واکنش خانواده دختری که بعد از عمل بینی درگذشت
مادر دختر: ناراحتی ما بیشتر از این است که بیمارستان از همان روز میتوانست اقدامات پزشکی قانونی را انجام دهد نه اینکه کاری کند تا خانواده از شکایت منصرف شود.
چند روز پیش دختر 27 سالهای به نام «ثریا شهبازی» در بیمارستان بعثت عمل جراحی بینی انجام داد اما یک روز بعد از ترخیص فوت کرد، این خبر در رسانههای مختلف منعکس شد و چند نفر هم در این رابطه اظهار نظر کردند، مدیر بیمارستان بعثت گفت «بیمار پس از جراحی با حال عمومی خوب از بیمارستان خارج شده» و مدیرکل پزشکی قانونی هم «آمبولی ریه» را علت مرگ اعلام کرد.
درج این اظهارات باعث شد خانواده این دختر جوان نسبت به این قضیه واکنش نشان دهد، بنابراین طی تماسی خواستار انعکاس مطالب آنها از این تریبون شدند. عمو و پدر مرحومه شهبازی ماجرا را این طور بیان کردند که ثریا 27 سال داشت و هیچ گونه سابقه بیماری، مشکل قلبی، تفسی و ریوی نداشت، آزمایشهای قبل از عمل هم گویای این ادعاست، داستان او مربوط به ماهها قبل بود و قرار بود زودتر از اینها انجام شود معالج او بارها عمل را به تعویق انداخت که نتیجهاش هم شد مرگ عزیزمان.
برادزادهام 29 مردادماه برای عمل جراحی بستری شد اما نمیدانم چه اصراری بود ساعت سه نصف شب عمل او انجام شود؟ اورژانسیتر از این عمل وجود نداشت که بخواهند به خاطر ضیق وقت شبانه عمل جراحی را انجام دهند. ثریا 29 مرداد بستری شد، سه بامداد 30 مرداد عمل کرد و ساعت 13 روز 31 مرداد هم مرخص شد، او در شرایطی که اصلاً حال عمومی خوبی نداشت مرخص شد به طور که مدام فشارش در نوسان بود؛ کادر بیمارستان به او گفته بودند این شرایط عادی است و مشکلش حاد نیست، این درحالی است که به محض ترخیص جلوی بیمارستان دچار تنگی نفس شده بود و هنگام ورود به هم افت فشار شدید داشت تا آن جا که از درد، فریاد میکشید. با مشاهده این وضعیت با آمبولانس تماس گرفتیم، امدادگران گفتند «فشارش روی سه است و ما آنطور که باید دستگاه احیا نداریم؛ تماس بگیرید آمبولانس خصوصی بیاید، از آن جا که منزل برادرم با بیمارستان بعثت یک خیابان بیشتر فاصله ندارد برادرزادهام را به آن جا منتقل کردیم، ثریا سرگیجه و تنگی نفس شدید داشت اما متاسفانه کارمندان اورژانس بیمارستان حاضر نشدند او را بستری کنند و گفتند باید که عمل کرده بیاید و دستور دهد تا او را بستری کنیم!
از لحظه مرخصی و برگشت او به بیمارستان 25 دقیقه تا نیم ساعت بیشتر طول نکشید؛ در گزارش خلاصه پرونده فوت او در بیمارستان ساعت را چهار بعد از ظهر عنوان کردهاند و ساعتی که از بیمارستان بعد از عمل ترخیص شده را هم یک بعد از ظهر. طبق این گفتهها از زمان مرخصی تا فوت ثریا سه ساعت طول میکشد، چطور میشود مدیر بیمارستان بعثت مدعی است بیمار با حال عمومی خوب مرخص شده است؟ حال عمومی مساعد با نوسان وضعیت همخوانی ندارد. متاسفانه نزدیک یک ساعت و نیم بیمار ما جلوی اورژانس بیمارستان روی برانکارد منتظر بوده تا او را پذیرش کنند، وقتی همسر برادرم عصبانی میشود و درخواست کمک میکند او را از اورژانس بیرون میاندازند و دعوا میکنند که «خانم سرو صدا نکن و دخترت تمارض میکند»، وقتی مادر ثریا به اورژانس برمیگردد فریاد میزند دخترم نبض ندارد و فوت کرده است، بعد از این حرف یک پرستار میگوید «بیا برویم ببینم چه میگویی؟» که میبینند حال بیمار مساعد نیست و دیگر پرسنل را صدا میزند. سوال من این است که برادرزادهام چرا باید آمبولی ریه کند و خون به بدن برگردد در صورتی که افرادی که انجام میدهند روی بینی آنها فیلترهایی هست که از برگشت خون به داخل بدن جلوگیری میکند اما برای ثریا از آن استفاده نشده بود؛ از روزی که او از اتاق عمل بیرون آمد فیلتری استفاده نشد، وقتی مادرش پرسیده بود چرا از فیلتر استفاده نکردهای گفته بودند «روش جدیدی از عمل است که احتیاج به فیلتر ندارد»! ناراحتی ما بیشتر از این است که بیمارستان از همان روز میتوانست اقدامات پزشکی قانونی را انجام دهد نه اینکه کاری کند تا خانواده از شکایت منصرف شود، سوپروایزر بخش به خانواده برادرم گفته بود «شما داغدارید؛ بروید، ما خودمان جنازه را به پزشک قانونی میفرستیم و کارهایش را هم خودم انجام میدهم؛ خیالتان راحت باشد!» برادرم همان روز به کلانتری میرود و میگویند اگر میخواهی جنازه را تحویل بگیری باید به دادگاه بروی؛ آنجا هم میرود و میگویند باید از بیمارستان برای پزشک قانونی به خاطر ترخیص نامه بیاوری اما متاسفانه سوپروایزر بیمارستان اجازه نمیدهد و میگوید «ما تمام این کارها را انجام میدهیم و شما بروید و به مهمانهایتان برسید و فردا جنازه را تحویل بگیرید» روز یکم شهریور وقتی به بیمارستان رفتیم تا جنازه را تحویل بگیریم گفتند «چه کسی این حرف را زده است و باید جنازه را به پزشک قانونی تحویل بدهید» ما دو روز بعد تازه جنازه را به پزشکی قانونی تحویل دادیم، متاسفانه پرونده بیمار ما در بایگانی نبود و مجبور شدم با مسوول بایگانی تمام بیمارستان را بگردم و پرونده را پیدا کنم؛ پنج شنبه شب پزشکان آمدند و پرونده را گرفتند و بردند تا بررسی کنند. حسین شهبازی؛ پدر ثریا نیز با ابراز تأسف از این وضعیت گفت: نام دو پزشک را برای عمل دخترم شنیدیم؛ نمیدانیم کدام اتاق عمل بوده و کدام پذیرش کرده است؟ چندین خبرگزاری خبری را منتشر کردهاند که هیچ شکایتی نشده است درحالی که ما همان روز شکایت کردیم؛ وقتی گفت از فردی شکایت دارید گفتیم خیر از فرد خاصی نیست از کل مجموعه اورژانس، بیمارستان، مسوولان اورژانس بیمارستان و پزشکان شکایت داریم. من هم آزاده هستم و هم جانباز؛ اگر دنبال شکایتم برای احقاق حق است و هیچ چشم داشتی به پول ندارم، هنوز علت فوت مشخص نیست و از پزشک قانونی میخواهیم همه مراحل را بررسی کند نه فقط عمل جراحی و نه قسمتی که در اورژانس رسیدگی صورت نگرفته است.
منبع: رکنا
66
شماکه آزادوجانبازهستی چرا بدخترداجازه چنین عملی رابدی اونی که خداداد خودش بلد نبود بینی چرا خدابلدبودهالاهم تسلیت عزمیکنم
این بیمارستان بعثت کادر درمانی و مخصوصا پرستاری خوبی ندارد فامیل ما سالم رفت بعد عمل نکرده هم مرخص،شد آنقدر حالش،خوب بوده که آبمیوه و خوراکی هایش را در بخش پخش کرده ولی دارو خود بیمار را که رقیق کننده خون است و همیشه استفاده میکرده باید در مدت بستری تزریق میکردند و اینکار را که همیشه خودش انجام میداده نکرده بودند و آن هم در حال لباس پوشیدن برای ترخیص در اتاقش میافتد اصلا همه شوکه شده بودند چون حالش خوب بود فقط به علت عدم رسیدگی اولیه بوده.امیدوارم بیشتر کادر درمانی و مخصوصا پرستاران جدی تر به مریض و حالات او رسیدگی کنند. مثلا این ابتدایی ترین موضوع است اگر کسی بیمار است و ابراز نگرانی میکند چرا فکر میکنند مریض خودش را لوس کرده این دیگر چه نظری است متاسفانه.....
ببخشید این فامیل شمافوت کرد یا نه منم خونم غلیظ هست و رفتم عمل کیسه صفرا خدا به خیر گذشت
اینها که ساعت سه شب عمل کردند دست متخصص ندادن و مراقبت بعد از عمل هم اصلا بوده.
همه عمل ها که برای زیبایی نیست . این چه حرفی ؟ آیا این عدم کار درست و رسیدگی کادر درمانی را توجیه میکند؟! تنها کاری که الان این خانواده را تسلی میدهد پیگیر کار فرزندشان است که حداقل شاهد این کوتاهی ها که باعث از دست رفتن بیماران میشود نباشیم. خدا به این خانواده صبر عنایت کند.
سلام .باید عرض کنم مادرم را در بیمارستان شهدای تبریز به علت شکستگی پا عمل کردند و بعد از چند روز عمل به آی سی و انتقال دادند و بعدا مرخص کردند .و به بنده یک کاغذی دادند و نوشته بودند مریض نباید از جایش حرکت کند و بعد از چند روز بیاورید مطب دکتر .رفتم دکتر دکتر گفت فعلا نیاز نیست بیاوری فعلا زود هست بالاخره مادرم را بردم خانه بعد از چند روز حالش خراب شد و مادرم را بردیم با آمبولانس به بیمارستان و در آن جا یک خانم با خنده مادرم را شوک میداد یک خانم چاق که نمیتوانست در بیمارستان خودش را تکان بدهد بیمارستان تبریز مادرم را با دست احیا میداد با خنده بالاخره مادرم در جلوی چشمم پر پر شد شکایت کردیم گفتند چون مریض از جایش تکان نخورده آمبولی کرده و فوت کرده گفتم دکتر در کاغذ نوشته مریض نباید حرکت کند یعنی چه بالاخره بعد از شکایت دکتر چون خودش گردن و کلفت بود نتوانستیم کاری پیش ببریم فقط کل مجموعه بیمارستان که تو فوت مادرم مقصر بود را به خدا و قرآن سپردم انشالله اگر هر کدام ذره ای مقصر باشند از زندگیشان بکشند و از خانواده اش بخصوص آن دکتر ها که کارش را خوب انجام نداده و آن پرستاری که با خنده مادرم را احیا میکرد .
تمام دکترها و پرستارها متعهد به رسیدگی به بیماران هستند . و خیلی داروها در زیر نظر پرستاران است . که شاید در مواقعی دکتر بر اثر ازدحام کاری به پرستاران می سپارند که باید این کادر درمانی به دکتر و بیمار متذکر شود.حتی نسخه بیماران بعد از دکتر از زیر دست پرستاران رد میشود اینجا کار پرستار از دکتر حیاتی میباشد.که ما در بخش کلیدی ضعیف هستیم چون نظارتی نیست. و از زمان آمدن تلفن همراه وقت و تمرکز این بخش مهم در تبادلات اینترنتی و مکالمه ای است.به امید روزی که احساس مسئولیت بیشتر و تمرکز بیشتر و سادگی گفتاری و محبت به بیماران را در بخش شاهد باشیم. تسلیت به همه خانواده های که عزیزانشان را بخاطر خطای کوچکی از دست دادند . به امید فردای بهتر.