بازی دو سر باخت فدراسیون برای یک «انتخاب» ساده/ فوتبال ما و یک امید ناامید
فدراسیون فوتبال با انتخاب فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی تیم امید، هم او را در ابتدای سرمربیگری اش سوزاند و هم خودش با یک تصمیم شتابزده وارد حواشی شد تا دو سر باخت لقب بگیرد.
فرایند انتخاب سرمربی تیم امید در فوتبال ایران پروسه ای پیچیده و در عین حال شکست خورده است.
در بیش از 40 سالی که تیم امید نتوانسته راهی المپیک شود، روند انتخابات سرمربیان و آماده سازی تیم نشان دهنده این است که هیچ گاه برای روسای فدراسیون در ادوار مختلف، این تیم اهمیتی نداشته است. با اینکه حاشیه های زیاد و گاهی قابل تاملی از روند آماده سازی و نتایج این تیم در تاریخ فوتبال ایران حک شده، هیچگاه راهکار برنده ای از این تجربیات تلخ به دست نیامده است.
هر دوره که فدراسیون دست به انتخاب مربی زده، در یک مسیر تکراری قرار گرفته و همیشه گزینه های زیادی برای این صندلی داغ مطرح می شود و در نهایت هم تصمیم منتج می شود به یک انتخاب غلط یا یک مسیر اشتباه برای رسیدن به هدف.
این بار هم فدراسیون فوتبال در همان مسیری گام گذاشت که در چند سال گذشته رفته بودیم؛ یک دور باطل در دایره ای بسته و با تصمیمات شتابزده. از انتخاب کرانچار کروات تا هدایتگری حمید استیلی که هنوز هم فدراسیون در موردش اظهار نظر رسمی نمی کند.
فدراسیونی که حمید استیلی را به عنوان مدیر تیم امید انتخاب کرد، اساس کارش بر این بود که وی بتواند گوشه سنگینی از این کار را بگیرد؛ اما روند کار به گونه ای بود که در جهت عکس آن حرکت شد. اکنون، نه تنها استیلی نتوانسته این تیم را رو به جلو ببرد که خود به یکی از مسائل اصلی تبدیل شده است.
بزرگترین تصمیم چالشی فدراسیون در این دوره گرفته شد که به یک باره نام فرهاد مجیدی به عنوان سرمربی تیم مطرح شد. در عین ناباوری اهل فن، این مربی جوان و بی تجربه روی نیمکت یکی از مهمترین تیم های ملی نشانده شد.
کمیته فنی فدراسیون در خصوص فرهاد مجیدی، وارد شور شد اما آنچه بیشتر مجیدی را به نیمکت تیم امید نزدیک کرد، جلسات فنی نبود بلکه به نظر می رسد برخی اتفاقات غیر مرتبط باعث شد تا فردی که فقط 4 ماه تجربه مربیگری در استقلال را پشت سر گذاشته بود، ناگهان سرمربی تیمی شود که بار 50 ساله ای را به دوش می کشد.
در این خصوص مسعود اقبالی در گفت و گو با فارس حرف جالبی زده است. او اظهار داشت: همان زمانی که فرهاد مجیدی را آوردند، از این تصمیم انتقاد و اشاره کردم که اگرچه محبوب و چهره است و استقلالیها او را دوست دارند اما جوان و کم تجربه است و باید شخصی برای تیم ملی امید انتخاب شود که 8-7 سال در ردههای ملی پایه کار کرده باشد. در این زمینه فدراسیون سوء مدیریت داشت و حتی در ملاقات حضوری که با آقای محصص داشتم، گفتم که نباید چنین کاری صورت بگیرد. ولی متاسفانه این اقدام انجام شد و آنها حرف ما را گوش نکردند و این بچه را به نوعی سوزاندند.
اکنون فدراسیون موظف به پاسخگویی است. سکوت و بی توجهی به سوالاتی که در ذهن اهالی فوتبال شکل می گیرد، به حل مسئله کمکی نمی کند. چرا فدراسیون اقدام به انتخاب فرهاد مجیدی کرد تا در یک دوره چند ماهه، این تیم این چنین وارد حواشی سطح پایین شود؟ مهدی تاج در صحبت های اندکی که در مورد تیم امید و فرهاد مجیدی داشته، عنوان کرده اگر از مجیدی در این سن استفاده نشود، چه زمانی باید به او میدان داده شود. البته که هر مربی از یک سنی شروع به کار می کند و باید فرصت ببیند تا پخته شود و صاحب تجربه اما کدام فدراسیونی در دنیا هدایت تیم امید را به مربی می دهد که حتی در عمرش یک بار هم در تمرینات پایه کشورش حاضر نشده و حتی اندازه یک ماه هم سرمربی تیم های پایه و رده جوانان نبوده است؟ کدام فدراسیون با سابقه 50 سال دوری از المپیک، هدایت تیمش را به مربی می دهد که هنوز خودش آداب مربیگری در ساده ترین مسائل را نمی داند و به خودش اجازه می دهد به صورت مجازی کناره گیری اش را اعلام کند؟
فدراسیون باید پاسخ دهد چه هدفی از انتخاب مدیر تیم داشته و چرا استیلی را کنار تیم حفظ کرد اما سرمربی تیم کوچکترین اعتقادی به مدیر تیم نداشت. چرا مجیدی بعد از دو باخت غیر منتظره، چنان برآشفته شد که از استیلی تا برخی ارکان فدراسیون را به دخالت متهم کرد و در نهایت هم تاب نیاورد و بدون ثابت کردن این مسائل هم رفت. جواب این سوالات را چه کسی باید به افکار عمومی بدهد؟ فدراسیون فوتبال نیاز دارد تا یک بار برای همیشه، در مورد تیمی که خیلی ها به آن امیدوار نیستند، شفاف سازی کند.
منبع: فارس
2034