کتاب «خداباوری و خداناباوری» منتشر شد

کشمکش میان خداباوری و خداناباوری امروزه تبدیل به یکی از مهمترین موضوعات فکری شده و بسیاری از قلمروهای اندیشه‌ای را تحت تأثیر قرار داده است.

کتاب «خداباوری و خداناباوری» منتشر شد

کتاب «خداباوری و خداناباوری» تألیف قاسم پورحسن (استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی) به همت انتشارات صراط به بهای ۱۸۰ هزار تومان در ۴۹۲ صفحه در زمستان ۱۴۰۱ منتشر شد. 

نویسنده در این اثر می‌کوشد تا ماهیت قلمرو و ساحت‌ها و تأثیرات خداباوری را مورد پژوهش قرار دهد. کتاب حاضر در یک پیشگفتار و شش باب فراهم آمده است. در باب نخست، معنای الحاد بررسی می‌شود و گونه‌های متفاوت گزاره‌ای آن را متذکر می‌شود. پیشینه تاریخی خداناباوری در باب دوم تبیین گردید. مفهوم خدا، الحاد هستی‌شناسانه و امکان اثبات یا رد وجود خدا و ادله منکرین مورد بررسی قرار گرفت. 

پورحسن در باب چهارم نسبت الحاد و علم، مسئله تصادف و شانس در خلقت جهان، مسئله تکامل و تطور موجودات و ردیه‌های داوکینز را مورد بررسی و نقد قرار می‌دهد. در دو باب پایانی دو موضوع مناقشه‌آمیز شر و جاودانگی و ادله علیه و له آن‌ها را مورد پژوهش قرار می‌دهد. 

این استاد فلسفه دین وعده داده است که وجوهی از مباحث را به نحو تفضیلی‌تر در کتاب دیگری با عنوان دین‌پژوهی و آینده دین مورد بررسی قرار خواهد داد. 

در پشت جلد این اثر در معرفی آن آمده است:

کشمکش میان خداباوری و خداناباوری امروزه تبدیل به یکی از مهمترین موضوعات فکری شده و بسیاری از قلمروهای اندیشه‌ای را تحت تأثیر قرار داده است. الحاد امری تاریخی است، اما در دوره کنونی باصریح‌ترین و روشن‌ترین معنا از الحاد روبرو هستیم. در معنای عام، خداناباوری به نداشتن هر نوع باوری به خدا و نیز به داشتن این باور که خدایی وجود ندارد، به کار می‌رود، لذا با دو نوع خداناباوری ایجابی و سلبی روبرو هستیم. الحاد محدود به مناقشه در باب براهیم علیه یا له خدا نمی‌شود، بلکه دارای ساحت گسترده‌ای است. براهین علیه بقاء و جاودانگی نفس، ادله وجود شرور در عالم، جایگزینی علم و تلقی علم محوری نیز بخشی از جریان الحاد به شمار می‌آید. نباید الحاد را محدود در کتاب ساعت ساز نابینا یا پندار خدا داوکینز دانست و از پندار دین و آینده فروید چشم پوشید. 

در بخشی از پیشگفتار به قلم مؤلف آمده است:

خداناباور به کسی اطلاق می‌شود که اعتقاد و باور به وجود خدا ندارد. روشن است که تمایز میان دو معنا در این باب می‌تواند کمک شایانی به فهم درست خداناباوری نماید. یک معنا آن است که خداناباوری را تنها برعدم باورداشتن به وجود خدا تعریف کنیم، اما معنای عام‌تر آن است که آن را بر داشتن این باور که «خدایی وجود ندارد»، اطلاق کنیم. امروزه با معنایی به مراتب گسترده‌تر در باب الحاد رو به رو هستیم، زیرا الحاد دیگر تنها به انکار وجود خدا محدود نمی‌شود، بلکه بر هر نوع انکار دین و دین ورزی و وجود تاریخی یا هستی شناسانه دین (اعم از دین الهی و وحیانی یا دین غیروحیانی) اطلاق می‌شود که باور نداشتن به خدا یا نداشتن باور به خدا یا نداشتن باور به وجود خدا تنها یک معنا و البته مهمترین معنا از این دیدگاه است. به همین سبب اتئیسم صرفا به معنای انکار خدایی که در الهیات عقلی مغرب زمین ظهور کرد، نخواهد بود. 

اگر مطالعه تاریخی را در بحث الحاد مورد توجه قرار دهیم، با دو رهیافت متفاوت از خداناباری مواجه خواهیم بود: خداناباوری سلبی و خداناباوری ایجابی. خداناباوری سلبی بر معنای وسیع الحاد دلالت دارد. این رهیافت بر نداشتن باور یا فقدان باور به وجود خدا به معنای عام دلالت دارد. خداناباوری ایجابی نیز می‌تواند به دو معنای وسیع و محدود به کار رود. الحاد ایجابی در معنای وسیع همان باور نداشتن به خداست، اما الحاد به معنای محدود، باور نداشتن به خدای الوهی است. باید دانست که میان نداشتن باور و باور نداشتن یک تفاوت اساسی در برهان ورزی و احتیاج وعدم احتیاج به ادله وجود دارد. اولی برای نداشتن اعتقاد نیاز به ادله ندارد، زیرا باوری وجود ندارد تا آن را مدلل سازد. این در حالی است که باور نداشتن نوعی اتخاذ موقف و پیش گرفتن نوعی ایستار است. به عبارت دیگر، فرد خداناباور به این معنی کسی است که آگاهانه به چون و چرا و بررسی یک باور می‌پردازد و پس از نگاهی شک گرایانه یا انتقادی یا ردگرایانه، دست بر انکار خدا می‌زند. روشن است که چنین فردی باید برای انکار و ابطال یک دیدگاه دلیل ورزی نماید. وی برای چنین نوعی از خداناباوری باید دو نوع ادله عرضه کند تا باورنداشتن او موجه جلوه کند. ادله نوع نخست، انکار و ردیه‌ای است اما ادله نوع دوم اثباتی است. به این معنی که فرد خداناباور ابتدا باید ادله خداباوران را رد کرده و ابطال نماید و سپس برای مدعیات خود بر باورنداشتن به خدا، دلیل اقامه کند. 

از آنجایی که معانی و مفهوم‌های متفاوتی از خدا وجود دارد، باید پذیرفت که با معانی متفاوتی از خداناباوری و در نتیجه دریافت‌های مختلفی از الحاد روبه رو هستیم.

منبع: ایلنا
کیف پول من

خرید ارز دیجیتال
به ساده‌ترین روش ممکن!

✅ خرید ساده و راحت
✅ صرافی معتبر کیف پول من
✅ ثبت نام سریع با شماره موبایل
✅ احراز هویت آنی با کد ملی و تاریخ تولد
✅ واریز لحظه‌ای به کیف پول شخصی شما

آیا دلار دیجیتال (تتر) گزینه مناسبی برای سرمایه گذاری است؟

استفاده از ویجت خرید ارز دیجیتال به منزله پذیرفتن قوانین و مقررات صرافی کیف پول من است.

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

نظرات شما - 5
  • ناشناس
    1

    بزرگترین دلیل خدا باوری تبلیغات روحانیان دینهای مختلف است.و نیز استوارترین دلیل خدا ناباوری و دین گریزی هم کردار عینی همان روحانیان است که ثابت می کند خود شان تعالیم و تبلیغات خودرا باور ندارند و همه ماجرا را تنها برای تامین معاش اسان و سواری بر گرده مردم تلقی می کنند.بنا بر این برای حل و فصل مسئله قلمفرسائی فلسفی و کلامی بیهوده و ناموثر است و تنها کافی است کارنامه روحانیت ادیان را مرور کرد تا به واقعیت ماجرا پی برد.اخرین تیغ و تیر خلاص بر خدا و خدا باوری را اخوندها ی ایران و شیوخ وهابی عربستان و طالبان و دیگر متعصبان امریکا ساخته وارد کرده ,بقایایش را به موزه خاطره ها می سپارند!

  • ناشناس
    1

    44 ساله اعمال خدا باوران را دیدیدیم مگه الاغ باشیم که هنوز نفهمیده باشیم چی به چیه .

  • ناشناس
    0

    ببین کی کتاب منتشر کرده؟ هی ززززررررااات.

  • ناشناس
    0

    ادیان باعث خدا نا باوری شده و همه ادیان دروغ هست.

  • مراد
    0

    دین و خدا یعنی تسلط تعدادی از افراد بر تعدادی دیگر