در مراسم دوازدهمین سالگرد درگذشت جهانپهلوان
پسر تختی: به پدری افتخار میکنم که «مصدقی» بود/ همسر تختی: او به مصدق و مکتب مصدق عشق میورزید
من پس از شهادت همسر قهرمانم تنها با خاطرات تختی و به دلخوشی تنها پسرمان بابک زندگی میکنم و سعی میکنم بابک را یک جانشین خلف برای تختی پرورش دهم.
روز یکشنبه ۱۶ دیماه ۱۳۵۸ مراسم بزرگداشت جهانپهلوان تختی به مناسبت دوازدهمین سال درگذشت او در محل تشکیلات مرکزی جبهه ملی با حضور همسر و پسرش برگزار شد. در این مراسم که شمار زیادی از هواداران و اعضای تشکیلاتی کادر هیات رهبری و اجرایی جبهه ملی و چند تن از شخصیتهای مملکتی نیز حضور داشتند، بابک تختی و شهلا توکلی فرزند و همسر تختی برای نخستین بار پشت تریبون قرار گرفته و برای مردم از تختی گفتند.
بابک یازدهساله در میان موجی از احساسات پرشور حاضران میکروفون را به دست گرفت و ضمن سپاسگزاری از حضار گفت: «من به شما هموطنان حقشناس افتخار میکنم و به پدری افتخار میکنم که پرچم مقدس ایران را در میدانهای جهان به اهتزاز درآورد. به پدری افتخار میکنم که مصدقی بود و جز در راه مصدق گام برنداشت.» (بامداد امروز ۱۷ دی ۵۸)
تنها با خاطرات تختی و به دلخوشی پسرمان زندگی میکنم
پس از بابک، شهلا توکلی همسر جهانپهلوان تختی در جایگاه قرار گرفت و اینگونه از تختی گفت:
من امروز پس از ۱۲ سال که از شهادت همسر قهرمانم میگذرد برای اولین بار راجع به او و روح بزرگ و انسانیاش برای شما مردم حقشناس که یادبود تختی را برپا داشتهاید سخن میگویم. بهخصوص در محلی که خانهی مورد علاقهی تختی بود.
تختی برای من و میلیونها ایرانی تنها یک شخصیت ورزشی و یک قهرمان در میدانهای کشتی نبوده و نیست، او یک انسان بود، انسانی آزاد با روحی مبارز و ستیزهجو. تختی در زمانی که رژیم دیکتاتوری محمدرضاشاهی ورزش و ورزشکاران را زرخرید خود میدانست و برگزاری مسابقات را برای سرگرم کردن مردم و به انحراف کشیدن افکار عمومی برپا میداشت فقط برای مردم ورزش میکرد و برای بلندآوازه کردن نام ایران و برای به اهتزاز درآوردن پرچم ایران در میدانهای جهانی میکوشید. بیاعتنا به رژیم و مضایقی که در سر راهش قرار میداد فقط به مردم و به آزادی فکر میکرد. همین شخصیت والای او بود که تختی را به صورت حماسهای همیشه جاودان در قلب مردم جای داده.
او به مصدق و مکتب مصدق عشق میورزید و از نظر من افتخار انتخاب شدن به عضویت شورای مرکزی جبهه ملی از بزرگترین افتخارات تختی و خانوادهی اوست و بالاخره هم جان خود را در راه عقیدهاش از دست داد.
من پس از شهادت همسر قهرمانم تنها با خاطرات تختی و به دلخوشی تنها پسرمان بابک زندگی میکنم و سعی میکنم بابک را یک جانشین خلف برای تختی پرورش دهم.
دریغ و آرزوی بزرگ من این است که ای کاش تختی امروز بود و پیروزی هموطنانش را به رهبری قاطعانهی امام خمینی بر رژیم سرسپردهی شاهنشاهی و بر امپریالیسم جنایتکار جهانی میدید و در راه تداوم این مبارزات ضداستعماری باز هم میکوشید.
درود به روان پاک جهانپهلوان تختی. (بامداد امروز ۱۷ دی ۵۸)
روح مرحوم تختی و دکتر محمد مصدق شاد
انسانهای آزاده همیشه مایه مباهاتند .گر چه در این دنیا با انواع نا مرادیها باید بسازند .!
روحش شاد
مرحوم تختی از دست غرغرهای این زن خودکشی کرد فوت او ربطی به ساواک و رژیم پهلوی نداشته
جهالت تو با این نظری که دادی معلوم شد .
روحش شاد محله خانی آباد تهران هنوزم بوی آقا تختی میدهد
مصدق کسی بود که ملت های دیگر کشورها هم بوجودش افتخار میکردند زیرا از بطن مردم و به فکر مردم بود روحش همیشه شاد خواهد بود چون لعن و نفرین برایش فرستاده نمیشود.