پفک نمکی از برخی موسیقیها بهتر است
رضا ساکی
شاید کسی فکر نمیکرد روزی برسد که موسیقی موسوم به لوسآنجلسی از موسیقی داخل کشور سبقت بگیرد. یعنی روزی برسد که آن موسیقی که به ابتذال شهره بود از نظر کیفیت آهنگ و کلام بهتر از موسیقی داخل کشور باشد.
این روزها که سایت رادیو جوان موسیقیهای ساخته شده در دهه شصت خورشیدی را به صورت مجموعه آبوآتش منتشر میکند مخاطب متوجه برتری و کیفیت بسیاری از آن ترانهها نسبت به ترانههای امروزی و حتی دیروزی داخل کشور میشود.
این روزها موسیقی پاپ ایرانی را کسانی قبضه کردهاند که شعرشان کلاژی از شعر دیگران است و روشی جدید در سرقت ادبی باب کردهاند که عجیب و غریب است. هنرشان هم بیامضاست و در بهترین حالت آدم را به یاد همان خوانندگان لوسآنجلسی میاندازد.
ضعف در محتوا و ضعف در تالیف ترانه، یکی از مهمترین شاخصههای منفی در اغلب ترانهها در موسیقی پاپ است. یعنی به جز چند گروه و خواننده و به جز چند ترانهسرا بقیه به این درد دچارند. یعنی حتی در تحلیل محتوای زردترین و لوسآنجلسیترین خواننده آن سوی آب، به رگههای از اخلاق و درستی و شاعرانگی برمیخوریم اما در برخی آثار داخلی کوچکترین ردی از اخلاق دیده نمیشود. ترانه، ایماژ شاعرانه ندارد و حتی در برخی موارد آن قدر اروتیک است که در طول تاریخ موسیقی لوسآنجلسی نمونهاش دیده نمیشود.
ما در دورانی زندگی میکنیم که خوانندههای شش ماهه به بازار میآيند. یعنی کسانی که مدت حیات هنریشان شش ماه است و بعد از آن نشانی از آنها دیده نمیشود اما در آن مدت کوتاه حضور خود چنان از بالا و با غرور به موسیقی پاپ و مخاطب نگاه میکنند که انگار نه انگار همین دیروز رسیدهاند و معروف شدهاند.
این آثار موسیقایی حتی از پفک نمکی هم دوام کمتری دارند. یعنی یک ترک سه دقیقهای، بعد از سه دقیقه که مخاطب گوششان کرد به زبالهدان ذهن سپرده میشوند اما گاهی میشود آدم ده دقیقه برای یک خوردن یک پفک وقت بگذارد و با خوردنش حال خوبی پیدا کند.
35