ادعای جالب سیروس دینمحمدی: یک توپ طلا طلب دارم
سیروس دینمحمدی از ناگفتههای خود درباره فینال آسیا صحبت کرده؛ این که جای خالی سهراب بختیاری زاده عامل باخت بود یا فرصتسوزی مهاجمان و شاید هم تصمیم ریسکی ناصر حجازی...
بیست و یک سال پیش در چنین روزی تیم فوتبال استقلال در حضور بیش از 100 هزار نفر بازی فینال آسیا را در مقابل جوبیلو ایواتا برگزار کرد؛ مسابقه ای که میتوانست آبی ها را به سومین قهرمانی در جام باشگاه ها برساند اما در نهایت شاگردان ناصر حجازی با نتیجه 2-1 مسابقه را واگذار کردند و به مدال نقره رسیدند. در آن مسابقه به یاد ماندنی، آبی ها موقعیت های فراوانی را با کم دقتی از دست دادند اما سیروس دین محمدی یک گل زد تا نقش خود را به عنوان ستاره تیم ایفا کرده باشد. حالا در سالروز فینال جام باشگاه های آسیا در سال 1999 به سراغ دین محمدی رفتیم تا در گفتگویی مفصل، دیدار استقلال - جوبیلو را از نگاه او بررسی کنیم:
* شما در آن بازی خیلی از تیم جوبیلو برتر بودید.
اصلا در این باره شک نکنید. موقعیت هایی که ما در آن بازی داشتیم، نشان میدهد که چقدر هجومی بازی کردیم. این نشانگر بدشانسی تیم ما در بازی با جوبیلو است و البته دلیل موقعیت سوزی هایمان بیشتر همان عقب افتادن و تلاش برای جبران بود که استرس به وجود میآورد. ما موقعیت ها را یکی یکی از دست دادیم و نتوانستیم گل مساوی را هم بزنیم که حداقل بازی به وقت اضافه بکشد.
* اگر بخواهید داستان آن بازی را توضیح بدهید از کجا شروع میکنید؟
ما در بازی قبلی 3-2 عقب افتادیم اما برگشتیم و 4-3 بازی را بردیم و اعتماد به نفسمان بالا رفت اما نبود سهراب بختیاری زاده در فینال خیلی تاثیر داشت. در هر دو گلی که خوردیم سهراب آنجا تمام سرها را میزد. ما روحیه بردن جوبیلو اواتا را داشتیم اما اعتقاد من این است که اگر آن روز یکی دو بازیکن خوب دیگر هم داشتیم، مطمئن باشید ما جام را میگرفتیم. جای سهراب را به خصوص در سرزنی ها نتوانستیم پر کنیم، ما خیلی زود گل خوردیم و بعد از گلی که در نیمه اول دریافت کردیم، شیرازه تیممان به هم خورد. خیلی تحت فشار بودیم و شما حساب کنید که 2-0 عقب باشید، 120 هزار طرفدار هم در استادیوم باشد... من بعد از گلی که زدم موقعیت گل داشتم، علی موسوی، محمد تقوی و بقیه بازیکنان هم موقعیت داشتند.
* چرا نشد بازی را ببرید؟
استرس و فشار بازی باعث شد که نتوانیم به گل برسیم، من انتظار نداشتم که 2-0 عقب بیفتیم، وقتی نیمه اول دو گل خوردیم واقعا انتظار آن را نداشتیم. تیم جوبیلو البته تیم خوبی بود و همان دفاع وسط شماره 5 که جلوی من بازی میکرد به آرسنال ترانسفر شد و یکی دو بازیکن به رنجرز زد و همان بازیکن چپ پا که سانتر میکرد به اسکاتلند رفت. شماره 9 این تیم هم که اگر یادتان باشد بهترین بازیکن آسیا شد. من در مقدماتی گل زده بودم و به من هم گفتند که اگر فینال را ببریم بهترین بازیکن آسیا میشوم و شانس این عنوان را داشتم. آن سال قرار بود بهترین بازیکن آسیا را از تیم های آسیایی و به خصوص تیم قهرمان جام باشگاه ها انتخاب کنند اما قسمت نشد. واقعا آن بازی حیف شد و یادم است زنده یاد ناصرخان (حجازی) بعد از آن بازی در رختکن گفتند که خیلی سخت یک تیم دیگر ایرانی به فینال آسیا میرسد. ما فرصت قهرمانی داشتیم اما نشد که بشود.
* یک تصمیم آقای حجازی در آن بازی نیمکت نشینی پرویز برومند بود. برای یک مربی نظم و انضباط بالاتر است و برای یکی دیگر چیزهایی مثل خواست تماشاگران؛ نظر شما در این باره چیست؟
پرویز گل سوم را در بازی با دالیان از روی نقطه کرنر خورد که در این شرایط طبیعی است دروازهبان مقصر باشد. ناصرخان میخواست اصول را رعایت کند و وقتی شما دروازهبان اولتان خوب نباشد، سراغ گلر دوم میروید و این یک اصول است. اما در بعضی موارد شما اگر این اصول را رعایت نکنید برنده میشوید! عقیده ناصرخان این بود که از چارچوب خارج نشود تا از یحیوی استفاده کند، البته شاید اگر پرویز بود هم آن اتفاقات رخ میداد. ناصرخان روی اصول خودش پایبند بود و این انتخاب را انجام داد.
* اگر شما جای ناصرخان بودید چه انتخابی داشتید؟ آن موقع فکر میکردید این کار اشتباه است؟
آن موقع ما محو بازی بودیم و تمام تمرکزمان روی فینال بود. من با نوازی هم اتاقی بودم و هر وقت وارد اتاق میشدم پرده ها را میکشیدم که تمرکز کامل داشته باشم و تمام انرژی ام را برای بازی نگه دارم. همه ما تمرکزمان روی استراحت بود و در این فاز نبودیم که بگوییم چه کسی بازی کند و چه کسی نه. همانطور که گفتم ناصرخان اصول را رعایت کرد و شاید اگر منِ دین محمدی هم یک روز مربی استقلال باشم، شکست را بگذارم کنار و بگویم تصمیمم را میگیرم چون گلر اولم اشتباه کرده و باید گلر دوم را بازی دهم. یک کتابی از فرگوسن میخواندم که میگفت مربی ای که نظم و انضباط را رعایت نکند، باید با موفقیت خداحافظی کند.
* اساسا به نظرت مقصر از دست رفتن فینال آسیا بچه های هجومی بودند یا دفاعی؟
من گفتم اگر ما سهراب را داشتیم اتفاق دیگری میافتاد. اگر او بود نمیگذاشت در مناطقی که سر زدند، کاری انجام میدادند. سهراب بازی قبلش بهترین بازی را برای ما انجام داد اما دو کارته و محروم شد. ما در استرس و فشار موقعیت از دست دادیم و نمیتوانید بگویید مقصر هستند. یک بار رفتم بیرون یکی به من گفت که شما مقصر اخراج ناصرخان شدید چون موقعیت ها را از دست دادید... من گفتم که ما سعی کردیم اما بزنیم اما استرس و فشار باعث شد که توپ را از دست بدهیم. هر توپی که از دست میدادیم 100 هزار نفر افسوس میخوردند، حالا ببینید در جو بازی چه اتفاقی رخ میداد. در مجموع درست است که ما باختیم اما یکی از بهترین بازی های تاریخ استقلال بود.
* در بین تمام شکست هایی که در فوتبالت داشتی؛ این بازی کجای آن ها جای دارد و چقدر برایش افسوس خوردی؟
ما میتوانستیم دو ستاره به ستاره های استقلال اضافه کنیم. یکی جوبیلو و یکی هم انیانگ که آن هم یکی از بهترین استقلال های تاریخ بود که در رده بندی پنج گل زدیم. شما کِی میتوانید در رده بندی 5 گل بزنید؟ تیم آقای پورحیدری بسیار قوی بود. در بازی فینال آن سال وقتی بازی بدون گل بود، یک پنالتی برای ما شد به نوازی گفتم فکر نکنی چون زمین خیس است محکم بزنی گل میشود، آرام بزن. اما او محکم زد و توپ از بالای دروازه به بیرون رفت. البته بازی جوبیلو هم همیشه در خاطرات خواهد ماند، من خودم وقتی فیلم آن بازی را نگاه میکنم هی فکر میکنم الان گل میزنیم چون خیلی خوب بازی کردیم.
* بعدها وقتی پرسپولیس یا سپاهان ذوب آهن به فینال آسیا رفتند این موضوع یک دستاورد برای فوتبال ایران بود اما در آن زمان با استقلال مثل یک تیم شکست خورده رفتار شد و در نهایت هم موضوع منجر به برکناری مرحوم حجازی شد.
استقلال در جام باشگاه های آسیا همیشه مطرح بود و دوبار قهرمان شده بود و همه انتظار قهرمانی داشتند. فکر میکردند ما حتما باید قهرمان شویم اما آیا ما امکاناتی مثل الهلال داشتیم؟ ما 10 نفره الهلال را 70 دقیقه بردیم، الهلالی که همه بازیکنانش در تیم ملی عربستان بودند و به همین خاطر همه میخواستند که ما قهرمان شویم، انتظارات واقعا بیش از حد بود.
* همین انتظارات باعث شد که ناصرخان هم اخراج شود.
ما قبل از این که به جوبیلو برسیم، الهلال، العین و تمام تیم های غربی را بردیم. ما در مرغوبکار تمرین کردیم که یک زمین خاکی بود، ببینید الهلال و العین کجا تمرین میکردند؟ ببینید فوتبال ما چقدر سر بود که توانستیم به فینال برسیم! چون استقلال دو ستاره در آسیا داشتیم، همه انتظار داشتند راحت قهرمان شویم، البته آن بازی هم که کردیم کمتر از قهرمانی آسیا نبود. اتفاقاتی که برای ناصرخان رخ داد تعجب آور بود و واقعا نمیدانستیم چرا با تیم نایب قهرمان آسیا این چنین رفتار میکنند!
* شما واقعا حقت بود یک بار جام آسیا را بالای سر ببری...
باور کنید ما جزو بازیکنانی بودم که هم در جام در جام و هم جام باشگاه ها گل زده بودم. گلم به جوبیلو بهترین گل ماه آسیا شد و خودم بهترین بازیکن ماه آسیا در فوریه 1999. این برایم افتخار بود که توانستم این جام را بگیرم و خیلی دوست داشتم با استقلال هم قهرمان آسیا شوم چون در لیگ و حذفی شده بودم و میتوانستم این کلکسیون را تکمیل کنم. در جام جهانی و جام ملت ها هم بازی کردم و به عربستان هم گل زدم که همه دوست داشتند آن موقع به عربستان گل بزنند اما قسمت نشد فینال آسیا را بگیریم.
* این که آن سال شانس داشتی برای توپ طلای آسیا هم خیلی جالب بود....
در مراحل قبل من بازی با الهلال و العین بهترین بازیکن زمین شدم و در مقابل دالیان دو پاس گل زدم. آن موقع اینطوری در نظر میگرفتند و به فدراسیون هم این را گفتند و من فهمیدم که اگر فینال را ببریم بازیکن سال آسیا میشوم. اما ناکایاما در فینال یک گل به ما زد و بهترین بازیکن آسیا شد.
منبع: ورزش سه
24