تیتراژ «برادرجان»؛ آهنگسازیِ قوی، خوانندگیِ متوسط
قطعه «تنها میمانم» در مجموع، اثری متوسط است و بیشک بخش آهنگسازی «فرید سعادتمند» بخش قدرتمند آن محسوب میشود.
فرید سعادتمند سالهاست که در عرصه آهنگسازی و تنظیم فعال است، اما من در رونمایی البوم «حالا که میروی» به خوانندگی محمد معتمدی با او بیشتر آشنا شدم و موفقیت این آلبوم، مرا بر آن داشت تا از این پس، بیشتر آثارش را دنبال کنم. یکی از ویژگیهای خوب فرید سعادتمند در آهنگسازی، خلق ملودیها و لایت موتیفهایی گیرا و احساسی است که برخی آثارش آنچنان زیباست که حتی با سادهترین و معمولیترین تنظیم و ارکستراسیون هم میتواند مقبول اُفتد. اگر همه تلاش و علماندوزی و تجربه او را در یک سو بنهیم، یکی از عواملی که باعث این سوز و احساس در ملودیهایش شده بیشک به پدری ربط دارد که فرید از کودکی با زیباترین الحان مداحی وی رشد و بالندگی یافته است و ردّ این تاثیرات در آثار او ملموس است.
«برادر جان» سریال این روزهای ماه مبارک رمضان است که از مخاطبان گرفته تا هنرمندان، نظرها را به خود جلب کرده و تیتراژ این سریال محبوب تلویزیون مرا بر آن داشت تا یادداشتی بر این اثر که با عنوان «تنها میمانم» با آهنگسازی و تنظیم «فرید سعادتمند» شعر «حسین غیاثی» و خوانندگی «سالار عقیلی» خلق شده، بنویسم.
این قطعه بلافاصله تنها پس از چند میزان گیتار به کلام میرسد و با مقدمهای موجز، شنونده را مهمان صدای خواننده میکند. از ریتم شش هشتم سنگین یا به اصطلاح موسیقی پاپ «اسلو راک» برای جریان روان کلام بهره برده شده و شنونده با اثری ملو مواجه است.
این قطعه تا آنجا که مصراع «تویی تویی دنیای من...» با یک میزان سایه کمانچه به میان میآید، چیز خاصی ندارد که مخاطب را درگیر کند، اما اینجا ملودی بسیار زیبا و گیراست و بسیار جای کار و حالتها و ناز و بروز احساس از جانب خواننده دارد که متاسفانه، سالار عقیلی آنچنان که باید، از پس آن برنیامده است. با این وجود که شاید قیاس، پسندیده به نظر نرسد، ولی اگر همین بخش را محمد معتمدی میخواند، قطعه زیباتری از کار در میآمد؛ چرا که معتمدی میداند که با این موتیفها چه کند و چطور حداکثر بهره را از لایت موتیف آهنگساز ببرد.
هنر نوازندگی و خوانندگی موضوعی فراتر از اجرای صحیح نتها است؛ وگرنه میتوانستیم به جای واژه هنر از کلمه فن یا تکنیک استفاده کنیم. موسیقی آنگاه هنر محسوب میشود که نوازنده یا خواننده بتواند روحی در کالبد بیجان نتها دمیده و ایدههای مکتوب آهنگساز را دوباره به جملاتِ موسیقایی زیبای شنیداری تبدیل کند. خواننده علاوه بر تسلط کامل بر تکنیک باید شناختی کامل از موزیکالیته، سبکشناسی، فرم و آنالیز و تاریخ موسیقی داشته باشد تا بتواند با اِشراف کامل به اجرایی تاثیرگذار برسد.
سالار عقیلی خود را به عنوان خواننده آثار وطنی و ملی ـ میهنی تثبیت کرده و آثاری ماندگار خلق کرده است، اما متاسفانه این خواننده به دلیل محبوبیت به آنچنان تراکم کاری رسیده که کمتر میتواند تواناییهای بالقوه خود را ارتقاء بخشد و اگر برای خود و توانمندسازی هرچه بیشتر خود وقت میگذاشت به جایگاهی بس رفیعتر از آنچه که امروز هست، نائل میشد؛ چرا که جنس صدا و رنگ صدای او علاوه بر آثار وطنی برای آثار تغزلی و عاشقانه و به خصوص در زمینه آواز ایرانی مناسب است و میتوانست حوزه گستردهتری را دربر بگیرد. اما متاسفانه با پرکردن اوقات خود با کنسرتهای تکراری و عدم حساسیت برای خواندن هر آلبومی، مخاطبان را از توانایی بالقوهای که هنوز به فعل نرسیده، محروم ساخته است.
با این وجود، سالار عقیلی تلاش خود را کرده و این بخش را با احساس خوانده که نشات گرفته از تجربهای است که طی سالیان در کنسرتها و در استودیوهای ضبط بدان نائل شده است. اکمپانیمان و به ویژه حرکت سایهوار کمانچه «علیرضا دریایی» کمک شایانی به حس این بخش کرده است و آنجا که ترجیعبند «باورم کن» به میان میآید تار به زیبایی توسط فرید سعادتمند در مقام تنظیمکننده بهکار گرفته شده و اکتاوخوانی خواننده هم بجا و زیباست.
سالار عقیلی در کنار فرید سعادتمند
حجم مطلوب این قطعه از دو منظر قابل ذکر است. نخست اجرای قدرتمند زهیها که علی جعفریپویان و علیرضا دریایی استرینگ را به خوبی هرچهتمام و مخملین اجرا کردهاند و پیانوی رضا تاجبخش به همراه بِیس و چینش پرکاشن حجم قطعه را مضاعف کرده است. دوم کیفیت مطلوب ضبط، میکس و مستر این قطعه است که یکی از باکیفیتترین قطعاتی است که از نظر کیفیت رکورد برای سریال ساخته شده است.
بهرهگیری از سازهای ایرانی از ویژگیهای مثبت این قطعه است و تقابل و ترکیب سنتور ایرانی و آکاردئون اروپایی بر زیبایی اثر افزوده است. تنها مشکل همین بخش از آهنگ بهره از موتیفها و فیگورهای تکراری است که بسیار شنیده شده است.
اغلب، کارکرد قطعاتی که برای تیتراژ فیلم ساخته میشوند از دو منظر بررسی میشوند؛ یکی از منظر گیرایی قطعه روی تیتراژ و کارایی آن در خدمت فیلم و دیگری موفقیت قطعه ورای تیتراژ فیلم و ماندگاری آن به صورت مستقل است. همچون برخی آثاری که چه در ایران و چه در سطح جهانی نمونههای بارزی از آنها در حافظه شنیداری علاقمندان به موسیقی وجود دارد. برای مثال موسیقی فیلم «پدرخوانده» اثر «نینو روتا» آهنگساز فقید ایتالیایی پس از انتشار فیلم، به آنچنان محبوبیت و ماندگاری رسید که پس از چندین دهه راه خود را از فیلم جدا کرده و هنوز هم شنیده میشود و توسط بسیاری ارکسترها با آنسامبلهای گوناگون اجرا شده است.
اینچنین اثری پس از موفقیت راه خود را از فیلمی که در ابتدا برای آن خلق شده، جدا میکند و به بقا و ماندگاری خود ادامه میدهد. اما آهنگ «تنها میمانم» با اینکه این روزها با استقبال بینندهها و بازخوردهای مثبت همراه است، به احتمال قریب به یقین به صورت جداگانه اثری مستقل و ماندگار نخواهد شد و البته چنین توقعی از تیتراژ شاید منطقی نباشد؛ چون هدف و کارکرد اولیه آن در خدمت فیلم بوده که آن را به نحو احسن برآورده کرده است.
قطعه «تنها میمانم» در مجموع اثری متوسط است و بیشک بخش آهنگسازی «فرید سعادتمند» بخش قدرتمند آن محسوب میشود و از جنبه خوانندگی و کلام میتوانست انتخابی مطلوبتر صورت گیرد و به اثری فاخر و ماندگار تبدیل شود تا مستقل از تیتراژ تا سالها به حیات خود ادامه دهد.
البته آهنگساز در بخش موسیقی متن سریال، یکی از شاهکارهای متن را با زحمت فراوان خلق کرده و هر متخصصی با گوش دادن به متن سریال متوجه زحمت و خلق سیکوئِنس و میزان به میزان جملههای موسیقی سریال میشود. در صورتی که به ویژه در کشور ما برای سریال در این حد، علم و زحمت و انرژی صرف نمیشود و بسیاری از آهنگسازان با کپی و لوپ کردن میزانها کار خود را بسیار آسان کرده و بر اهمیت موسیقی متن وافق نیستند؛ مقولهای که فرید سعادتمند با اهتمام کامل به آن پرداخته است.
در زمینه آثار مستقل موسیقایی هم فرید سعادتمند نشان داده که توانمند است و مطمئنا در آینده باز آثاری خوب و ماندگار از او خواهیم شنید.
قطعه «تنها میمانم» به عنوان تیتراژ سریال «برادر جان» با آهنگسازی و تنظیم «فرید سعادتمند» شعر «حسین غیاثی» و خوانندگی «سالار عقیلی» ساخته شده است. این سریال، شبهای ماه مبارک رمضان از شبکه سوم سیما در حال پخش است.
منبع: فارس
1981
چرا و به چه انگیزه ای ،مردم را در جریان حاکمیت تفکر (قفندر).ghafandar.برموسیقی ایرانی قرار نمیدهید ؟.قفندر موجود ملایکه مانندیست که ضد موسیقی بوده و پس از ۴۰روز مجال به صاح ب خانه موسیقی دوست ،بامداد۴۰روزگی وارد منزل میشود و تمام اراده و بویژه غیرت هنر دوست را ازوی گرفته و او تبدیل به دیوث،واسطه فروش ناموسش میگردد.بر همین نظریه رویت آلات موزیک از سیما ممنوع است .