با تفاوت فرهنگی در ازدواج چه کنیم ؟

با تفاوت فرهنگی در ازدواج چه کنیم ؟

دختر و پسر با تفاوت های فرهنگیشان چه کار کنند؟

ممکن است شما به موردی برای ازدواج بر بخورید که با اینکه از یک فرهنگ دیگری است اما اکثر قریب به اتفاق شرایط مورد نظر شما را دارد. در این موقعیت چه کار می کنید؟ آیا با فاکتور گرفتن تفاوت فرهنگی فقط شرایط موافق را در نظر می گیرید؟ یا بر عکس آنقدر به خاطر تفاوت فرهنگی مته به خشخاش می گذارید که طرف با همه ویژگی های خوبش از دستتان می رود؟ اجازه بدهید قبل از اینکه درباره پاسخ به این سوالات صحبت کنیم، کمی به تأثیری که فرهنگ روی هر یک از ما می گذارد بپردازیم.

یک مادر معنوی

تأثیر فرهنگ آنقدر نامحسوس است که شاید تعیین کردن اولویت ها برای شما کار آسانی به نظر نرسد. برای اینکه بتوانید این کار را انجام دهید برای مثال از مهم ترین باورها و اعتقاداتتان شروع کنید. چه باورهایی خط قرمز شما هستند؟ آیا در مورد پوششی که از فرهنگتان آموخته اید حساسیت زیادی دارید؟ چه شکل از آداب معاشرت را می پسندید و ...

اگر از شما بخواهند که فرهنگ را در چند جمله کوتاه تعریف کنید چه می گویید؟ آیا جز این است که فرهنگ را مادری می دانید که از زمان قبل از تولدتان کار پرورش شخصیت، تفکر، رفتار و احساسات شما را شروع کرده است؟ اگر بخواهیم تأثیر فرهنگ بر خودمان را به صورت دقیق تر و جزئی تر بررسی کنیم می توانیم به موارد زیر اشاره کنیم.

تفکر و باورها. فرهنگ قبل از هر نقش دیگری طرز تفکر ما را تحت تأثیر قرار می دهد. به دنبال تفکر، باورهای ما هم تغییر می کنند. برای مثال در زمینه ازدواج، در بعضی فرهنگ ها باور این است که پسرها باید تا بیست سالگی ازدواج کنند. یا بعضی فرهنگ های دیگر، به شدت روی ازدواج فامیلی تأکید می کنند. آداب و رسوم. فرهنگ روی تشریفاتی که ما برای مناسبت ها و کارهای مختلف طراحی می کنیم اثر می گذارد. مثلاً بعضی فرهنگ ها تشریفات پر آب و تاب تری برای ازدواج قائلند در حالی که فرهنگ دیگر رسوم ساده تری برای ازدواج دارد. انتظارات فردی و جمعی. تردیدی نیست که فرهنگ روی انتظارات ما از همدیگر تأثیر می گذارد. برای مثال درآداب و رسوم ازدواج، بعضی از خانواده های عروس رسم دارند که در اعیاد خانواده داماد برایشان هدیه های بزرگ بیاورند و این مسئله هم انتظاراتی را برای آنها به وجود می آورد. سبک زندگی.فرهنگ کوچکترین مسائل زندگی ما را هم تحت تأثیر قرار می دهد از پوشش مان گرفته تا طرز نشستن سر سفره و شکل غذاهایمان. هدف گذاری هایمان. برای مثال بعضی از فرهنگ ها هنوز هم که هنوز است به تحصیل بالاتر از نه کلاس برای دخترانشان اعتقادی ندارند. با این حساب، طبیعتاً نوع هدف گذاری این دختران برای آینده شان متفاوت از دخترانی خواهد بود که برای تصمیم گیری درباره آینده شان آزادی بیشتری دارند.

همان طور که دیدید تأثیر فرهنگ روی ما غیر قابل انکار است و هیچ کسی نیست که بتواند سایه فرهنگی را که در آن بزرگ شده کاملاً از سر خودش بر دارد. با توجه به این نکته درک تبعات کم لطفی به این مقوله مهم در ازدواج آسان تر به نظر می رسد.

لطفاً از کنار فرهنگ بی تفاوت رد نشوید

با توجه به آثار وسیع فرهنگ بر زندگی و شخصیت ما تعجبی ندارد که می بینیم بعضی از زن و شوهرها به خاطر تفاوت های فرهنگی پایشان به دادگاه های خانواده باز می شود و کارشان به طلاق می کشد. این اتفاق به سه شکل برای این افراد به وقوع می پیوندد:

خانواده علیه خانواده. یک گروه از این زن و شوهرها خودشان به صورت فردی با هم اختلافی نداشته اند اما به خاطر تفاوت های فرهنگی که بین آنها بوده است، خانواده ها با هم نساخته اند و آنقدر با هم کش مکش کرده اند که عرصه را به فرزندانشان هم تنگ کرده اند. عروس یا داماد علیه خانواده دیگری. برعکس این هم می تواند اتفاق بیفتد یعنی یکی از خانواده ها به خاطر تفاوت فرهنگی که با عروس یا داماد خود دارد، انتظاراتش توسط او برآورده نمی شود و به همین دلیل با او اختلاف پیدا می کند. در چنین وضعیتی این احتمال وجود دارد که طرف دیگر به تدریج از این کش و قوس ها خسته بشود و یا به حمایت خانواده اش وارد گود بشود و در نتیجه کم کم قضیه بیخ پیدا کند.

فرهنگ قبل از هر نقش دیگری طرز تفکر ما را تحت تأثیر قرار می دهد. به دنبال تفکر، باورهای ما هم تغییر می کنند. برای مثال در زمینه ازدواج، در بعضی فرهنگ ها باور این است که پسرها باید تا بیست سالگی ازدواج کنند. یا بعضی فرهنگ های دیگر، به شدت روی ازدواج فامیلی تأکید می کنند

عروس و داماد علیه هم. گاهی هم خانواده ها علیرغم تفاوت های فرهنگی تحمل و انعطاف لازم را به خرج می دهند و با همدیگر و یا عروس و دامادشان تنشی پیدا نمی کنند اما این خود عروس و داماد هستند که نمی توانند تفاوت های فرهنگی همدیگر را درک و تحمل کنند و سر مسائل بزرگ و کوچک به جان هم می افتند.

با این حساب عاقلانه ترین کار این به نظر می رسد که قبل از وقوع واقعه علاجی بیندیشیم.

با دید باز تصمیم بگیرید

با این اوصاف این انتظار از شما وجود دارد که قبل از اینکه به خواستگاری بروید و یا عقد کنید، درباره تفاوت های فرهنگی خود و طرف مقابلتان حسابی فکر کنید. شاید این راهکارهای ما هم بتوانند به شما کمک کنند:

درباره فرهنگ طرف مقابل تحقیق کنید. فرض کنید می خواهید به خواستگاری دختری بروید که از یک فرهنگ دیگر است. یکی از بهترین راه ها برای پی بردن به تفاوت های فرهنگی تان این است که درباره فرهنگی که او در آن بزرگ شده است تحقیق کنید. برای این کار می توانید از سایت های معتبر، کتاب ها و مجلات، صحبت با افراد بی طرفی که در آن فرهنگ زندگی کرده اند و یا می کنند و در مرحله آخراز صحبت با خود دختر برای تحقیق استفاده کنید. اولویت های فرهنگی خودتان را هم تعیین کنید. البته تأثیر فرهنگ آنقدر نامحسوس است که شاید تعیین کردن اولویت ها برای شما کار آسانی به نظر نرسد. برای اینکه بتوانید این کار را انجام دهید برای مثال از مهم ترین باورها و اعتقاداتتان شروع کنید. چه باورهایی خط قرمز شما هستند؟ آیا در مورد پوششی که از فرهنگتان آموخته اید حساسیت زیادی دارید؟ چه شکل از آداب معاشرت را می پسندید و ... سبک سنگین کنید. حالا وقتش رسیده که تناسب فرهنگی خود و طرف مقابلتان را بسنجید. مسلماً منظور از تناسب فرهنگی این نیست که شما و همسرتان باید از لحاظ فرهنگی دقیقاً مثل هم باشید. بلکه همین قدر که شکاف فرهنگی بینتان وجود نداشته باشد می تواند نشانه ای مبنی بر وجود تناسب نسبی باشد البته باز هم باید بررسی های بیشتری انجام شود. مشاوره بگیرید. بهتر است به سبک سنگین کردن های خودتان اکتفا نکنید و فرد دیگری را هم وارد ماجرا کنید. چرا که از قدیم گفته اند هر سری یک عقلی دارد! می توانید از یک دوست آگاه و دلسوز کمک بگیرید اما ارجح این است که به مشاورین تخصصی ازدواج مراجعه کنید.

منبع: آکاایران

16

شبکه‌های اجتماعی
دیدگاهتان را بنویسید

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت خبرفوری هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد

    سایر رسانه ها

      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت خبرفوری هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد