مهرداد خوشبخت: خط قرمزها را رد کردیم و اتفاقی هم نیفتاد
مهرداد خوشبخت کارگردان سریال «گشت پلیس» میگوید تلاش کرده فضایی قابل باور و ملموس را در سریالش به وجود بیاورد اما در این راه با محدودیتهایی هم مواجه بوده که با توافق آنها را پشت سر گذاشته است.
سابقه ساخت فیلم و سریالهای پلیسی برای تلویزیون به سالها قبل برمیگردد، سریالهایی که نمونههای خارجیشان هم در تلویزیون ایران مخاطبان خودش را دارد و نمونههای ایرانی هم گرچه بعضا با انتقادهایی همراهند اما تجربه نشان داده اگر فضایی قابل باور داشته باشند مورد اقبال مخاطبان قرار میگیرند. در هفتهای که گذشت سریال «گشت پلیس» به کارگردانی مهرداد خشبخت از تلویزیون پخش شد، مجموعهای که تلاش کرده بود پلیسی ایرانی را به تصویر بکشد. کارگردان این سریال در گفتوگو با خبرآنلاین از پروسه ساخته شدن این مجموعه و چالشهایی که پیش رو داشته گفته که در ادامه میخوانید.
شما پیش از سریال «گشت پلیس» هم تجربه ساخت کار پلیسی داشتید، این سریال چه تفاوتی برایتان داشت که دوست داشتید در مقام کارگردانش قرار بگیرید؟
ما یکسری توافقات انجام دادیم که پلیسمان در این سریال فرق کند، در طول کار هم دیدیم که شخصیت پلیسها شبیه به آنچه که پیش از این دیده بودیم نیست، حتی دیالوگهایی که از زبان آنها میشنویم چیزی نیست که در کارهای قبلی شبیهش را شنیده باشیم. مثلا شخصیتی که امیر دلاوری بازیاش میکند ویژگیهایی دارد که به آدمهای واقعی نزدیکتر است. پلیسهای ما در این سریال عصبانی میشوند، با دست در دهان متهم میزند و البته بابت این کارش توبیخ هم میشود. اما همه این موارد پلیسها را به سمت واقعیتر شدن پیش برد. من تا به حال سریال پلیسی نساخته بودم اما در تلهفیلمهایی که کار کرده بودم عموما سعی کردم فضایی ملموس و قابل باور را در بیاورم، فضا، نورپردازی، میزانسنها و حرکات دوربین همه برایم مهم هستند.
حساسیتها و خط قرمزها چقدر محدودتان کرد؟
در این سریال با اینکه ما خیلی جنگیدیم برای اینکه بتوانیم از خط قرمزها به زعم پلیس و حتی تلویزیون عبور کنیم. برای مثال من تا به حال ندیدم دو پلیس مخفی با موی بلند و گیس بسته نشان داده شود. این حساسیت از سوی تلویزیون و همچنین ناجی هنر وجود دارد اما من وقت و انرژی زیادی گذاشتم برای اینکه بتوانم فضا را مرتفع کنم. به نظرم به همین دلیل است که سریال از همان قسمت اولش دیده شد و مورد توجه مخاطبان قرار گرفت، به این دلیل که روی یکسری خط قرمزها توافق کردیم و نیروی انتظامی و تلویزیون هم این موارد را پذیرفتند و مسئولین هم دیدند هیچ اتفاقی هم نیفتاد. میخواستند ما را وادار به خودسانسوری کنند، اما این خط قرمزها مواردی بودند که بیخود به وجود آوردهاند و خدا را شکر کمتر میشود.
این دغدغه شما برای ساخت چنین اثری با وجود محدودیتها از کجا نشات میگیرد؟
به هرحال ما میخواهیم اثری بسازیم که خودمان دوستش داشته باشیم، وقتی میخواهی چنین کاری کنی متاسفانه باید برایش بجنگی. این مسئله بدی است که ما برای اینکه به سادهترین مسائل بپردازیم باید برایش بجنگیم. ما اگر بخواهیم پلیسمان را خشن نشان دهیم باید برایش بجنگیم درصورتیکه پلیس کارش خشن است. میگویند پلیس را نشان دهید اما کسی را نکشد، تیراندازی نکند، دعوا نکند، متهم را اذیت نکند، چنین فردی با این ویژگیها عملا به جای پلیس یک کارمند میشود.
بازیگرها به نظر برای بازی در نقش پلیس رغبت زیادی دارند، اما شما به عنوان کارگردان نمیتوانید هر گزینهای را انتخاب کنید و ناگزیرید سراغ چهرههایی بروید که یکسری ویژگیها داشته باشند، مثلا آمادگی بدنی و فیزیک متناسب، در مقوله انتخاب بازیگرانتان با محدودیتی روبهرو بودید؟
درست است هر بازیگری نمیتواند نقش پلیس را بازی کند، در این سریال ما از ابتدا آقای قائمیان را برای سر تیم انتخاب کرده بودیم، امیر دلاوری هم جزو اولین انتخابهایمان بود که قرارداد بست و در ادامه هم برزو ارجمند به گروه اضافه شد، البته برزو در قصه پلیس نبود، فردی علاقهمند بود که بعد از اینکه او را میگیرند به دلیل اینکه جرمی مرتکب نشده بود دو سال دوره در دانشکده افسری دید و بعد فعالتش را شروع کرد. این اتفاق واقعا میافتد، همین الان خیلی از هکرهایی که در اداره پلیس فعالیت میکنند همان هکرهایی بودند که مجرم بودند، اما به جای اینکه آنها را به زندان بیاندازند از آنها خواستند برای پلیس کار کنند.
به فضای معمایی و رمزآلود کار چطور رسیدید؟ برای تعلیق بیشتر که مخاطب با آن مواجه شود سراغش رفتید یا قصه و کار اینطور ایجاب میکرد؟
سیستم نیروی انتظامی عموما خیلی علاقهمند به بزن بزن و به رخ کشیدن امکاناتش است، ولی ما صرفا این شرایط را نمیخواستیم و گفتیم شما قبل از این کار هم سریالهایی ساختید که این فضا را داشته، به همین دلیل به توافق رسیدیم که روی بخش قصههای پلیسی بیشتر کار کنیم و آنها هم پذیرفتند و این بخشها تقویت شد. اگر کار کوتاه نمیشد ماجراهای خیلی بیشتری داشتیم. اما به دلیل زمان کم سریال که قرار بود هفته پلیس پخش شود نشد و کار کوتاه شد.
پس از ابتدا قرار نبود مینی سریال بسازید؟
ابتدا قرار بود این کار ۱۴ قسمت باشد، اما به دلایلی که یکی از آنها بیپولی بود ما بخشی از قصه را تغییر دادیم و کار را دو فصل کردیم، یک خواهر دوقلو برای قصه ابداع کردیم که بتوانیم فصل دوم را ادامه دهیم. در فصل بعدی که داستانش جذابتر میشود کارکرد خواهر دوقلو نمایان میشود.
فصل دوم در چه مرحلهای است؟
فیلمنامه آن نوشته شده است.
پیرو صحبت قبلیتان درباره نشان دادن تجهیزات و امکانات پلیس، این بعد هم در سریال نمود زیادی دارد و شاید همین باعث شده فضا برای مخاطب هم جذاب باشد. درباره پرداختن به این فضا هم برایمان میگویید؟
عمدی روی این قضیه نبوده، اما ما در سریال پیشنهاداتی دادیم که میشود از یکسری امکاناتی که وجود دارد و ابزارش هم ابزار پیچیدهای نیست به شیوهای که به تصویر کشیدیم استفاده کرد. مثلا پیشنهاد دادیم به جای اینکه در این ترافیک جلسه بگذارید و دور هم جمع شوید مثلا از ویدئو کال استفاده کنید، ویدئو کال مقوله عجیبی نیست، شما هم ممکن است با دوستتان از همین طریق ارتباط برقرار کنید، یا مثلا میشود از کوادکوپتر برای تعقیب مجرم استفاده شود.
منبع: خبر آنلاین
1981