پیراهن پرماجرای رونالدو و حقیقتی تلخ/ گرفتار گذشتهایم!
۲۸ شهریور پرسپولیس با النصر بازی کرد و ۲ بر صفر باخت، هفته تمام شد، ماه تمام شد، فصل عوض شد، اما داستانهای ریز و درشت آن بازی هنوز ادامه دارد. این علیه آن مصاحبه میکند و آن یکی علیه این یکی.
رسانهها بهطور مستمر و عجیب در حال ادامه پوشش جزئیات آن مسابقه هستند؛ رونالدو کجا رفت، با کی حرف زد، به همبازیانش چه گفت، به سکوها چطوری نگاه کرد، شام چه خورد، در هتل چه سفارشی داشت، با راننده اتوبوس چطوری حرف زد. اصلا انگار گذر وقت متوقف شده و همه در سیاهچاله زمان اسیر شدهایم. وا بدهید. شما را به خدا وا بدهید.
در یک قلم فقط به داستان اهدای پیراهن کریس به فاطمه حمامی، بانوی نقاش نگاه کنید. یک ملاقات انساندوستانه اتفاق افتاد، جماعت زیادی را شاد کرد و تمام شد و رفت، اما آنقدر حاشیه و حرف و حدیث درست شد که شور همین یکی هم در آمد. اول پرسپولیس پیراهن را نمیداد و بعد از فشار رسانهها، لباس به فاطمه خانم تحویل شد، اما خیال خامی داشتیم ما که تصور میکردیم پرونده بسته شده است. دو روز پیش انتشار یک ویدئوی عجیب از یک فرد نظامی به داستان ابعاد دیگری بخشید. در این ویدئو فرد نظامی پیراهن را در دست دارد، کنار خانم حمامی ایستاده و در سخنانی بحثبرانگیز میگوید با تلاشها و پیگیریهای صورت گرفته لباس را به دست این بانوی هنرمند رساندهاند. فیلم مورد نظر این شایعه را به وجود آورد که باشگاه پرسپولیس حاضر به تحویل لباس نبوده و کار به دخالت نیروهای نظامی(!) رسیده است. موضوع آنقدر حاد شد که باشگاه بیانیه داد و در بخشی از آن نوشت: «باشگاه پرسپولیس از ارتش و ستاد کل نیروهای مسلح، خواستار صحت هویت این فرد است که از لباس نظامی سوءاستفاده کرده است و در این ارتباط هواداران پرسپولیس خواستار توضیح هستند که آیا این فرد، جعل لباس کرده یا واقعا این لباس مقدس را مورد بهرهبرداری شخصی و نشر اکاذیب قرار داده است.»
در نهایت هم خبرگزاری تسنیم مصاحبهای با این فرد ارتشی به نام سروان علی موذنی انجام داد و در بخشی از آن از قول او نوشت: «بنده ۱۲ سال است حامی بیماران صعبالعلاج و سخت در کشور هستم و در این مدت به موسسات خیریه کمک میکنم. با توجه به اینکه هدیه رونالدو به خانم فاطمه حمامی رسید، به منزل وی رفتم و صرفا کلیپی در این رابطه منتشر شده است. این موضوع از سوی رسانههای معاند بهنحو دیگر مورد بهرهبرداری قرار گرفت که هیچ کدام از این موارد صحت ندارد و از اساس کذب است. بنده در تحویلگرفتن این پیراهن از باشگاه پرسپولیس نقشی نداشتم و فقط هنگام تحویل پیراهن به خانم حمامی در خانه او حضور پیدا کردم.»
اصلا کاری به کل ماجرای این کلیپ عجیب و بحثبرانگیز نداریم. فقط به این نکته توجه کنید که النصر پس از بازی با پرسپولیس دو مسابقه دیگر انجام داده؛ یکی در لیگ عربستان و دیگری در جام پادشاهی، ما اما هنوز اندرخم کوچه رونالدو و اتاقش و پیراهنش و شام و ناهارش هستیم و حتی کرکره لیگ برتر را هم پایین کشیدیم. با این حجم از گرفتاری در گذشته، کی میتوانیم به طرف آینده حرکت کنیم؟ چندی پیش مسوول برگزاری مسابقات سازمان لیگ که دستور تعطیلی هفته ششم را داده بود، تازه گلایه میکرد که چرا از او و همکارانش بابت میزبانی مطلوب از رونالدو تشکر نمیشود. خب اجازه بدهید ما به نوبه خودمان از شما تشکر کنیم. از همه شما، از یک یک شما!
در آن شهری که مردانش عصا از کور می دزدند
من از خوش باوری آنجا محبت جستجو کردم
کدوم دزدی دنبال محبت میگرده هیچ کدوم نوبری
در گذشته گیر کردن جزو اصول دین و سیاست کشورداریمان شده است!
همینو بگو! ارزش دینار کویت رو یه نگاه نمیندازن برق از سرشون بپره و خونه ها و ماشین و درامدهای آنچنانی که دارند رو نمی بینند چسبیدند به سوسمارخور و اینا و این چنین است که یکی از همین کشورها توانایی به کار گرفتن رونالدو را دارد و ما هنوز . . .