تبلیغات عطر وادکلن در جشنواره موسیقی فجر
این روزها چهلمین جشنواره موسیقی فجر در تهران و برخی شهرهای ایران در حال برگزاری است. با گذشت چهل دوره این رویداد که عنوان بینالمللی را نیز یدک میکشد، همچنان با کم و کاستهای فراوانی در شکل برگزاری روبهرو است.

در این 40 دوره، نقدهای زیادی به این رویداد، مانند هر رویداد دیگری وارد شد، اما چندان تاثیری در اصلاح روند آن به وجود نیاورد و گویی در همچنان بر همان پاشنه میچرخد و مشکلات هنوز پا برجاست.
باید پذیرفت که برگزاری 180 کنسرت در طول 10 روز کاری فرسایشی است و برای آن ضمن اینکه دبیرخانه رویداد باید در طول سال فعال باشد، گروههایی که تمایل به شرکت در این رویداد ملی دارند نیز باید تلاش کنند جدیدترین آثار خود را برای اجرا آماده کنند؛ نه اینکه اجراهای پیشین خود را بازخوانی کنند.
اجراهایی که در طول سالها برگزار شدهاند. در کنار آن، مقدمات و ملاحظات دیگری هم وجود دارد. مثلا فضاهایی که برای اجرای کنسرتها در نظر گرفته میشوند باید آماده شوند.
متاسفانه بیشتر کنسرتهایی که در تهران که پایتخت ایران هم هست، برگزار میشود، در فضاهایی اجرا میشوند که اصلا مناسب برگزاری کنسرت نیستند و همین امر، کیفیت اجراها را پایین میآورد.
پرمخاطبترین بخش جشنواره موسیقی فجر، بخش پاپ است که این اجراها در سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی، رزمال و سالن وزارت کشور روی صحنه میروند؛ اما متاسفانه امکانات این سالنها نه تنها مناسب اجرای موسیقی نیست، بلکه برخی خوانندگان پاپ که برای شرکت در این رویداد اعلام آمادگی میکنند از کلاس موسیقیایی لازم برخوردار نیستند و تنها به دلیل دنبالکنندگان زیادی که در فضای مجازی دارند، میتوانند سالنها را پر کنند.
البته با اینکه در رویدادهای اینچنینی باید نظارت خاصی بر شیوه اجراها صورت بگیرد، اما متاسفانه در اجراهای پاپ خوانندگان به تبلیغات برندهای خاص برخی پلتفرمها میپردازند. به عنوان مثال در این دوره میتوان به کنسرت فرزاد فرزین اشاره کرد.
او در طول این اجرا با پخش تصاویری از فیلمها و سریالهایی که در شبکه خانگی پخش شده بودند نه تنها به تبلیغات این شبکه پرداخت، بلکه به نوعی به تبلیغ عطر و ادکلن هم پرداخت.
این دوره از جشنواره موسیقی فجر هر شب به یک هنرمند تقدیم میشود و سومین شب این اجراها به حسین علیزاده تقدیم شده بود. علیزاده پیشاپیش این شب با انتشار بیانیهای اعتراض خود را اعلام و ابراز کرد هرگز در جشنواره فجر شرکت نکرده و این را از افتخارات هنریاش دانست و یادآور شد که هیچ تمایلی ندارد در یک رویداد حکومتی شرکت کند.
در آخرین لحظات تنظیم این گزارش خبر رسید که محسن چاوشی خواننده پاپ هم بزرگداشت خود در شب پنجم جشنواره را پس زد و گفت: «نه راضیام، نه علاقهای دارم.» البته در مقابل کسانی چون علیزاده، گروهی از هنرمندان هم هستند که اگرچه اعتقادی به جشنواره فجر ندارند، اما معتقدند اگر شرکت نکنند کیفیت این رویداد از اینکه هست هم پایینتر میآید و با این استدلال در جشنواره شرکت میکنند.
یکی از مهمترین بخشهای موسیقی فجر بدون اغراق بخش موسیقی مقامی است. متاسفانه توجه لازم به این بخش نشد و همین موجب شده که بهترین و ارزندهترین استادان موسیقی مقامی در سالنهایی خالی از جمعیت یا با مخاطبانی کمتر از 50 نفر روی صحنه بروند.
محمد یگانه از هنرمندانی بود که در این دوره در بخش موسیقی مقامی در برج آزادی روی صحنه رفت؛ اجرای او اگرچه از مهمترین اجراهای شب سوم جشنواره موسیقی فجر بود، اما متاسفانه در سالنی با تعداد معدودی مخاطب برگزار شد.
سالنی که میتوان گفت تقریبا خالی بود! برای دوستداران فرهنگ و هنر ایران جای افسوس دارد که چنین هنرمندان ارزشمندی آنگونه که باید قدر نمیبینند و در رویداد که دو صفت «ملی» و «بینالمللی» را یدک میکشد، چنین غریب واقع میشوند. انگار مسوولان موسیقی در بخش دولتی، تنها دعوت از آنها برای حضور در رویدادها و جشنوارهها را تکلیف خود میدانند. خصوصا وقتی میبینیم که هیچ مدیر و مسوول فرهنگی کشور در اجرای این هنرمندان حضور ندارند.
خداداد شکلزهی نیز از جمله هنرمندان سیستان و بلوچستان است که در سومین شب جشنواره موسیقی فجر به همراه گروهش اجرا داشت.
شکلزهی که در سالهای گذشته همواره از وضعیت نامساعد معیشت هنرمندان مقامی گفته و ابراز گلایه کرده، از معدود حاضران در سالن قدردانی کرد که از برگزارکنندگان جشنواره درخواست کردهاند آنها را هم به جشنواره فجر دعوت کنند تا آنها هم از این راه درآمدی -هر چند ناچیز- داشته باشند؛ چراکه جز از موسیقی راهی برای امرار معاش ندارند. از دیگر بخشهای شب سیستان و بلوچستان تکنوازی عیسی بلوچ بود؛ او در این شب تکنوازی کرد.
این نوازنده موسیقی کواتی هم که اجراهایش با استقبال خوبی روبهرو شد، معتقد است جشنواره موسیقی فجر برای علاقهمندان به موسیقی فرصت مغتنمی است تا بتوانند با موسیقی اقوام مختلف ایران آشنا شوند. به گفته او موسیقی «کواتی» بیشتر در محافل مذهبی به اجرا درمیآید و جنبه عرفانی و معنوی دارد. البته از این موسیقی در جشنها و دورهمیها و نیز در عزاداریها و مراسم سوگواری هم استفاده میشود. به عبارتی اینگونه از موسیقی با زندگی و فرهنگ مردم بلوچ و غم و شادیهایشان درآمیخته است.
بخشی از اجرای او در شب سیستانوبلوچستان اجرایی بود که در جشن عروسی برای داماد اجرا میشود. تکتم ملایی از جمله هنرمندانی است که در جشنواره موسیقی فجر در فرهنگسرای ارسباران روی صحنه رفت. او با اینکه سه دوره در جشنواره یاس که مختص بانوان است شرکت کرده بود، نخستینبار است که در جشنواره موسیقی فجر شرکت میکند.
او معتقد است این رویداد فرصتی است تا قابلیتها و تواناییهای گروههای شهرستانی دیده شود. ملایی میگوید: جشنواره موسیقی میتوانست بسیار مفید باشد، به خصوص برای گروههایی مانند ما که در شهرستان فعالیت میکنیم. حضور در تهران و شرکت در جشنواره فرصتی فراهم میکند که بتوانیم در شرایط تقریبا حرفهای و با امکانات مناسب اجرا کنیم.
شرایط حرفهای را تجربه کنیم و بسنجیم. گروه ارکستر اقوام هیژان به رهبری هیوا رنجبر هم در فرهنگسرای بهمن روی صحنه رفت و قطعات متنوعی از موسیقی اقوام را روی صحنه برد.
قطعاتی از موسیقی استانهای کردستان، لرستان، آذربایجان، گیلان، مازندران، جنوب و بختیاری که برای هر قطعه، خواننده مطرحی از همان قوم با لباسهای بومی به صحنه رفت و قطعات مورد نظر را اجرا کرد. بخشی از برنامه نیز به دفنوازی اختصاص داشت. این گروه با ترکیب سازهای ایرانی و سازهای غربی سعی دارد موسیقیای تولید کند که زبانی جهانی داشته باشد و مخاطبان گستردهتری را در بر بگیرد و با خود همراه کند.
موسیقی اقوام با توجه به امکانات و قابلیتهایی که دارد برای پژوهشگران موسیقی و دانشجویان رشته موسیقی بسیار اهمیت دارد. کمترین انتظار این است که برگزارکنندگان جشنواره موسیقی فجر، تمهیدات ویژهای برای پرداختن به این بخش پیشبینی کنند و تدارک ببینند. چه خوب است که در جریانِ تدارک این تمهیدات، فرصتی هم برای گفتوشنود بزرگان موسیقی اقوام با مخاطبانشان در نظر گرفته شود.
اینها تنها بخشی از کاستیهای جشنواره موسیقی فجر است و نه همه آنها.