگ سینما لذت واقعی دیدنش را چشید. کیتامورا به خوبی توانسته است از ابزار گرافیکی در دسترسش برای ساختن فیلمی با ارزش بصری بالا، بهره ببرد.

Little Monsters

91

لوپیتا نیونگو با این فیلم نشان داد که نه تنها استعداد زیادی در جان دادن به نقش‌های ترسناک دارد، بلکه خنده‌دار نیز هست

لوپیتا نیونگو بازیگری‌ست که توانست با نقش آفرینی دیوانه‌وارش در فیلم Us به کارگردانی جوردن پیل، جای پای محکمی برای خودش در ژانر وحشت بسازد. بازیگری او به راحتی قابل ارتباط است و در عین حال می‌تواند ترسناک هم عمل کند؛ همین ویژگی‌ها باعث می‌شود که فکر کنیم نداشتن یک نامزدی اسکار ناحقی در رابطه با نیونگو بوده است. با این حال، Us تنها عملکرد درخشان این بازیگر در سال ۲۰۱۹ نبود؛ او توانست با نقش‌آفرینی در یک فیلم ترسناک دیگر به نام Little Monsters هم نشان بدهد که درخشش‌اش تصادفی نبوده است.

این فیلم یک اثر ترسناک زامبی‌محور بود که هیچ‌گاه به روی پرده‌های سینما نرفت و پس از شروع موفق در فستیوال Sundance، مستقیماً روی سرویس استریم Hulu قرار گرفت. لوپیتا نیونگو با این فیلم نشان داد که نه تنها استعداد زیادی در جان دادن به نقش‌های ترسناک دارد، بلکه خنده‌دار نیز هست.

فیلم Little Monsters، قصه‌ی یک سفر مدرسه‌ای را روایت می‌کند که خیلی زود بخاطر هجوم زامبی‌ها تبدیل به کشتارگاه می‌شود. نیونگو در نقش یک معلم به نام خانم آدری کارولین ظاهر می‌شود که وظیفه خود می‌بیند تا دانش‌آموزان خردسالش را در مقابل هیولاها امن و امان نگه دارد. جاش گد هم در این فیلم نقش فردی به نام تدی مک‌گیگل را بازی می‌کند که به مرور متوجه می‌شویم چیزی کم از زامبی‌ها ندارد!

خشونت به نمایش گذاشته شده در این فیلم تا حدی کمیک و اغراق شده است؛ برای مثال می‌توان فکر کرد که با Shaun of the Dead روبرو هستیم نه Dawn of the Dead. فیلم Little Monsters در به راه انداختن دریاچه خون کم نمی‌گذارد و المان‌های کمدی در آن به خوبی با خشونت افسار گسیخته هماهنگ شده‌اند. همه‌ی این‌ها باعث می‌شود تا حسرت بخوریم که چرا این فیلم نتوانست به تئاترها راه پیدا کند؛ اگر چنین اتفاقی می‌افتاد احتمالاً نیونگو بیش از پیش به عنوان یک چهره‌ی موفق در ژانر وحشت به یاد آورده می‌شد.

Body Bags

92

Body Bags بیننده را به یک فستیوال حال بهم زن اما جذاب دعوت می‌کند

دقیقاً مثل فیلم‌های کمدی، بهتر است که آثار ترسناک را در کنار دیگران در یک سالن سینما مشاهده کرد؛ صرفاً به دلیل هماهنگی جمعی که هنگام دیدن صحنه‌های تعلیق آمیز در فیلم‌های این چنینی بین حضار وجود دارد؛ چنین احساسی باعث می‌شود که فکر کنیم ترس واقعاً در کنارمان جریان دارد و لحظات شوکه شدن و ترس بهتر نمایان می‌شوند. چنین احساسی را نمی‌توان هنگام تماشای تلویزیونی یک فیلم ترسناک تجربه کرد.

هیچ موردی احتمالاً بهتر از Body Bags وجود ندارد که گفته قبلی را تأیید کند. این مجموعه فیلم‌های کوتاه که در اوایل دهه ۹۰ میلادی ساخته شد، توسط چهره‌های افسانه‌ای ژانر وحشت و اسلش یعنی جان کارپنتر و توب هوپر کارگردانی شده است و همانطور که انتظار می‌رود آثاری با کیفیت و پیچیده ساخته شده‌اند. در قسمت The Gas Station، داستان دختری را دنبال می‌کنیم که در شیفت شب کار می‌کند و همزمان شایعات فرار یک قاتل روانی از تیمارستان محلی او را به وحشت انداخته‌اند.

در قسمت Hair، مردی پروسه‌ی درمان رشد موی جدیدی را امتحان می‌کند، اما خیلی زود متوجه می‌شود که موهای زائد به شکلی عجیب در قسمت‌هایی که انتظارش را نمی‌کشید در حال رشد هستند! هوپر با کارگردانی قسمت Eye، داستانی شوکه کننده از یک بازیکن بیسبال را ساخته که توسط فرد مرده‌ای پیوند چشم دریافت می‌کند و پس از آن باید با ویژن‌های روانی و جنسی شدیداً ترسناک روبرو بشود.

همانطور که از خلاصه‌ی قسمت‌های مختلف این مجموعه‌ی ترسناک مشخص است، Body Bags بیننده را به یک فستیوال حال بهم زن اما جذاب دعوت می‌کند که بهتر بود در کنار دیگران به مشاهده‌اش پرداخت و تجربه‌ی زهر ترک شدن دسته جمعی با آن را به دست آورد! اگر چند دوست که عاشق فیلم ترسناک هستند دارید، آن‌ها را دور هم جمع کنید و به تماشای Body Bags بپردازید، چرا که دیدن آن به صورت گروهی بسیار بهتر خواهد بود!

Sick

93

فیلم Sick داستانی جالب در ژانر وحشت با محوریت پاندمی ویروس کرونا به نمایش می‌گذارد

اگر نگاهی به اتفاقات مربوط به شیوع ویروس کرونا داشته باشیم، آنوقت عجیب نیست که چرا فیلم Sick مستقیماً بر روی سرویس Peacock قرار گرفت و خبری از عرضه‌ی تئاتری آن نبود. در این دوره، وضعیت قرنطینه بطور کلی بر روی انتشار فیلم‌ها و درآمد منتج از آن‌ها اثری منفی گذاشته بود. فیلم Songbird هم مثلاً نمونه‌ی خوبی است که در سال ۲۰۲۰ مستقیماً در Hulu قرار گرفت، چرا که ما همگی از این ویروس نوپا و ناشناخته ترسیده بودیم.

با این حال Sick در اوایل سال ۲۰۲۳ منتشر شد، زمانی که رنسانس آثار اسلشر بود و همگی در تئاتر‌ها اکران شدند؛ در این دوره دو فیلم جدید سری Scream به روی پرده سینما رفت و در کنار آن آثار باکیفیت دیگری در این سبک مثل Thanksgiving به کارگردانی الی راث هم، وجود داشت. فیلم Sick کاملاً در همین دسته قرار می‌گیرد؛ اصلاً نویسندگی آن هم بر عهده‌ی کوین ویلیامسون بود که اولین فیلم‌های سری Scream را نوشته است و آثار کلاسیک اسلشر دیگری مثل I Know What You Did Last Summer را هم با نام او می‌شناسیم. مطمئناً اگر فیلم Sick هم به روی پرده می‌رفت طرفداران بیشتری به سوی او جذب می‌شدند؛ چه چیزی بهتر از دیدن یک فیلم ترسناک که در کابینی در جنگل جریان دارد و توییست اصلی آن پیرامون پاندمی ویروسی است که به تازگی دنیا با آن کنار آمده.

پارکر و میری، به ترتیب با بازی گایدن ادلون و بت میلیون، تصمیم می‌گیرند که روزهای ابتدایی قرنطینه را در یک خانه‌ی لوکس جنگلی بگذرانند اما خبر ندارند که در همین حوالی یک قاتل تشنه به خون هم پرسه می‌زند. اگر نسبت به تنفس افراد دیگر هم بخاطر ترس از شیوع ویروس کرونا حساس هستید و از آن می‌ترسید، پس باید پرسید چگونه می‌خواهید با یک قاتل چاقو به دست روبرو شوید؟ و نقطه قوت این فیلم هم در همین نکته نهفته است. Sick قادر است که سکانس‌های تعقیب و گریز جذاب که مهیج هم هستند را به خوبی به نمایش بگذارد که ندیدن مستقیم آن‌ها بر روی پرده‌ی سینما واقعاً غبطه برانگیز است.

Tremors 2: Aftershocks

94

این فیلم کمدی استهزا در ژانر وحشت می‌باشد که در حقش تا حد زیادی اجحاف شده است

فیلم ابتدایی سری Tremors زمانی که در سال ۱۹۹۰ عرضه شد، موفقیت چندانی کسب نکرد. حتی برای ساختن ادامه آن، شش سال طول کشید تا بتوان تیم تولید مناسب پیدا شود، ستاره‌های آن مثل کوین بیکن و ربا مکینتایر هم از بازگشت دوباره امتناع کردند. هنگامی که به دهه نود و موفقیت خرده‌ فروشی‌هایی مثل بلاک‌باستر در آن دوره نگاه می‌کنیم، جای تعجبی نمی‌ماند که چرا Tremors 2: Aftershock مستقیماً برای پخش خانگی ترتیب داده شد. نتیجتاً چندین دنباله برای این سری ساخته شد که هیچ‌کدام بودجه‌ی بزرگی نداشتند و با وجود کیفیت نسبتاً خوب، هرگز نتوانستند فرانچایز را به پخش تئاتری برسانند.

اگر Tremors 2: Aftershocks بر روی پرده سینما می‌رفت و انتشار تئاتری برای آن در نظر گرفته می‌شد، طرفداران مطمئناً می‌توانستند بهتر متوجه بشوند که این نسخه تا چه حد سری را به سمت کمدی سوق داده است. این بار، کرم‌های غول‌آسای Graboid تکامل پیدا کرده‌اند و مأموری به نام ارل بست (با بازی فرد وارد) برای روبرو شدن با این موجودات زیرزمینی که اشتهای سیری ناپذیز برای خوردن موتور اتومبیل‌ها دارند، استخدام شده است. از همین نکته می‌توان متوجه شد که پلات اصلی داستان تا چد مسخره و استهزا آمیز می‌باشد، اما همین باعث جذابیت فیلم است! نسخه‌ی دوم این سری، به خوبی نشان می‌دهد که چطور آثار اجحاف شده اما با کیفیت، می‌توانند در آینده مفید باشند و منجر به پیش‌آمدهای موفقیت‌آمیز بشوند.

Dark Night of the Scarecrow

95

Dark Night of the Scarecrow، فیلمی تنش‌زا و درگیر کننده‌ است که داستانی پیچیده از پشیمانی، انتقام و تعصبات مذهبی را به نمایش می‌گذارد

روزی روزگاری ایستگاه‌های شبکه‌ای تلویزیون مقصدی معمولی برای نمایش تمامی فیلم‌های اورجینال بودند. خیلی وقت‌ها با آثاری متوسط در این شبکه‌ها روبرو می‌شدیم اما گاهی هم آن‌ فیلم‌ها واقعاً جذاب بودند. در سال ۱۹۸۱ شبکه سی‌بی‌اس فیلم Dark Night of the Scarecrow را منتشر کرد که پیش از آشنایی ما با چهره‌های ماندگاری چون فردی کروگر یا جیسون ورهیس، اسلشر را معنا می‌کرد.

این فیلم درباره‌ی بی‌عدالتی مردم کوته فکر و خرافاتی روستایی است که به شکلی خودخواسته دست به اجرای عدالت می‌زنند؛ فردی به نام بوبا با بازی لری دریک به دلیل عدم توازن عقلی توسط مردم این روستا به دار آویخته می‌شود. این مرد که مشابه با یک مترسک اعدام می‌شود، خیلی زود انتقام جرم نامقدس و بی‌عدالتی انجام شده را می‌گیرد. بوبا به شکلی از این صانحه جان سالم به در می‌برد و یک به یک مردم روستا را می‌کشد.

Dark Night of the Scarecrow، فیلمی تنش‌زا و درگیر کننده‌ است که داستانی پیچیده از پشیمانی، انتقام و تعصبات مذهبی را به نمایش می‌گذارد. چارلز درنینگ مثل همیشه توانسته نقشی ماندگار بیافریند که در کنار طراحی‌های تیم تولید به آن رنگ و لعابی ترسناک داده شده است. اگر این فیلم را دیده باشید ظاهر مترسکی بوبا و چشم‌های ترسیده‌ی او پشت کیسه‌ی پارچه‌ای را نمی‌توان به راحتی فراموش کرد. می‌توان حدس زد که اگر این فیلم راهش را بر روی پرده‌ی سینما و سالن‌ها تئاتر پیدا می‌کرد احتمالاً می‌توانست بوبا را شخصیتی هم‌تراز با مایکل مایر و جیسون ورهیس، در میان چهره‌های نوستالژیک ژانر اسلشر قرار دهد.

Dead End

96

هر زمان صحبت از فیلم‌های وحشت‌ناک کریسمسی است می‌بایست به نام Dead End هم اشاره کرد

فیلم Dead End به کارگردانی ژان-باپتیست آندره‌آ و فابریس کانپا، با وجود عرضه‌ی سینمایی در بریتانیا تنها به صورت دی‌وی‌دی و خانگی در آمریکای شمالی منتشر شد. زمانی که به کیفیت این فیلم فکر می‌کنیم، دانستن چنین نکته‌ای جای ناراحتی دارد چرا که هر زمان صحبت از فیلم‌های وحشت‌ناک کریسمسی است می‌بایست به نام Dead End هم اشاره کرد. دیدن این فیلم در سالن‌های تئاتر می‌توانست کمک شایانی به افزایش و تثبیت محبویت آن بکند.

این فیلم شباهت زیادی به سبک روایی نمایشنامه‌ها دارد چرا که بیشتر آن تشکیل شده از دیالوگ‌هایی‌ست که شخصیت‌ها هنگام رانندگی با هم رد و بدل می‌کنند. ستاره‌های ژانر وحشت یعنی لین شیی و ری وایز، نقش والدین خانواده‌ای را ایفا می‌کنند که قصد سفر به خانه‌ی جنگلی مادربزرگ را دارند. با وجود این تفاسیر، چنین زمینه‌ی دلنشینی خیلی زود خراب می‌شود و شب کریسمس برای تمامی اهالی خانواده غافل‌گیر کننده پیش می‌رود. زمانی که وارد جاده‌های جنگلی می‌شوند، به شکلی اسرار آمیز، جاده تمامی ندارد و در امتداد درختان کش می‌آید! خیلی طول نمی‌کشد که این وضعیت عجیب افراد حاضر در اتومبیل را به سمت دیوانگی سوق می‌دهد.

دیدن زنی سفیدپوش و ماشین سیاهی که در دل شب به آرامی جلو می‌رود، به خوبی نشانه‌های بدشگون مرگ هستند و دیوانگی افراد حاضر در خودرو، همه‌چیز را به سمت سرنگونی سوق می‌دهد. دلیلی وجود دارد که همواره از لین شیی به عنوان یکی از بازیگران زن محبوب ژانر وحشت یاد می‌شود؛ او واقعاً در به نمایش کشیدن زنانی که در وضعیت‌های دیوانه‌وار، شگفت‌انگیز و ترسناک هستند، استعداد دارد. البته که شاید فیلم Dead End بهترین جا برای دیدن درخشش او نیست. چرا که بازی جذاب او در کنار مضامینی چون خشونت، خون، دیوانگی و کمدی موقعیتی، به دلیل عرضه‌ی محدود به اندازه‌ی کافی دیده نشده است.

جمع بندی

در طول مقاله‌ای که خواندید، به معرفی تعدادی از فیلم‌های ژانر وحشت پرداختیم که به دلیل عدم اکران در سینماها و از سر گذراندن عرضه‌ای محدود، به اندازه‌ای که لایقش بودند دیده نشدند. عدم عرضه در سینماها طرفداران را از چشیدن لذت جنبه‌های بصری، صوتی، سکانس‌های پر از تعلیق و بازی‌های جذاب بازیگران، در فیلم‌های نام برده محروم کرد.

منبع: ویجیاتو
کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید