نگاهی به فیلم سینمایی "مرد آرام"
بحران ازدواجهای اجباری دختران افغان
خبرنگار: ونوس بهنودخانم معلم میگوید تنها چیزی که تو را شاد خواهد کرد آگاهی است و این همان خواسته قلبی دخترانی است که در افغانستان و سرزمینهای دیگر به ازدواج اجباری تن میدهند.

بهنوش صادقی فیلم "مرد آرام" را به عنوان دومین تجربه کارگردانی خود راهی جشنواره فیلم فجر کرده است. این فیلم که به زندگی مهاجران افغانی در ایران پرداخته در عین حال از معضلات زندگی دختران افغان حتی بعد از مهاجرت به ایران پرده برداشته است.
نوبهار دختر خردسالی است که حتی قبل از تجربه بلوغ به پیرمردی فروخته میشود. اما او در هذیانهای تب و بیماری خواسته قلبیاش را افشا میکند. این خواسته خانه است؟ نامزد جوان و رعنایی است که از او گرفته شده یا تحصیل است؟
زمان مردی آرام بود یا رویایی دست نیافتنی
مهدیهاشمی و شمیلا شیرزاد که بازیگر متولد 1385 است به خوبی در تقابل هم ماجرا را پیش میبرند. اغراقی در نقشها نیست اما داستان هم آنطور که گمان میرود ادامه نمییابد.
مهدیهاشمی که نقش زمان را بازی میکند نه دخترک را مجبور به پذیرش شرایط میکند و نه در کمال شگفتی تعصبات رایج را در ذهن دارد. نقش ناجی او کمی اغراق در داستان و چیزی در حد آرزوی دست نیافتنی است که نصیب هر دختر افغانی نمیشود.
زمان به نوبهار کمک میکند تحصیل خود را ادامه دهد. برایش معلم خصوصی فراهم میکند. او را به تفریح و گردش میبرد. حتی زمانی که درس خواندنش از سوی سایر مردهای افغان زیر سؤال میبرد با الفاظ پدرانه از او میخواهد که این راز را به کسی نگوید و نگذارد حرف در دهان کسی بچرخد.
هر چند بازی مهدیهاشمی و شمیلا شیرزاد به درستی کارگردانی شده است اما هزاران دختر افغانی در هجمه اشک و ناامیدی به سرنوشتهایی که نمیخواهند محکوم میشوند.
کاش کسی فیلم دختران ایرانی را بسازد
معضل ازدواجهای اجباری محدود به مهاجران افغانی نیست. در خود ایران هنوز ازدواجهای اجباری در برخی مناطق اتفاق میافتد و شاید اولین قدم تنها کارگردان زن راه یافته به چهل و سومین جشنواره فیلم فجر این باشد که زمینه را برای ساخت فیلمهایی از این دست تسهیل کند.
از طرفی به ندرت اتفاق میافتد که بعد از ازدواج اجباری به غیر از وظیفه فرزند آوری اجازه درس خواندن یا کار کردن به زنان داده شود.
فیلم مرد آرام شاید بیش از بیان یک واقعیت تلخ به دنبال معرفی الگوی رفتاری است که جای خالی آن احساس میشود.
در طول داستان زمان حتی از خواسته خود به عنوان همسر نوبهار دست میکشد و حتی حاضر است او را طلاق بدهد تا با کسی که دوست دارد زندگی کند. آن هم در شرایطی که در جایی گفته میشود او خلافکاری است که زن و فرزند داشته و حالا همه چیز را رها کرده و آمده است ایران.
موضوع ورود قانونی مهاجران افغان و پس از آن شهروندی قانونی آنها به حدی با خلأ مواجه است که هنوز حتی در چند و چون آن تصمیم گیری در سطح کلان اتفاق نیفتاده است.
در چنین شرایطی به دلیل بافت مردسالاری حاکم، زنان بیشتر قربانی میشوند. بدون شناسنامه زندگی میکنند. به خواست پدر و برادر یا قوم و خویش به عقد دیگری در میآیند و فرزندانشان نیز بعدها با آنها چنین موضع زورگویانهای دارند.
طراحی مناسب صحنه با گریم باورپذیر
اما ماجرای این مرد آرام فیلمی دیدنی است. گریم قابل توجه مهدی هاشمی در کنار طراحی صحنهای آمیخته با بافت فرهنگی زندگی افغانی موجب میشود که تماشاگر حتی این سؤال را بپرسد که آیا این فیلم در ایران ساخته شده یا افغانستان.
چنین درامی که باورهای رایج علاقهمندی دختران به یک عشق افسانهای را به هم میریزد، ورود فیلمسازان به زندگی نسل جدید است. نوبهار از نامزد سابق خود دل میکند و عکس او را آتش میزند. دلیلش این است که او اجازه نخواهد داد تحصیل کند. از طرفی با زمان میماند. و باز به این دلیل که زمان اجازه تحصیل به او داده است. فکر و ذهن این دختر یک ازدواج سیندرلایی نیست.
او آرزو دارد معلم شود اما نمیداند در ایران که یک مهاجر محسوب میشود، کسی به او اعتماد خواهد کرد یا نه. در آینده پذیرفته خواهد شد یا نه. این فیلم چه بسا بهتر است برای قانونگذاران و افرادی که در زمینه ساماندهی مهاجران قانونی و غیرقانونی افغانی فعالیت دارند، به نمایش درآید.
افغانیا به ما چه مربوط
کی از ایران میرن
حال دیگه پیام جدید در ایتا میبینیم
که خواست مردم در اخراج افغانی ها را نسبت میدهند به اسراییل
تمام کنید افکار پوسیده را
باید فیلم در مورد کودک همسری در کشور خودمان ساخته شود.الان در مورد ازدواج در کشور هیچ مشکلی وجود ندارد که سراغ افغانی ها رفته اند.احتمالا سازندگان فیلم افغانی هستند ،البته ساخت این نوع فیلمها اشکالی ندارد اما به تصویر کشیدن مشکلات اجتماعی و فرهنگی مردم ایران ضرورت دارد
به جای اینکه افغانی ها رو اخراج کنید فیلم براشون می سازید ؟ شمیلا دیگه کیه ؟ لابد یه فرشته حسینی دیگه تو ایران آدم میشن بعد هم تا میتونن به ایران بی احترامی می کنند یه بی نون نمک دیگه مار تو آستین پرورش میدیم
اونقدر بگو که سیل بیاد افرین
افغانی برگرد خونت.......چه مجاز چه غیر مجاز..
تو ایران هم از طرف حکومت تبلیغ کودک همسری میشه و میخان جا بندازن افغانستان و ایران از نظر فکری زیاد فرقی نمیکنند
اتفاقا برعکس با فریب می گین درس بخوان ازدواج نکند آخرش هم پیر می گین .
مردم ایران مردمی بافرهنگ وباریشه و اصالت بوده و هستند هیچ شباهتی بین ایران و افغانستان نیست حالا بعضی از تندروها مثل شما افغانی ها فکر می کنند شاید به خاطر این هست که اصل و نسب اونا به افغانستان بر می گرده
یعنی جشنوارتون اینقد به فلاکت رسیده که فیلم افغانی میبرید اونجا؟یعنی تو ایران هیچ معضلی وجود نداری که یکی مثل این خانم به افغانیا پرداخته واقعا نمیدونم فاز این مسئولای ایران چیه واقعا؟؟؟همه ی ما مردم خودمون مسئولیم و مقصریم
بیچاره دختران ایران که به دست پدران کشته میشوند وهیچگاه کسی به خونخواهی بر نمی خیزد کارگردان نمیخواد دلت برای افغانی ها بسوزه
لعنت بر هنرمند ایرانی که این همه بدبختی ایرانی ها رو نمی بینه و میره سوژه افغانی کار می کنه .
از بس این اراجیف سخیف فمنیستی رو تو ایران رواج دادین که زن حالا زوده ازدواج کنه باید بره گل بچینه وای زن بچه داری زوده براش کشور رو با یه جمعیت پیر دختری که نه لیاقت شوهرداری داره و نه لیاقت بچه داری و باروری رو به رو کردین که همه الی ماشاله ترشیده و متوهم شدن میخواین افغانستان رو هم که ازدواجش همه رو اصوله و همشون خانواده تشکیل میدن به افتضاح زنان ایران تبدیل کنید!!
انقدر دختران ایرانی در خوشی بخت اقبالندخوبی هستن که هستین فکر افغانهای کثیف و جنایات کار مگر ما در فنلان زندگی مکنیم دختر وپسر ها ی ما ا ز بیکاری گرانی روانی شدن تف به هیکلتان خبرا نگا کنید افغانی کثیفن
لعنت به هر چی افعانی نمک نشناس و بد ذات هست