رسول ملاقلیپور: "پرواز در شب" مرا شارژ کرد
رسول ملاقلیپور که این روزها یکی از فیلمهای جنگیاش به بهانه ماه محرم روی پرده است، اگر هنوز زنده بود باید شمع تولد 64 سالگیاش را خاموش میکرد اما او نیست.
17 شهریور سالروز تولد یکی از بهترین و مطرحترین فیلمسازان سینما بویژه در حوزه دفاع مقدس است؛ رسول ملاقلیپور که 13 سال از درگذشت او میگذرد و یکی از فیلمهای ماندگارش که مضمونی عاشورایی دارد از اول محرم تا کنون، پس از مرمتها و اصلاحی که در فیلمخانه ملی ایران روی آن انجام شده در یک سانس در سینما آزادی به نمایش درآمده است.
«پرواز در شب» به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی رسول ملاقلیپور است که سال ۱۳۶۵ ساخته شد.
این فیلم با بازی مرحوم فرجالله سلحشور، علی یعقوبزاده، تاجبخش فنائیان، جعفر دهقان، مصطفی لاجوردی، کامران نوروز، اکبر نیکرو و سید جواد هاشمی ماجرای یک گردان نیروهای ایران را روایت میکند که در محاصره قرار میگیرد و ارتباط آن با قرارگاه مرکزی قطع میشود. چهار نفر از رزمندگان گردان انتخاب میشوند تا برای درخواست کمک خود را به قرارگاه برسانند. از آن میان سه تن کشته میشوند و ....
این ساخته ملاقلیپور در زمان خود در پنجمین جشنواره فیلم فجر هم نمایش داده شد که لوح زرین بهترین فیلم برگزیده و لوح زرین بهترین جلوههای ویژه (علی رستگار) به آن تعلق گرفت. همچنین موسیقی متن (محمدرضا علیقلی) و فیلمنامهنویس (رسول ملاقلیپور) این فیلم هم نامزد دریافت جایزه بودند.
ملاقلیپور درباره این فیلم خود گفته بود: «"پرواز در شب" حاصل یک دوران تنهایی و خلوت من نسبت به گذشتهام بود و مرزی که مرا به سینمای حرفهای وارد میکرد. اینکه تا به حال چطور رفتم؟ چگونه بودم؟ اصلا کی و کجا بودم؟ و حالا قرار است کجا بروم؟ مثل باک ماشینی که خالی است و پت پت میکند، استارت که میزنی در حدود دو، سه متر راه میرود. نیاز داشتم شارژ شوم و «پرواز در شب» من را شارژ کرد. باکم را پر کرد. با قهرمانانش گریه می کردم، میجنگیدم و گاه حتی به آنها حسرت میخوردم. شاید یکی از علتهای موفقیتش هم این بود که از یک پشتوانه تمام ناشدنی مثل نهج البلاغه در آن بهره بردم.»
همچنین اکبر نبوی، منتقد سینما در مصاحبهای درباره وجوه عاشورایی این فیلم ملاقلیپور که این روزها به همین بهانه در سینما آزادی اکران شده است، حدود 10 سال قبل اظهار کرده بود: «در «پرواز در شب» ما برای نخستین بار در تصویری که از جبهه داریم، با یک واقعیت عریان روبه رو میشویم و آن واقعیت عریان این است که مردم! بچه های شما در بعضی از شرایط خاص که در جبهه هستند به شدت تنها میشوند، دشمن از هر طرف آنها را محاصره میکند، آب ندارند بخورند، آب بر آنها بسته شده، موقعیتشان به شکل مثالی، دقیقاً موقعیت کربلاست. از این منظر هیچ کسی تا به حال نتوانسته موقعیت مثالی جبهه و کربلا را مثل رسول ملاقلی پور در بیاورد.
تا پیش از آن، چه در تبلیغات رسمی، چه در تلویزیون، چه در جاهای مختلف، چه در جاهای رسمی که افراد حرف میزدند و چه در فیلمهای جنگی که آن موقع وجود داشت (که بخش قابل توجهی از آنها اصلا ربطی به این پایداری و مقاومت مردم ایران نداشت) همیشه به دشمن تک ساحتی و مطلق انگارانه توجه و نگاه می شد. برای اولین بار یک نفر آمد و گفت: «آقا! به اینها هم به عنوان آدم نگاه بکنیم، خیلی هم مطلق نبینیم. اینها هم میتوانند طبقه بندی شوند.»
این نگاه ملاقلی پور از کجا می آید؟ گرچه اگر از او سؤال میکردید نمیتوانست برای شما تحلیل کند، چون هنرمند قرار نیست تحلیلگر باشد. گرچه رسول اواخر زندگیاش به تحلیل بسیار خوبی هم رسیده بود. اگر در سال 65 از رسول سؤال می کردید، میگفت من کار خودم را کردم، حالا تحلیلگرها بگویند. آن وقت من میتوانستم بگویم، رسول ملاقلی پور دارد با صراحت تمام میگوید این آدمهایی که از کشور عراق آمدند و دارند با من میجنگند و در خاک من هستند، اینها در یک طبقه نیستند و همه انگیزههای یکسانی ندارند.
وگرنه من با این آدمها سال های سال است همسایه بودم، هم مذهبم، هم دین هستم. آن دو عراقی که اسیر شدهاند به روشنی تمام این نگاه را نشان میدهند. برای اولین بار رسول قالبها را شکست. حتی در نگاه به عراقیها قالبها را شکست که نمیتوانیم به همه عراقی ها به یک چشم نگاه کنیم؛ یکی هست که در سیستم حزبی هضم شده است، یکی هست که هنوز انسانیت خودش را دارد.»
منبع: ایسنا
24