مجوز حرفهای سرخابیها؛ خیلی دور خیلی نزدیک
مالکیت مشترک استقلال و پرسپولیس به مانع بزرگی برای کسب مجوز شرکت در لیگ قهرمانان آسیا برای این دو باشگاه پرطرفدار تبدیل شده است.
کنفدراسیون فوتبال آسیا بر این باور است که حضور دو باشگاه با مالکیت مشترک در یک تورنمنت میتواند شائبه تبانی را بالا ببرد. آنها که به زیر و بم فوتبال ایران آشنا هستند از رقابت و کرکری شدید این دو باشگاه و هوادارانش خبر دارند، ولی معیار AFC اساسنامه مسابقات است و نمیخواهد حرف و حدیثی باقی بماند.
AFC مثل یوفا
این رویهای است که در تمام دنیا وجود دارد و یوفا هم سختگیرانه پای آن ایستاده است. این بحث زمانی داغ شد که خیرونا، یکی از باشگاههای تحت مالکیت «سیتی فوتبال گروپ» در لالیگا اوج گرفت و با حفظ روند خیرهکنندهای که از شروع فصل داشته انتظار میرود که به یکی از رتبههای اول تا چهارم برسد. مهمترین باشگاه تحت مالکیت این مجموعه منچسترسیتی است، ولی باشگاههای دیگر این مجموعه که اصطلاحا باشگاه «خواهر» خوانده میشوند روابط مالکیتی و مدیریتی در همتنیدهای با یکدیگر دارند. طبق قوانین فعلی یوفا، دو باشگاه خواهر نمیتوانند در تورنمنت مشترکی شرکت کنند و اگر هر دو به لیگ قهرمانان برسند، اولویت با تیمی خواهد بود که در لیگ داخلی رتبه بالاتری داشته باشد. البته یوفا قرار است در آینده قوانین سختگیرانهتری وضع کند.
از تاج به استقلال
استقلال و پرسپولیس به عنوان باشگاههای خصوصی تاسیس شدند، ولی بعد از انقلاب اسلامی به ارگانهای دولتی سپرده شدند. در آن سالها هنوز سختگیریهای کنفدراسیون فوتبال آسیا مطرح نبود، ولی مدیریت این باشگاههای پرطرفدار مشکلات زیادی داشت و برای همین بین سازمانهای مختلف دست به دست شده است. استقلال در سال 1358 به سازمان تربیت بدنی سپرده شد و عنایت آتشی، نخستین سرپرست این باشگاه پس از انقلاب شد. او درباره چگونگی تغییر نام باشگاه تاج به استقلال گفت: «اواخر سال ۵۹ آقای شاهحسینی به من زنگ زد و گفت هیئت دولت درخواست کرده که اسم تاج عوض شود. جلسهای با حضور سیدآقا جلالی، منصور پورحیدری، آقای بهرامصفت و پدر حسن روشن تشکیل دادیم. اسمهای آزادی، تختی، جمهوری اسلامی و استقلال پیشنهاد شد. آن روزها شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی یک شعار مردمی بود و همه جا شنیده میشد. من هم همینها را بردم پیش آقای شاهحسینی و جلسهای گذاشتیم و بحث کردیم. موافق بود. گفتیم استقلال مناسبتر است. شاهحسینی همین پیشنهاد را به هیات دولت برد و تاج شد استقلال.»
دوران کوتاه استقلال با وزارت رفاه
باشگاه استقلال از آن سال زیر نظر تربیت بدنی اداره میشد، ولی در سال 1384 با بالا رفتن هزینههای تیمداری و مسئولیتهای پرشمار این سازمان بحث تغییر مالکیت مطرح شد. قرار بود طی توافقی استقلال به مدت ده سال به وزارت رفاه واگذار شود، ولی این وزارتخانه پس از مدت کوتاهی انصراف داد تا آبیپوشان دوباره زیر نظر تربیت بدنی قرار بگیرند. سازمان تربیت بدنی در سال 1389 به وزارت ورزش تغییر کرد و استقلال همچنان زیرمجموعه آن بود. در این مدت عزل و نصبها با هماهنگی وزیر ورزش بوده و هواداران هر شکستی را از چشم مدیران منتصب این وزارتخانه میبینند.
تغییر نام موقت پرسپولیس
مالکیت باشگاه پرسپولیس بعد از انقلاب اسلامی در اولین قدم به بنیاد مستضعفان جمهوری اسلامی سپرده شد. بحث تغییر نام پرسپولیس در سال 1360 مطرح شد و بعد از بررسی نامهای مختلف سرانجام «پیروزی» برای آن انتخاب شد. این اسم جدید تا سال 1391 باقی ماند، ولی هواداران با آن کنار نیامدند تا باشگاه دوباره به پرسپولیس تغییر نام بدهد. سال ۱۳۶۵ بنیاد مستضعفان نیمی از مالکیت باشگاه پرسپولیس را به سازمان تربیت بدنی واگذار کرد. به این ترتیب سازمان وقت تربیت بدنی همزمان مالک دو باشگاه اول فوتبال ایران شد.
مالکیت همزمان دو باشگاه دشوار بود و تربیت بدنی تصمیم گرفت مدیریت پرسپولیس را در سال 1372 به وزارت صنایع منتقل کند. اولین مدیر عامل پرسپولیس بعد از این جابهجایی مدیریتی، امیر عابدینی بود که یکی از دوران موفق باشگاه را رقم زد، ولی مدیریت باشگاه در اواخر دهه 70 به سازمان تربیت بدنی برگشت.
دردسرهای مالکیت مشترک
استقلال و پرسپولیس در سالهای مالکیت مشترک دوران پر فراز و نشیبی داشتند، گاهی استقلال دست بالا را داشته و در دورانی هم پرسپولیس سالهای موفقی داشته است. بالا و پایین شدن این دو رقیب برای وزارت ورزش هزینهزا بود، چرا که هواداران موفقیت رقیب و افت تیمشان را عامدانه و بر اساس یک برنامه از پیش تعیینشده تصور میکنند!
وزارت ورزش در این سالها تلاش کرده این دو باشگاه را به سمت خصوصیسازی ببرد، ولی تلاشهای دو سال گذشته نشان میدهد که این کار به این سادگی نیست. رها کردن این دو باشگاه پرطرفدار با توجه به بدهیهای تجمیع شده، مشکلات درآمدزایی و کمبودهای سختافزاری ریسک بالایی دارد، ولی از طرف دیگر کنفدراسیون فوتبال آسیا هم مالکیت مشترک را بر نمیتابد و خطر حذف از لیگ قهرمانان آسیا این دو باشگاه را تهدید میکند. زمان کوتاه است و وزارت ورزش باید تا پایان ضربالاجل کنفدراسیون فوتبال آسیا مالکان جدیدی برای این دو باشگاه پیدا کند. این دو باشگاه مثل دو فرزندخوانده در پنج دهه گذشته زیر نظر سازمان تربیت بدنی و وزارت ورزش رشد کردند، ولی دیگر وقت آن است که زندگی مستقلی در پیش بگیرند. آیا نوروز امسال سرانجام شاهد خداحافظی آنها با ساختمان سئول خواهیم بود؟