قابل پیشبینی بود که رهبر انقلاب درباره تعامل ایران و غرب در یک سخنرانی، راهبرد نظام را شفاف کنند. دلواپسان و تندروهای داخلی - به مثابه عمال کاسبان تحریم - امیدوار بودند که ایشان به گونهای سخن بگویند که موضع آنها تقویت شود. اما بیان زیرکانه رهبری که از یک طرف به لزوم هوشیاری در برابر خصومت و خباثت آمریکا میپرداخت و از جانب دیگر بهکارگیری لفظ «معامله» که به وضوح راهگشا بود، آب سردی بر پیکر افراطیون به حساب میآید.
ترامپ هر چند در برخی راهبردها درصدد تداوم دور اول ریاستجمهوری خویش است، اما در تاکتیکهای نیل به هدف تغییراتی اساسی داده است. کنار نهادن مثلث پومپئو، بولتون و برایان هوک و انتخاب چهرههایی چون جیدی ونس در کنار بازیگردانی چهرههایی چون ایلان ماسک نشان از یک راهبرد واقعبینانهتر میدهد.
پیش از آنکه به موضوعات فنی انتقال پایتخت به مکران پرداخته شود، حفظ حیثیت دولت و مقامات آن باید مورد تاکید قرار گیرد.
بیاعتمادی و ناامیدی، کاهش مشارکت سیاسی و اجتماعی، سطح گستردهای از فساد، ناکارآمد بودن سیاستهای راهبردی در حوزه حکمرانی و سیاست خارجی، پررنگ شدن مشکلات اقتصادی و فقیر شدن کشور، نقاط آسیبپذیری هستند که شانس دشمن را بالا میبرد. در این میان تشدید تنشهای داخلی ازجمله سیاست تداوم فیلترینگ، مزاحمتهای توجیهناپذیر و از همه بدتر قوانینی، چون حجاب و عفاف و نحوه انتصاب افراد در مشاغل حساس را باید در پازل دشمنان ایران دید.
افشاگری اخیر عباس پالیزدار علیه برخی مقامات سابق، بازتاب گسترده ای در فضای رسانه ای کشور داشت.
«صرفنظر از اینکه روسیه در قبال حملات وحشیانه اسراییل به سوریه، این کشور را تنها و بیدفاع گذاشت و سیستم پدافندی مستقر خود را فعال نکرد، در برابر حملات متعدد رژیم صهیونیستی به ایران نیز عملا سکوت کرد. در عالم دپیلماسی، این منافع دوطرف است که حرف میزند. نمیشود ایران برای روسیه مایه بگذارد و دولت پوتین که مدعی داشتن روابط استراتژیک با ایران است، فقط تماشاچی یورشهای پهپادی و تروریستی تلآویو در ایران و تهران باشد.»
فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: آقای پزشکیان معتقد است اگر قرار است مسئله فیلترینگ یا گشت ارشاد را حل کنیم و اگر قرار است سطح تعامل با جامعه جهانی را گسترش دهیم و بزرگترین مصیبت این کشور یعنی تحریم و FATF را حل کنیم، او نمیتواند با دعوا و تنها با اصلاح طلبها این را حل کند.
فعال سیاسی اصلاحطلب با اشاره به آینده سیاسی سعید جلیلی گفت: در انتخابات بعدی، این سعید جلیلی نیست که میدان دار خواهد شد. به نظرم یک زن پرچمدار جناح افراطی خواهد شد.
فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: کار جالب و کارآمد پزشکیان ایجاد رابطه تنگاتنگ با مجلس و مراکز قدرت بود. حاکمیت هم به دنبال پشتیبانی و عمل کردن به حرفها و وعدههای پزشکیان برای محکم کردن پایههای حکمرانی است.
آیا وفاق در عالم سیاست به این معناست که چشم بر هم بگذاریم و کارنامه و عملکرد حریف را نبینیم و بگوییم انشاءالله گربه است؟ و بر گذشتهها صلوات؟ و مهمتر از همه اینکه سود وفاق باید توی جیب چه کسی برود؟ پزشکیان؟ جریانی که در انتخابات باخته؟ گروههای سیاسی؟ کنشگران اقتصادی؟ اهالی فرهنگ و هنر؟ یا اینکه تودههای مردم هم این وسط سهمی دارند؟ اگر دارند چقدر و همین مقدار را چه کسانی و چگونه باید پرداخت کنند؟