کفاشیان: در اوین تعهد ندادم ولی فهمیدم که باید بروم/ جهانگیری میخواست کیروش بماند/ دایی انتخاب علیآبادی بود!
علی کفاشیان به مدت ۸ سال ریاست فدراسیون فوتبال را برعهده داشت و با انتخاب کارلوس کیروش به عنوان سرمربی تیم ملی ایران، آغازگر برههای جنجالی اما موفق در فوتبال ایران بود.
او در گفتوگویی تفصیلی از ناگفتههایی در دوران مدیریتش در فدراسیون فوتبال سخن گفته که پیش از این کمتر درباره آن حرف زده شده است.
به اعتقاد خودش آدمی اشتباهی بود که به صورت ناخواسته و به طور تصادفی وارد فوتبال شد اما برای اهالی فوتبال که سرخورده از ناکامیهای گذشته بودند، خندههای او در برابر مشکلات، تحمل ناپذیر بود. با این حال وقتی چهار سال نخست ریاستش در فوتبال تمام شد، همه اهالی فوتبال به صورت یک صدا خواهان ماندن او و پیروزی بر نماینده دولت در انتخابات بودند. او به همین ترتیب تا سال ۹۵ بر مسند ریاست نشست و یکی از مهمترین تصمیمات دوران فوتبال ایران را گرفت.
کفاشیان در سال ۹۰ و بعد از ناکامی در صعود به جام جهانی ۲۰۱۰، به سراغ کارلوس کیروش رفت و او را به عنوان مربی تیم ملی برگزید و این اتفاق آغازگر عصری جنجالی در فوتبال ایران بود؛ عصری که به اعتقاد بسیاری کیروش بر فوتبال ایران و علی کفاشیان مدیریت میکرد.
بعد از گذشت یک سال و نیم از انتخابات فدراسیون فوتبال و ۶ سال از آخرین روزی که او همهکاره فوتبال بود، با کفاشیان برای واکاوی ابعاد مختلف ریاست او بر فوتبال ایران هماهنگ میکنیم و به مدت دو ساعت و نیم مهمترین اتفاقات فوتبال را مرور میکنیم؛ دورانی که از دید علی کفاشیان با بیمهریها و قضاوتها و تهمتهای ناروا همراه بود و کسی اقدامات او را ندید.
در این مصاحبه خواندنی، علی کفاشیان رک و بیپرده از هشت سال مدیریت بر فوتبال در دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و جریانهای مربوط به انتخاب سرمربیان تیمهای ملی و نتایجی که رقم خورد و حاشیههایی که به وجود آمد، سخن به میان آورد.
جملاتی کوتاه و تیتروار از مصاحبه با او را در ذیل مرور میکنیم.
من را به ورزشگاه و وزارتخانه راه نمیدادند.
کیروش من را بالا برد، ویلموتس تاج را پایین آورد.
بهترین، خوشگلترین و قشنگترین جا کمیته ملی المپیک است.
بعد از باخت به عربستان، احمدی نژاد ما را دلداری میداد.
علی آبادی گفت نظرمان برکناری دایی است.
علی آبادی گفت مایلی کهن نباشد بهتر است.
قطبی با چربزبانی و صحبتهای قشنگ سرمربی تیم ملی شد.
معاون و برادر رییس جمهور میخواستند کیروش بماند.
وقتی کیروش اذیتم میکرد من هم با اسدی او را اذیت میکردم.
رحمتی خداحافظی نکرد، کیروش او را نخواست.
گفتند کیروش با قطر تبانی کرده و من را بهم ریختند.
قلعهنویی به من میگوید در حقش خیانت کردم.
کیروش به کرهایها استرس میداد.
مسئول زن فوتبال آرژانتین گریه میکرد.
کاش پولادی به خاطر سربازی در ایران مانده بود.
مجید صالح کفشها را مرتب نکرد و کیروش او را کنار گذاشت.
گودرزی میگفت وینگادا دائم الخمر است.
هیچ تعهدی در اوین ندادم اما فهمیدم زمان رفتن است.
کریمی نمیتوانست مثل منصوریان با کیروش کار کند.
برای ۷۹ هزار دلار محروم شد اما کسی نپرسید که ۵ میلیون از جیبمان به ویلموتس دادیم.
گودرزی را به خاطر برخورد با فوتبال کنار گذاشتند.
به تاج گفتم حمایتم نکردی، ببین چند برابرش سرت میآید.
گودرزی ضد فوتبال و مصیبت ورزش بود.
سعیدلو توقع داشت به نفعش از انتخابات کنار بروم.
اطلاعات فوتبالی احمدینژاد بیشتر از من بود.
به فوتبال زنان خدمت کردم.
الان اینا جوک بود یا جمله؟