چاقوکشی در فوتبال؟ وقتی فدراسیون برخورد قاطع نمی کند همین می شود
تابستان 1400 در ماجرای تبانی در لیگ دستههای پایینتر شهابالدین عزیزی خادم بلافاصله دستور برخورد جدی داد و برای اولینبار تیمهایی به دستههای پایینتر فرستاده شدند.
همین حالا توی گوگل سرچ کنید «بزن بزن در فوتبال»، «چاقوکشی در زمین مسابقه»، «درگیری بین تیمهای...» یا «حمله به داور»؛ و ببینید چندین مورد نتیجهای را که همه مال همین چند ماه گذشته هستند. آخرین مورد هم برمیگردد به چاقوکشی در لیگ امید که فقط خدا رحم کرد کسی کشته نشد.
به گزارش روزنامه اعتماد، در تمام این موارد واکنش فدراسیون فوتبال چه بوده؟ تقریبا هیچ! واقعا فدراسیون به جز انتشار چند بیانیه ملو و انتشار جملات تکراری مثل بررسی خواهد شد، برخورد صورت میگیرد، احضار میشوند و... نهایت چند جلسه محرومیت که بعد هم به طرق مختلف منتفی میشوند هیچ اقدام بازدارنده درستی صورت نمیگیرد!
وقوع درگیری در فوتبال اجتنابناپذیر است اما این نحوه برخورد با درگیریها و در مجموع هرگونه ایراد و فساد است که میتواند یا منجر به کاهش آسیب شود یا بالعکس باعث جری شدن متخلفان شود.
در سالهای گذشته و در فدراسیونهای قبلی نمونههایی از برخوردهای چکشی به موقع که باعث شده متخلفان حساب کار دستشان بیاید، داشتهایم. چه در زمان داریوش مصطفوی که بعد از آن دربی معروف در کمترین زمان ممکن احکام متخلفان را صادر کرد چه در زمان محمد دادکان که بدون مسامحه رفقای خودش یعنی علی پروین و ناصر حجازی را بابت اظهاراتشان محروم کرد. همین اواخر در تابستان 1400 هم ماجرای تبانی در لیگ دستههای پایینتر را داشتیم که شهابالدین عزیزیخادم بلافاصله دستور برخورد جدی داد و بابت جریمه برای اولینبار تیمهایی به دستههای پایینتر فرستاده شدند. در سطح اول فوتبال جهان هم نمونههای زیادی هست. زمانی که هولیگانها فوتبال انگلیس را به سمت افراطیگری پیش میبردند «مشت آهنین مارگارت تاچر» آنها را سر جای خود نشاند.
بدون شک اگر همان زمان که ماجرای حمله دسته جمعی به داور در شهریور امسال رخ میداد متخلفان با مشت آهنین مواجه شده بودند آن وقت در آبان درگیری در ردههای پایه استان تهران که طرفین با چوب و سنگ و مشت و لگد به جان هم افتادند رخ نمیداد و اگر باز همان موقع برخورد مقتضی و عبرتآموز رخ میداد کار به چاقوکشی در لیگ امید نمیکشید.
حال شرایط طوری شده که احتمالا خیلی از خانوادهها دیگر جرات نمیکنند فرزندانشان را به سمت فوتبال هدایت کنند چرا که امنیت آنها تامین نمیشود. آنها میبینند محیط ورزش که قرار بود فرزندانشان را از آسیبهای اجتماعی دور کند، خودش تبدیل به یک محیط آسیبزا شده که در سیطره چاقوکشها و الوات قرار گرفته است.