چرا «غلامرضا تختى» بازنده اکران نوروز ٩٨ شد؟
«غلامرضا تختی» اثر سینمایی است که این روزها بر پرده سینماهاست و از اسفندماه سال گذشته اکرانش آغاز شد.
اما این اثرِ بهرام توکلی با وجود بودجه مناسب، سوژه جذاب و بهترین زمان اکران، تا امروز نتوانسته مخاطبان بسیاری را به سینماها بکشاند.
بعد از مدتها انتظار، بالاخره فیلم غلامرضا تختی اسطوره کُشتی دنیا ساخته شد. ورزشکاری که برای ایرانیان همیشه محبوب و قابل ستایش بوده است. کارگردانان بسیاری بودند که تمایل به ساخت این اثر داشتهاند که سرانجام بهرام توکلی موفق شد این فیلم سینمایی را از بیست و پنجم اسفندماهِ سال گذشته به پرده سینماها بیاورد.
اثری که با اولین اکرانش در جشنواره سی و هفتم، با استقبال منتقدان روبهرو شد. اما با وجود اینکه این اثر سینمایی در بهترین زمان اکران سال، یعنی نوروز به پرده سینماها آمد، نتوانست به فروش بالایی دست پیدا کند و تاکنون تنها نزدیک به 800 میلیون تومان برای گیشه آورده داشته است. اما چرا چنین اثری با چنین ویژگیهایی در مقایسه با آثار حال حاضر سینما مثل «رحمان 1400» یا «متری شش و نیم» به فروش اندک رسیده است؟
چرا مردم باید فیلم «غلامرضا تختی» را ببینند؟
جبار آذین، منتقد و مدرس سینما درباره دلایل کاهش فروش فیلم «غلامرضا تختی» و استقبال محدود مخاطبان سینما به این اثر سینمایی گفت: پرسش شما را با پرسش دیگری در این ارتباط پاسخ میدهم.
چرا مردم باید به تماشای فیلمی بروند که باورها، اعتقادها و شخصیت ملی و تاریخیشان به سخره گرفته شده است؟ فیلم «غلامرضا تختی» ساخته بهرام توکلی، محصولی که با حمایت چندین میلیاردی بنیاد سینمایی فارابی هم ساخته شده است، به جای آنکه داستان، مضمون و محتوای اثر از میان تودههای مردم و تاریخِ به اثبات رسیده مردمی گرفته شود، بر اساس اسنادِ ساواک ساخته و موردِ پسند پهلوی قصه فیلم خود را شکل بخشیده است.
تبدیل یک اسطوره به یک موجود گنهکار و قابل نکوهش
«در این قصه که به دور از واقعیتهای باورپذیر جامعه است، قهرمان ملی کشورِ جهان یعنی پهلوان تختی بهعنوان یک موجود گنهکار و قابل نکوهش مطرح شده است. به این معنا که تماشاگر با دیدن فیلمِ تختیِ فارابیساخته، به جای تماشای زندگی اسطوره پهلوانیِ معاصر کشور با شخصیتی روبهرو میشود که به دلیل ضعف و زبونی و ذلت، تن به گناه کبیره خودکشی میزند.
از دیدگاه دینی کسی که خودکشی میکند یک موجود گنهکار جهنمی تلقی شده که هم در جامعه مورد سرزنش قرار میگیرد و هم اینکه جایگاه مهم و درستی در فرهنگ پهلوانی ایرانیان ندارد. این تصویری است که فیلم «غلامرضا تختی» از جهان پهلوان تختی به تماشاگر ارائه میدهد.»
فیلمی که باورهای مردم را مورد تمسخر قرار داده
این منتقد در ادامه افزود: اینجاست که پرسش آغازین من مطرح میشود که چرا ملت باید به تماشای فیلمی بنشینند که قهرمانِ آنها را از اوج به ذلت کشانده است.
فیلمی که باورهای آنها را مورد تمسخر قرار داده و عمدتاً به جای آنکه ایرانیپسند و معقولپسند باشد، پهلویپسند شده است. دستاندرکاران این فیلم اگر میخواستند یک اثر تاریخی و اجتماعی درباره یک شخصیت ملی مورد تأیید جامعه بسازند باید بیش از هر چیز به پژوهشهای تاریخی و اجتماعی مکفی دست میزدند.
به عبارت دیگر، فداکارانه، صادقانه و محترمانه به ارائه زندگی جهان پهلوان تختی میپرداختند نه بر اساس تلقینات، تعلقات سیاسی و گرایشهای تجاری خود به دوران پهلوی.
این اتفاقات در فیلم نیفتاده است و به همین دلیل علیرغم آنکه از نظر هنری اثر چندان ضعیفی نیست، اما به دلیل محتوای غلط آن و همچنین بیاحترامی به جامعه و بیآبرو کردن پهلوان دوستداشتنی کشور، مورد خشم مردم قرار گرفته است. مردم ترجیح میدهند که به تماشای فیلمهای شبهکمدی روی پرده سینماها بنشینند که این اتفاق نشان دهنده انتقاد و اعتراض آنها به فیلم تختیِ بر اساس اسناد ساواکساخته و پهلویپسند است.
اثری که نه اجتماعی بهصورت درست آن است و نه از نوع کمدی سالم بهرهای دارد
آذین در پاسخ به این پرسش که تا چه اندازه ژانر بیوگرافی و زندگینامهای این اثر در کاهش فروش فیلم تأثیر داشته است، خاطرنشان کرد: تجربه نشان داده است که تماشاگر چنانچه فیلم قابل احترام، خوشساخت و بامحتوایی بر پرده سینما ببیند، بدون شک به تماشای آن خواهد رفت. اما فیلمی مثل «غلامرضا تختی» جدا از مضمون و محتوای ناپسند و نادرستی که دارد با ترکیب فیلمهای نوروزی امسال چندان همخوان نیست.
معمولاً برای اکران موسوم به طلاییِ نوروز فیلمهای اجتماعی و کمدی مدنظر قرار میگیرد، اما این فیلم نه اجتماعی بهصورت درست آن است و نه از نوع کمدی سالم بهرهای دارد. این اثر به فیلمهای سینمایی ورزشی متعلق است و پیشتر هم در این زمینه فیلمهای مختلفی ساخته شده و حتی از زمان پیدایش سینما در ایران عمده جذابیت فیلمهای خانوادگی و اجتماعی و حتی پلیسی و جنایی مرتبط با ژانر ورزشی و اجتماعی بوده است.
عدم استقبال ارتباطی به ژانر ندارد
«این فیلم هم میتوانست در صورت داشتن جذابیتهای خوب و محتوای وفادارانه به جامعه با استقبال مردم روبهرو شود. اما این اتفاق باز هم در این فیلم مشاهده نمیشود و عدم استقبال از آن چندان ربطی به ژانر ورزشی و اجتماعی آن ندارد. بزرگترین مشکل این فیلم دروغی است که بر مبنای این فیلم ساخته شده و مردم با نرفتن به سینما و ندیدن آن، به دروغگویی این فیلم اعتراض کردهاند.»
منبع: ایرنا
1981