بیانیه خبرنگاران؛ همچنان بدون خسارت
خبرنگاران آسیب دیده بعد از بازی پرسپولیس و سپاهان که هنوز به خسارت خود دست نیافتند اقدام به تنظیم بیانیه ای کردند که بیشتر به درد دلی مکتوب شباهت دارد.
در حالی که در روزهای اخیر رای کمیته انضباطی نیز به نفع خبرنگاران آسیب دیده اعلام شده هنوز حرکتی از سوی مسئولان باشگاه سپاهان صورت نگرفته است. اتفاقی که باعث شد تا خبرنگاران دست به تنظیم بیانیه ای که البته بیشتر به درد دلی مکتوب شباهت دارد بزنند. حرف های خبرنگارانی که هنوز نتوانستند خسارت مربوط به ماشین های خود را دریافت کنند بدین شرح است:
پس از اتفاقات دیدار نیمه نهایی جام حذفی که منجر به آسیب های فیزیکی و روانی به جامعه فوتبال و رسانه بود، مدیران باشگاه فولاد سپاهان اصفهان، مواضعی را در پیش گرفتند که دور از منطق است.
با اینکه چند ماه از حوادث باورنکردنی در اصفهان می گذرد اما مدیران این باشگاه هیچ اقدامی برای بررسی وضعیت افراد حادثه دیده در ورزشگاه نقش جهان انجام ندادند و اتفاقا در حال شنای خلاف جهت آب هستند تا جایی که با نامه نگاری فراوان و مصاحبه متعدد، اعلام بی گناهی کرده و در کمال تعجب، عکاسان، خبرنگاران و دو تماشاگری که چشمان خود را از دست داده اند، را محکوم می کنند. عجیب تر اینکه مدیران باشگاه سپاهان حتی تهدید به شکایت علیه آسیب دیدگان حواشی دیدار با پرسپولیس کرده اند و این اتفاقات درست در باشگاهی رقم می خورد که عنوان «فرهنگی و ورزشی» را یدک می کشد ولی این طور به نظر می رسد که با عدم مدیریت صحیح، موجب افزایش آشوب و بی نظمی در فوتبال و بین هواداران این رشته پرطرفدار شده اند.
گاهی از سوی دوستان، مسائلی را می شنویم که هضم آن دشوار است؛ به عنوان مثال، سپاهانی ها اعتقاد دارند تماشاگران تیم رقیب (پرسپولیس) مقصر آن اتفاقات هستند و روی سکوی مختص تیم میزبان، به قصد مقصر جلوه دادن هواداران سپاهان، با یکدیگر کتک کاری کرده اند! یا اعتقاد دارند هواداران پرسپولیس بعد از پیروزی مقابل سپاهان و از فرط خوشحالی، هنگام خروج از استادیوم اقدام به آتش زدن اتومبیل هایی کردند که پلاک شان متعلق به تهران بود! واقعا چه کسی این حرف ها را باور می کند؟ و وقتی باید تعجب کنیم که می بینیم دوستان ما در باشگاه سپاهان در دفاع از خود، همین مسائل را در کمیته انضباطی نیز تکرار کرده و به آن پافشاری دارند. باشگاه سپاهان، نقش و ردپای هوادارانش در آشوب های حین و بعد از بازی با پرسپولیس را کتمان کرده و همه چیز را به گردن طرفداران پرسپولیس و باشگاه تهرانی می اندازد اما سوال اینجاست: «آیا این رسم پهلوانی، جوانمردی، انصاف و باشگاه داری است؟»
عدم پذیرش میزان خسارات جانی و مالی وارد شده، یک آفت و پیامد دیگر به همراه دارد و آن هم فرار از مسئولیت است. برای پیدا کردن راهحل مناسب هر مشکلی، باید ابتدا وجود آن مسئله یا مشکل پذیرفته شود، اما وقتی صورتمساله را پاک کنیم، هیچ امیدی برای باز کردن قفل ها پیدا نمی شود و با همین روند، نمی شود از اتفاقات اینچنینی در آینده جلوگیری کرد.
برای ما اهالی رسانه چه فرقی میکند که کدام تیم برنده یا بازنده باشد؟ اصلا مهم نیست قهرمان لیگ یا تورنمنت های دیگر، چه تیمی باشد چون ما به واسطه شغلی که انتخاب کردیم، به همه تیم ها با یک چشم می نگریم. اگر تیمی برنده میدان باشد، به افتخارش دست می زنیم اما تلاش تیم بازنده را نادیده نمی گیریم چون معتقدیم فوتبال چیزی فراتر از رنگها است. . فوتبال دنیا را دیدهایم، درباره هواداران افراطی و هولیگانها خوانده ایم و هدف همه شعارها و رفتارها را میدانیم اما این حجم از بی توجهی و تقابل با واقعیت های رقم خورده از سوی دوستان، ما را نگران می کند. انگار اینجا هیچکس برای لذت بردن از فوتبال نیامده است. یک نفرت دیرینه از همه چیز و همهکس، به وضوح روی سکوها دیده میشود. اینجا با افرادی مواجه هستیم که به جای هواداری و حمایت از تیم خود، به «خون طرفداران تیم مقابل تشنه هستند!» اینجا نه خبرنگار حرمت دارد، نه رسانه و نه تماشاگر. اینجا خشم، حرف اول و آخر را می زند.
اما مقصر همه این اتفاقها کیست؟ حقیقت این است که تقصیرکار، اصلا در ورزشگاه حاضر نیست. مقصر واقعی، تفکری است که فوتبال را نه به مثابه یک ورزش یا سرگرمی و حتی فرهنگ بلکه به عنوان یک حرکت سیاسی میبیند. یک جنبش شورشی که فریادهایش برای گلها و خطاها، با اعتراض اشتباه گرفته شده است. و تفکر مدیرانی که در راس برخی باشگاه ها فعالیت می کنند. در چنین شرایطی، هواداری که یک عمر با این تفکر بزرگ شده و آموزش دیده، باور میکند که فوتبال برای او یک جنجال بیپایان است. خون، مقابل همه چشمها را میگیرد و درد، حس اصلی همه سرها میشود. یک نفرت عمیق از همه چیز و همه کس، روی پیکره این توپِ پنچر نشسته و خیال بلند شدن هم ندارد.
امروز که شاهد و ناظر این اتفاقات، این تهدیدها، این حرف و حدیث ها، این مصاحبه های سوال برانگیز، این حجم از نفرت و این حجم از بی توجهی می شویم، چرا باید به ورزشگاه برویم؟ چرا باید دوربین به دوش بکشیم و شغلی که با عشق، انتخابش کردیم را ادامه دهیم؟ چرا باید دوستان قدیم که امروز مقابل مان ایستاده اند و اعتقاد دارند خودمان، اتومبیل های شخصی مان را آتش زدیم، را دوست داشته باشیم؟ چرا باید به قیمت جان و مال مان برای نشان دادن جذابیت های فوتبال تلاش کنیم؟
ای کاش مدیران باشگاه سپاهان یا هر باشگاهی که این رویه را سرلوحه کارش قرار داده، حداقل عنوان «فرهنگی» را از کنار نام باشگاه تحت مدیریتش حذف کند. ای کاش فوتبال سر و سامانی داشت تا این طور جای مظلوم و مظلومنما عوض نشود. ای کاش...
خبرنگاران زیان دیده : زارع، جعفری، کریمی و میرزا ابوالقاسم
منبع: جایگاه ویژه
2034