مسعود مرادی:
مجمع فدراسیون فوتبال جای لابی گری است/ هرگز با پرسپولیس زاویه نداشتم
مسعود مرادی، یکی از بهترین داوران تاریخ ایران و آسیاست. او بهترین داور آسیا در سال ۲۰۰۳ بود و سوت زدن در المپیک، جام کنفدراسیونها، فینال لیگ قهرمانان آسیا و جام ملتهای آسیا از جمله افتخارات او در عرصه داوری بود.
کارنامه او تنها یک سوت در بالاترین سطح فوتبال دنیا یعنی جام جهانی را کم دارد؛ حسرتی که با بدشانسی و غفلت داور قطری به او تحمیل شد و میتوانست این کارنامه را طلاییتر کند. مردی که راههای ترقی را خیلی زود سپری کرد و توانست بر بام داوری قاره کهن بایستد. "مسعود مرادی" متولد یکم شهریور ۱۳۴۴ است؛ داوری که سالها در بالاترین سطح فوتبال ایران و آسیا قضاوت کرد و افتخارات زیادی برای ایران به همراه آورد.
دقایقی با او به گفتوگو پرداختیم و درباره خاطراتش از فوتبال ایران و قضاوت در بالاترین سطح فوتبال دنیا صحبت کردیم. هنوز هم صلابت در صحبتهایش دیده میشود و بدنش حتی بیشتر از دوران داوریاش روی فرم است. او حالا مدرس کمیته داوران AFC است و سعی در پرورش استعدادهایی چون خودش در سطح قاره کهن دارد.
گفتوگو با مسعود مرادی را در ادامه میخوانید:
* چه شد که سمت داوری رفتید؟
فوتبال یک پدیده فراگیر در کشور ماست و بسیاری از بچهها در کودکی رو به فوتبال میآورند. این باعث شد که در کرج وارد فوتبال شدم و در همه ردههای سنی از نوجوانان تا امیدها بازی کردم. البته آن زمان کرج جزو تهران بود و استان البرز نبود. یک روز دیدم که خدا بیامرز محمد صالحی کلاسی را در کرج گذاشته است که من برای دانستن قوانین وارد این کلاس شدم. بسیاری از عزیزان مثل منوچهر نظری و عاقلی مشوق من شدند.
من ۳ سال در اردوهای فیفا در کشورهای اسپانیا، آلمان و ژاپن حضور داشتم اما قسمت این بود که نتوانم در جام جهانی سوت بزنم. در سال ۲۰۰۵، کمک داور قطری من نتوانست در تست آمادگی جسمانی شرکت کند و نتوانستیم در جام جهانی سوت بزنیم.روز اول فکر نمیکردم که حرفهای باشد اما این عزیزان وقتی به من گفتند توانمندم، فوتبال را کنار گذاشتم و وارد داوری شدم. به نظرم بودنم در فوتبال خیلی به من کمک کرد که در داوری پیشرفت کنم. همین الآن هم که در AFC مدرس هستم، اولین نکتهای که به داوران میگویم فهمیدن فوتبال است و اگر کسی در این موضوع موفق باشد، در ادامه مسیر هم کار سادهای دارد. این پیشزمینه در فوتبال بازی کردن به من کمک کرد که هم در داوری پیشرفت کنم و هم شرایط بازیکنان و مربیان را بدانم.
* قضاوت در المپیک چه حسی داشت؟
قضاوت در المپیک برای هر کسی افتخار است اما من قبل از آن برای جام بین قارهها در کشور فرانسه انتخاب شدم. حضور من در آن مسابقات کمک زیادی به من کرد و من دیدار تیم ملی فرانسه در ورزشگاه پارک د پرنس را سوت زدم و برای ایرانی یک نمود خوبی داشت. یادم میآید بخش فرهنگی سفارت فرانسه در ایران به من گفت که قضاوت من کمک شایانی به شناخت فرهنگ ایران و شناسایی کشور در قلب اروپا داشته است. جوان بودم و ۲ یا ۳ سال بود که داور بینالمللی شده بودم و استرس داشتم.
البته آن مسابقه برای من سکو شد زیرا من در آن سال فینال لیگ قهرمانان آسیا را قضاوت کردم و مکمل این ۲ بازی سبب شد تا به عنوان بهترین داور قاره آسیا در سال ۲۰۰۳ انتخاب شوم.
* شما به اوج موفقیت یک داور در قاره خودش یعنی انتخاب به عنوان بهترین داور آسیا رسیدید؛ در آن لحظه چه حسی داشتید؟
من یادم میآید آن سالی که به عنوان بهترین داور سال آسیا انتخاب شدم، مهدی مهدویکیا به عنوان بازیکن سال آسیا و تیم ملی فوتسال ایران به عنوان بهترین تیم فوتسال آسیا انتخاب شدند و سال عجیبی بود زیرا توانستیم بیشتر عنوانها را کسب کنیم. این یکی از خاطرات خوب من است. در جمعی که مسئولان AFC حضور داشتند، من با داوران زیاد و خوبی رقابت داشتم که اکنون دوستان من هستند. اینکه به عنوان نماینده کشورم توانستم به این مهم برسم و استقبالی که توسط مسئولان، مردم و رسانهها از من شد، وصفناپذیر بود.
* هیچوقت حسرت این را نخوردید که در جام جهانی سوت نزدید؟
من ۲ بار کاندیدای حضور در جام جهانی شدم. شاید برای سال ۲۰۱۰ که کاندیدا شدم، امیدی نداشتم که انتخاب شوم زیرا شرایط سنی من طوری بود که شانس کمی داشتم اما وقتی برای ۲۰۰۶ انتخاب نشدم، باورم نشد. من تمام آیتمها را گذرانده بود. متاسفانه آن زمان سیستم به این صورت بود که هر کدام از اعضای تیم داوری نتوانند تستهای آمادگی جسمانی را بگذرانند، کلیه تیم داوری خط میخوردند.
کمک داور قطری من در جام باشگاههای جهان در کشور ژاپن مصدوم شد. من ۳ سال در اردوهای فیفا در کشورهای اسپانیا، آلمان و ژاپن حضور داشتم اما قسمت این بود که نتوانم در جام جهانی سوت بزنم. در سال ۲۰۰۵، کمک داور قطری من نتوانست در تست آمادگی جسمانی شرکت کند و ما از جام باشگاهها نیز کنار رفتیم و تیم داوری ژاپنی جایگزین ما شد و نتوانستیم در جام جهانی سوت بزنیم.
* به نظر خودتان جنجالیترین بازی که قضاوت کردید، کدام بوده است؟
من اعتقاد دارم بازیها در ایران همراه با حاشیه است. من داربی را هم قضاوت کردم اما نه جنجالی بود و نه حاشیهای. زمان داوری ما با الآن متفاوت بود. نسل ما مثل آقایان ترکی، مظفری و مظفریزاده داوران بسیار خوبی نسبت به نسل فعلی بودند. البته فکر میکنم که هر نسلی باید از نسل قبل خودش بهتر باشد که همینطور هم شد و فغانی آمد و در عرصه جهانی درخشید.
من خیلی در بازیهای داخلی به مشکل نخوردم و فقط یکی دو سال اول برای من سخت بود. قضاوت در المپیک، فینال جام باشگاههای آسیا و جام کنفدراسیونها حریم امنی را در داوری برای من به وجود آورد که همین سبب شد بازیای نباشد که در آسیا سوت نزده باشم. اعتبار من در آن مسابقات بالا رفته بود و همه اینها به من کمک کرد که مردم به من احترام بگذارند. این احترام برای من ارزشمند بود و اکنون هم مردم وقتی با من حرف میزنند متوجه میشوم که نام نیکی از خود به جای گذاشتهام که این مساله خوبی است.
بازیها در ایران همیشه حاشیه داشته و من در بسیاری از دیدارهای فینال جام حذفی قضاوت کردم و حواشی بیشتری برای هواداران بوده است. تنها ناراحتی من این است که ای کاش کمک داور قطری مصدوم نمیشد و میتوانستم در جام جهانی سوت بزنم. این تنها مورد کارنامه خالی من بود.
* شما در داربی ۶۹ قضاوت کردید، پرسپولیسیها بابت اشتباه تیم داوری شما در اعلام آفساید گل محمد نوری به شما بیاحترامی نکردند؟
از آن بازی خیلی وقت است که گذشته و معتقدم که نمیشود در بازی اشتباه وجود نداشته باشد. اگر اشتباه وجود نداشت، VAR نمیآمد. در آن دیدار اشتباه از سوی کمک داور من اشتباه پیش آمد و یک گل را به اشتباه آفساید اعلام کرد. تماشاگر در استادیوم شاید احساساتی شود اما من با همان تماشاگرها در بیرون از استادیوم برخورد کردم و مورد احترام مردم بودم.
* به نظر شما سوت زدن داوران خارجی در داربی تصمیم درستی بود؟
ابتدا این تصمیم را گرفتند اما متاسفانه ادامه پیدا کرد. متاسفانه حالتی به وجود آمد که کسی نمیتوانست این رویه را عوض کند و داور ایرانی بگذارد تا این که بالاخره آقای عنایت این تصمیم را گرفت و از داوران ایرانی از جمله من برای داربی استفاده کرد. دلیل این تصمیم این بود که حاشیهای برای داوران ایرانی به وجود نیاید و میگفتند داور خارجی حتی اگر اشتباه کرد، همین یک بازی را سوت میزند و میرود. وقتی داوران ایرانی قضاوت کردند، متوجه شدند که داوران ایرانی این پتانسیل را دارند.
* آن زمان میگفتند که مسعود مرادی استقلالی است و مظفریزاده پرسپولیسی. آیا شما اصلا دیدگاه رنگی داشتید؟
به هیچ عنوان! افکار عمومی بر این اساس است. الآن که خیلی بهتر شده اما زمان ما حتی اگر شهرستان هم میرفتیم، تمام ورزشگاه یا طرفدار استقلال بودند یا پرسپولیس. این که این چیزها را نسبت میدادند، بر اساس نتایج بازیای بود که شما در آن قضاوت میکردی. اگر استقلال ۲ بازی نتیجه نمیگرفت، میگفتند پرسپولیسی هستی یا برعکس.
من هم ممکن است به یک تیم علاقه داشته باشم اما نه استقلال است و نه پرسپولیس. تقریبا اکثر مردم میدانند که من چه تیمی را دوست دارم و آن هم دلیل دارد. من در اکثر شهرهای ایران قضاوت کردهام اما در یکی از شهرها فوتبال در خون، زندگی و سفره مردم بود و با آن زندگی میکردند و آن هم صنعت نفت آبادان بود. البته نه این که خدایی نکرده بخواهم به نفع آنها سوت بزنم، من بارها در آبادان برای این تیم سوت زدم و شکست خوردند. این باشگاه تنها تیمی بود که اجازه نمیداد در ورزشگاه خودش پرچم قرمز و آبی به ورزشگاه بیاید و هنوز هم این تیم را دوست دارم.
* یک قضاوت هم در بازی جنجالی سپاهان – پرسپولیس داشتید، درست است؟
آن بازی حاشیهای نبود و فکر میکنم زمانی بود که نیکبخت واحدی در پرسپولیس بازی میکرد. بازی در فینال جام حذفی برگزار شد که نیکبخت در محوطه جریمه سرنگون شد و اعتقاد به پنالتی داشتند. بازی یک بر یک تمام شد و به پنالتی کشید که پرسپولیس پیش افتاد اما با پنالتیای که نیکبخت به تیر دروازه زد، بازی برگشت و پرسپولیس باخت.
* سختترین بازیهایی که قضاوت کردید، کدامها بوده است؟
یک بازی استقلال و تراکتور بود که ۱۰۰ هزار هوادار آمده بودند که نصف استادیوم طرفدار استقلال بودند و نصف ورزشگاه طرفدار تراکتور و بازی هم در انتها با نتیجه ۲ بر ۲ پایان یافت. بازی دوم هم دیدار برگشت فینال جام حذفی بین استقلال و سپاهان بود که چون آبیها در بازی رفت باخته بودند، برای قهرمانی احتیاج به برد داشتند. قلعهنویی آن زمان مربی استقلال بود که به دلیل اخراج در بازی رفت، روی سکوها بود. آن بازی در ورزشگاه آزادی بود و فشار زیادی را حس میکردم. در نهایت هم سپاهان برد و قهرمان شد و توانست به جام باشگاههای آسیا صعود کند.
* فکر میکنم حواشی بازی پرسپولیس و مس را هیچوقت فراموش نکنید؛ ناراحتی و خداحافظی موقت از داوری!
ای کاش فیلم آن بازی را ببینید. باشگاه پرسپولیس مشکلی با من نداشت و یک پیشزمینهای داشتند و معتقد بودند که در ۲ بازی گذشته برابر ملوان و یک تیم دیگر برایشان پنالتی گرفته نشده است. من همیشه به داوران آموزش میدهم که داوری فقط تسلط به قوانین و آمادگی جسمانی نیست و کمی هم شانس میخواهد. در آن بازی حدود دقیقه ۷۰ بود که توپ به دست بازیکن مس برخورد کرد و اعتقاد من این بود که پنالتی نیست. همان توپ برگشت و ادینیو توپ را وارد دروازه پرسپولیس کرد و بازی یک بر صفر تمام شد.
من از یک چیز دیگری ناراحت شدم. من در کلاس فیفا حضور داشتم و آنها فیلم را برای این کلاس فرستاده بودند تا بگویند هند هست یا نیست. من هم آن زمان کاندیدای جام جهانی بودم و خیلی ناراحت شدم زیرا همه ما ایرانی هستیم و حتی اگر اشتباه هم کرده باشم، نباید چنین کاری میکردند. با خودم گفتم چند ماه قضاوت نکنم بهتر است. البته این را بگویم که من هیچوقت زاویهای با باشگاه پرسپولیس نداشتم. حتی دیدار دوستانه با بایرن مونیخ که بازی خداحافظی احمدرضا عابدزاده بود را نیز من قضاوت کردم و زاویهای با این باشگاه ندارم. من نه با باشگاه استقلال و نه با پرسپولیس مشکلی ندارم و حتی میپذیرم اگر اشتباهی کرده باشم.
* در دیدارهای دوستانه و خاطرانگیز پرسپولیس شما اکثرا داور بودید.
زمانی که از داوری خداحافظی کردم، از طرف فدراسیون فوتبال هیچ قدردانیای صورت نگرفت و کسی برای من بازی خداحافظی نگذاشت. ما در ایران به این چیزها عادت کردهایم و نه تنها برای من، برای علی دایی هم همین بود. باشگاه پرسپولیس بود که یک سال پس از خروج من از داوری، برای قضاوت دیدار پیشکسوتهایش با میلان من را دعوت کرد و به اصطلاح برایم بازی خداحافظی گرفت. آن زمان، منتقمی مدیرعامل پرسپولیس بود.
* عامل بازگشت شما به داوری بعد از آن خداحافظی کوتاه چه کسی بود؟
خداحافظی در کار نبود و تصمیم گرفتم ۲ یا ۳ ماه استراحت کنم زیرا تحت فشار بودم و تصمیم من این بود که مدتی فقط در ایران قضاوت نکنم. بعد از مدتی با عنایت صحبت کردم و برگشتم.
* جریان محرومیت از قضاوت در آسیا چه بود؟ داور قطری یک ماه محروم شد و گفتند به شما و رضا سخندان تا اطلاع ثانوی قضاوت نمیدهند.
دومین دورهای بود که در جام ملتها حضور داشتم. محرومیت نبود و تعلیق دو ماهه برای ما صورت گرفت. دلیل آن هم این بود که سباستین سوریا، مهاجم اروگوئهای الاصل تیم ملی قطر در بازی با امارات حرکتی انجام داد که از چشم من دور ماند. او توپ را به سمت سخندان پرت کرده بود و من از سخندان که پرسیدم، تصمیم گرفتم کارت زرد نشان دهم اما بعد از بازی فیلم را که مشاهده کردم، متوجه شدم توپ را به سمت کمک داور من زده و باید اخراجش میکردم.
من حتی گزارش خودم را تصحیح کردم و درخواست کردم که فیلم بازبینی شود. سوریا هم سه جلسه محروم و جریمه سنگینی شد اما به ما هم گفتند که فعلا دیگر حق قضاوت در این مسابقات را ندارید اما بعد از جام ملتهای آسیا دوباره به من در آسیا قضاوت دادند.
* آیا فکر میکنید برای جام جهانی بعدی جانشینی برای فغانی وجود داشته باشد؟
اعتقاد من این است که بعد از علیرضا فغانی، ما باید بیشتر روی تربیت داوران کار میکردیم و پشتوانهسازی میکردیم. اگر چه اعتقاد دارم داورانی داریم که اگر روی آنها سرمایهگذاری شود، آینده درخشانی دارند اما به این دوره اصلا امیدوار نیستم.
* به جز سوت زدن در جام جهانی، حسرت چه چیزی را در داوری میخورید؟
حتی حسرت سوت زدن در جام جهانی را هم نمیخورم. اگر موقعیتی به دست میآورید، خواست خدا بوده و اگر چیزی نصیبتان نمیشود، حکمت او است. من همه بازیهای آسیایی و جهانی را رفتم و فکر نمیکنم حسرت چیزی را بخورم. من در آخرین روز داوریام در ۴۵ سالگی با انگیزه قضاوت کردم و حتی از ۲ سال قبل تصمیم گرفته بود که در کلاسهای نظارت و تدریس AFC شرکت کنم. معدود داوری پیدا میشود که همزمان با داوری، در کلاسهای نظارت هم شرکت کند که من و یک داور دیگر از چین در این کلاسها نشستیم. خودم به آن چه در ایران و آسیا میخواستم، رسیدم.
* خاطره شیرین یا تلخی از داوریهایتان دارید؟
برای یک داور جوان که ۲ سال بعد از بینالمللی شدنش برای فرانسه و در مقابل بازیکنانی چون تیری آنری سوت زده افتخار است. این بهترین خاطره من از داوری و جهش بسیار بالایی در کارم بود. دیدار فرانسه و نیوزیلند برای من افتخارآمیز بود.
* اتفاق خاصی در سفرهایتان رخ داده بود؟
ما به شهرهای زیادی سفر کردیم. اگر خوب قضاوت میکردی و نتیجه میگرفتند که هیچ اما اگر خوب قضاوت میکردی اما نتیجه نمیگرفتند، باز هم معترض بودند. شرایط در آن زمان سختتر از حالا بود و حتی در بسیاری از مسابقات امروزی تماشاگر نیست.
من ۶ بار در عربستان داور یا ناظر بودم و همزمان به خانه خدا مشرف شدم. بهترین دستاورد داوری من این است که ما یک خانواده بزرگ داوری در دنیا هستیم. من هر کشوری در آسیا میروم، آشنا دارم و احساس غربت نمیکنم. فکر نمیکنم کشور سطح بالایی باشد که من یا قضاوت نکرده باشم یا در آنجا آشنا نداشته باشم.
ناپایدارترین دوره فدراسیون نیز مربوط به سال گذشته بود که ما یک سال سرپرست داشتیم و بعد عزیزی خادم دوره کوتاهی رییس بود و دوباره سرپرست انتخاب شد. به طبع، داوری هم پشتوانه را نداشت و این مساله روی آنها هم تاثیرگذار بود.
* از چه کاری در قضاوتهایتان پشیمان هستید؟
در جریان بازی هیچوقت احساس پشیمانی نمیکردم اما ممکن بود بعد از بازی که فیلم آن را میدیدم، میگفتم ای کاش آن تصمیم را نمیگرفتم. از هر کاری پشیمان باشم، از داور بودنم پشیمان نیستم زیرا هم برای من و هم برای کشورم اعتبار و وجهه به وجود آورد. اگر به گذشته برگردم هم این کار را انجام میدهم. با لذت داوری کردم. من درست و اصولی وارد داوری شدم، اصولی ادامه دادم و قضاوت کردم و اصولی به کارم پایان دادم. بازی آخر من دیدار استقلال و فولاد بود که ۴ بر یک شد و جباری از روی نیمکت اخراج شد.
به نظر من یک داور باید تا زمانی که در زمین اقتدار دارد، قضاوت کند و نباید بگذارد که برای مدیریت بازی، کارش به خواهش و التماس از مربی و بازیکن برسد.
* تاکنون شده بود که یک بازی را نخواهید قضاوت کنید؟
بله! بارها این اتفاق افتاده بود. به کمیته داوران میگفتم که این باشگاه چند هفته قبل که من قضاوت کردم باخته است، نگذارید حضور من برای آنها انرژی منفی باشد اما شانسی که کمیته داوران در آن زمان داشت، اگر مسعود مرادی نمیرفت، کمیته داوران دستش باز بود که بگوید آقای مظفری، مظفریزاده، قهرمانی یا افشاریان، تو فلان بازی را برو!
کمیته داوران یکسری داور همسطح داشت و ما خیلی فرقی نداشتیم اما اکنون اینگونه نیست. همین الآن هم بسیاری از داوران میگویند اگر کسی هم مشکل دارد، باید بگوید تا بار منفی برای باشگاه به وجود نیاید.
* کدام بازیکن شما را بیشتر اذیت میکرد؟
نمیشود چنین چیزی گفت. شاید خیلیها بگویند چون من در بازی پرسپولیس و استیلآذین، علی کریمی را اخراج کردم، بگویند تو با او مشکل داشتی اما چنین چیزی نبوده و او پرخاشگرانه برخورد کرده بود. بر عکس، بین تمام بازیکنها و کاپیتانهایی که به من کمک میکردند، بیشترین کسی که موثر بود کریم باقری بود. محمود فکری هم با وجود شخصیت پرخاشگرانه، کمک زیادی به من میکرد. زمان ما بازیکنان احساسی و تنشزایی مثل فرهاد مجیدی یا مرحوم علی انصاریان وجود داشتند.
انصاریان در یک بازی در استادیوم پاس تهران در دقیقه ۱۵ از زمین اخراج شد و حرفی به من زد اما بیاحترامی نکرد. اگر کار درست انجام میشد، کسی اعتراض نمیکرد. این افراد شاید در زمین احساسی باشند اما به ما کمک میکردند. مهمترین بازیکنی که به نظرم از زمین اخراج کردم، در بازی سوپرجام بین صباباتری و فولاد بود که مبعلی را اخراج کردم. به قدری علی دایی از تکل او عصبی بود که من بین آنها قرار گرفتم و کارت دادم که تنش ایجاد نشود.
برای من تجربه بزرگی بود که بدانم در فوتبال ما اگر میخواهی کار کنی، باید لابیگری بلد باشی که من بلد نیستم. من از اول روی پای خود ایستادم و از حمایتهای درست و سالمی که بالای سرم بوده استفاده کردم. آن مجمع فدراسیون فوتبال، اولین و آخرین مجمعی بود که در آن شرکت کردم. آخرین باری شد که من در آن کاندیدا میشوم زیرا ارتباطات در آن حرف اول را میزد و اصلا به این نگاه نمی کردند که تو آیا توانمند هستی یا خیر.من از داوران فعلی هم همین را میخواهم که اجازه ندهید اقتدار شما زیر سوال برود. در زمان ما بازیکنان زیادی از جمله علی کریمی، افشین پیروانی، علی دایی، مجیدی و محمود فکری حضور داشتند اما هیچکدام بیاحترامی نمیکردند و اقتدار را حفظ میکردند. بودند بازیکنانی که سعی میکردند با پرخاش، داوری را تحت تاثیر قرار دهند اما تجربهای که ما کسب کرده بودیم باعث میشد تلاش آنها برایشان مفید واقع نشود. اگر اعتراض بازیکن، مربی و هوادار نباشد که فوتبال معنا پیدا نمیکند و روح فوتبال میمیرد.
اگر مجموعهای داوران کاملی داشته باشد، ناخداگاه مجموعه هم پیشرفت میکند و صلابتش را حفظ میکند. علاوه بر داورانی که تاکنون نام بردم، کمک داورانی مثل کامرانیفر و سخندان هم بودند که باعث شدند مجموعه داوری ما کامل باشد.
* آیا رخ داده بود که به شما پیشنهاد رشوه بدهند؟
خیر! چنین چیزی برا من رخ نداده بود. من ۲ سال بعد از بینالمللی شدن، بهترین داور آسیا شدم و وجهه بینالمللی من سبب شد که کسی این اجازه ندهد که خدای نکرده به من پیشنهاد دهد. در هر صنفی ممکن است خوب و بد باشد اما یک مجموعه را در کل میسنجند و داوری ما فوقالعاده سالم است. در لیگهای بالاتر نگاه ویژهای است و در لیگهای پایینتر هم ناظر وجود دارد.
همیشه این حرفها وجود داشته اما من ندیدم مدرکی وجود داشته باشد و رو شود. در ایتالیا یا آمریکای جنوبی مدرکها ارائه شد و باشگاهها و داور محروم شدند. داورهای ما با حداقلها قضاوت میکنند اما احترام را رعایت میکنند.
* در خارج از کشور چنین چیزی رخ داده بود؟
خیر! در خارج از کشور همه چیز طبق برنامه انجام میشود و ایرادی وجود ندارد. همین چند وقت پیش دیداری در اهواز بین فولاد و پرسپولیس برگزار شد که مربیان ما کلی پرخاش کردند اما همینها در آسیا حتی اگر اشتباهی در حقشان رخ دهد، اینچنین اعتراض نمیکنند زیرا میدانند چه تبعات و محرومیتهایی دارد. متاسفانه در داخل کشور همه چیز از جمله داوری و فدراسیون و همه چیز را زیر سوال میبرند. در خارج از کشور حریمها مشخص است و کسی اعتراض هم نمیکند، چه برسد به این موارد.
* شما روسای فدراسیون زیادی دیدید. کدام بیشتر به داوری کمک کردهاند؟
من مدیران زیادی در فدراسیون فوتبال دیدم اما با توجه به سن من، در زمان مدیریت صفایی فراهانی در راس فدراسیون فوتبال و منوچهر نظری در کمیته داوران، بهترین اتفاقات برای داوری رخ داد و رنساسی در فوتبال و داوری ما بود. منوچهر نظری نیز حمایتگر خوبی بود و به خوبی از داورانش حمایت میکرد. داورانی چون ترکی، مظفری، مظفریزاده و از این دست در زمان منوچهر نظری روی کار آمدند. ناپایدارترین دوره فدراسیون نیز مربوط به سال گذشته بود که ما یک سال سرپرست داشتیم و بعد عزیزی خادم دوره کوتاهی رییس بود و دوباره سرپرست انتخاب شد. به طبع، داوری هم این پشتوانه را نداشت و این مساله روی داوران هم تاثیرگذار بود.
* بهترین داور ایرانی در طول تاریخ به نظر شما چه کسی است؟
داوران زیادی از جمله جعفر نامدار که در المپیک و جام جهانی سوت زد تا محمد فنایی و گل سرسبد آنها علیرضا فغانی از بهترین داوران ایران بودند. سه دوره حضور در جام جهانی کار بزرگی است که فغانی انجام داده و محمد فنایی نیز دیگر چکیده بهترین داوران ایران است.
* در زمان قضاوتتان، با کدام کمکداورها دلتان قرص بود؟
در بسیاری از مسابقات داخلی و خارجی، دو کمک داور داشتم که آنها همیشه ۵۰ درصد کار را انجام میدادند و خیال من راحت بود و الآن هم به عنوان ناظر حضور دارند؛ حسین نجاتی و اسماعیل صفیری که هر دو ناظرهای لیگ برتر و AFC هستند.
* ضعف داوری فوتبال ما در چیست؟
کار در آسیا سخت شده و داور باید الیت شود. الآن باید لایسنس VAR هم داشته باشند و این کار را سختتر کرده است. اگر انتقادی است، جهت تخریب نیست و جهت پیشرفت است. داوران ما ضریب هوشی زیادی دارند و داوران جوان ما نیز استعداد بالایی دارند که من در آنها دیدهام. داوریهای بدون اقتدار، با اشتباه زیاد و بدون تمرکزی که از داوران فعلی ما دیده میشود، فقط یک دلیل دارد و آن هم این است که این همه رییس و سرپرستی که در مدت کم، در کمیته داوران حضور داشتند، این داوران را تحت فشار گذاشتهاند. چرا باید هیاتهایی که به امثال افشاریان و اصفهانیان رای دادند تا از تخصص آنها در داوری استفاده کنند، از آنها سهمخواهی کنند؟
من اگر به فلانی رای دادم تا به کمیته داوران برود، توانمندی او را دیدم نه این که از او امتیاز بخواهم. فشار هیاتها برای امتیاز خواستن از اعضای هیات رییسه باید کم شود. کم نشدن این فشارها نتیجهاش این میشود که تعداد زیادی داور و کمک داور در لیگ برتر داریم. وقتی این حجم از داور وارد لیگ برتر - که ویترین فوتبال ماست - شوند، داوران با لیاقت در کنار داوران کم لیاقت قرار میگیرند.
بسامد عملکرد داوران، به همه داوران صدمه میزد. بزرگترین ضربه به داوری، فشارهایی است که از هیاتهای استانی به کمیته داوران برای استقاده از داورانشان اعمال میشود. بعد از سالها تجربه، بسیاری از داوران حاضر در لیگ برتر فعلی ما، لیاقت این جایگاه را ندارند و فدراسیون فوتبال و کمیته داوران باید شجاعانه مقابل فشارها بایستند و این داوران را الک کنند.
خیبری، یکی از دبیرکلهای زمان ریاست صفایی فراهانی در فدراسیون فوتبال یک جمله بسیار خوب در جلسه با داوران بینالمللی گفت. او گفت «دو چیز پایههای فدراسیون فوتبال را متزلزل میکند؛ اول نتایج تیم ملی بزرگسالان و دوم عملکرد داوران در لیگ برتر. فشاری که این دو به فدراسیون وارد میکند، بیشتر از عوامل دیگر است.»
* شما در مجمع قبلی کاندیدا بودید.
یکی از دوستان از من پرسید که بزرگترین تجربهات در ورزش چه چیزی است که من هیچوقت نگفتم در این بازی یا در آن بازی؛ بزرگترین تجربه من تاکنون حضور در مجمع فدراسیون فوتبال و کاندیدا شدن برای حضور در هیات رییسه بود. لابیگریهایی که وجود داشت و حرفهایی در مقابل ما زده میشد که فقط حرف بود و عملی در آنها نبود.
برای من تجربه بزرگی بود که بدانم در فوتبال ما اگر میخواهی کار کنی، باید لابیگری بلد باشی که من بلد نیستم. من از اول روی پای خود ایستادم و از حمایتهای درست و سالمی که بالای سرم بوده استفاده کردم. آن مجمع فدراسیون فوتبال، اولین و آخرین مجمعی بود که من در آن شرکت کردم. آخرین باری شد که من در آن کاندیدا میشوم زیرا ارتباطات در آن حرف اول را میزد و اصلا به این نگاه نمی کردند که تو آیا توانمند هستی یا خیر.
من فکر میکردم حداقل ۳۵ رای داشته باشم اما ۷ یا ۸ رای بیشتر نبود و بسیاری فقط حرف زده بودند. ناراحتی من از این بود که چرا رو در روی من یک حرف زدند و پشت من یک حرف دیگر. چه اشکالی داشت که وقتی من سوال میپرسم به من رای میدهی، بگویند "نه، من با فلانی نزدیکترم و کارش را بیشتر قبول دارم؟"
در همین مجمع بندهخدایی رای نیاورده بود و سراغ یکی از کسانی رفت که به او قول رای داده بود؛ طرف به او گفت "فلانی توان من همین یک رای بود"و خبر نداشت که او اصلا رای نیاورده است! یا بنده خدای دیگری که در هیات استانش کار میکرد، رییس هیات آن استان به او رای نداده بود. این طنز تلخی است که در مجمع ما وجود داشت.
* اگر بگویند مسعود مرادی از خود یک چیزی برای داوری به یادگار گذاشته است، آن چه چیزی است؟
نام نیک؛ من خوشحالم که به هر شهر یا کشوری میروم برای من، خانوادهام و کشورم احترام قائل میشوند.