یگانهای نظامی عجیبی که واقعا وجود داشتند
تاریخ نظامی پر از حوادث غیرمعمول و ارتشهای عجیب است. جنگ فقط برای انسانها نیست، بارها شده که حیوانات و حتی عروسکها هم درگیر جنگ شدند. درواقع گاهی، در جنگ طرفی پیروز میشود که کسی را برای جنگیدن ندارد.
غولهای پوتسدام
شاه فردریک ویلیام از پروس سعی کرد بلندترین سربازان اروپا را در یک هنگ به نام «غولهای پوتسدام» جمع کند. قد برخی از مردان ۲.۱۳ متر بود و حتی یک سرباز سوئدی ۲.۴۳ متر بود. بسیاری از این مردان تحت فشار قرار گرفتند که با زنان قدبلند ازدواج کنند تا پسرانشان راه آنها را دنبال کنند. اگرچه پول زیادی صرف استخدام و به کارگیری این سربازان میشد، اما آنها هرگز وارد جنگ واقعی نشدند. بعد از مرگ شاه، پسرش این گروه را منحل کرد تا بودجههای سلطنتی را حفظ کند.
دیوانههای وایکینگ
فناناپذیرها
فناناپذیرها ۱۰هزار نیروی جنگی قوی بودند که به خشایارشاه خدمت میکردند. نام آنها به این واقعیت اشاره داشت که این سربازان همیشه ۱۰هزار نفر خواهند بود. اگر یک نفر بمیرد یا نتواند بجنگد، فوراً یک نفر دیگر جایگزین او میشود. آنها جواهرات طلا استفاده میکردند تا مقام خود را نشان دهند.
ارتش ارواح
ارتش آمریکا با کمک کارشناسان و هنرمندان توانست یک ارتش جعلی با استفاده از تانکها و ماشینهای پلاستیکی بادی بسازد و با استفاده از جلوههای صوتی کاری میکرد که واقعی به نظر برسند. این حقه باعث شد جاسوسهای نازی فکر کنند که ارتش آمریکا بسیار بزرگتر است. این ماجرا سالها مخفی نگه داشته شد تا اینکه در سال ۱۹۹۶ عمومی شد. هنرمندان و طراحان زیادی درگیر ارتش عروسکی بودند از جمله بیل بلس، السورث کلی و آرتور بی سینگر.
گردان مورمون
این یگان نظامی کاملاً از روحانیون مذهبی تشکیل شده بود. این گروه از مذاکرات بین ارتش آمریکا و رهبران کلیسا به وجود آمد. رهبران کلیسا امیدوار بودند که این گردان حرکت آنها به غرب آمریکا را از نظر مالی تامین کند. آنها هرگز جنگ را ندیدند، اما یکی از یگانهایی بودند که بیشترین سفر را داشتند.
مردان آثار تاریخی
این مردان که به طور رسمی با عنوان بخش آرشیو و هنرهای زیبا و بناهای تاریخی شناخته میشدند، یگان خاصی بودند که هدفشان حفظ آثار فرهنگی اروپا در جنگ جهانی دوم بود. این یگان شامل مورخان، متصدیان موزه و دانشمندانی میشد که میتوانستند ساختمانهای مهم تاریخی و فرهنگی را شناسایی کنند. آثار هنری رامبرانت، داوینچی، میکلانژ و ... با تلاشهای آنها از تانکهای جنگی نجات یافت.
پاراداگهای بریتانیایی
سگهای چترباز در حمله نورماندی توسط نیروهای متفقین در سال ۱۹۴۴ به کار گرفته شدند، آنها در مدرسه آموزش سگهای جنگی انگلستان آموزش دیده بودند. بسیاری از آنها حیوانات خانگی بودند که صاحبانشان داوطلبانه آنها را برای کمک به جنگ فرستاده بودند. بیشتر آنها برای بوییدن موادمنفجره و سایر وسایل مشابه آموزش دیده بودند، اما تعدادی هم پرش با چتر نجات را یاد گرفته بودند. این سگها بسیار مفید بودند، میتوانستند بوی موادمنفجره و سربازان دشمن را تشخیص دهند و برخی از آنها به خاطر خدمات خود جایزه گرفتند.
اهالی کوهستان
در جنگ داخلی، گروهی از سربازان نیویورکی به خاطر سبک لباس پوشیدنشان «اهالی کوهستان» نام گرفتند. پیاده نظام ۷۹ نیویورک با دامن مردانه و لباس اسکاتلندی در نبرد حاضر میشدند.
پسران پروانه
اهالی کوهستان تنها سربازان خوشتیپ شمال نبودند. سومین سواره نظام نیوجرسی هم لقب «پسران پروانه» را به خاطر شنلهای کلاهدارشان گرفتند. آنها فقط با یک شمشیر به میدان جنگ میرفتند، به نظر میرسد که تیپ برای آنها مهمتر از هرچیزی بود.
دسته گوزن شمالی روسیه
در سال ۲۰۱۶، تیپ تفنگدار موتوری ناوگان شمالی روسیه در استفاده از وسایل نقلیه در قطب شمال مشکل داشتند، بنابراین تصمیم گرفتند از سورتمههایی استفاده کنند که گوزن شمالی آنها را میکشیدند. چون که گوزنها میتوانستند در برف حرکت کنند و حتی در آبهای یخی شنا کنند، سابقه همکاری با ارتش روسیه را داشتند و در جنگ جهانی دوم علیه نازیها هم استفاده شدند. سایر کشورهای شمالی هم از حیوانات قطبی مشابه استفاده میکنند. در چین، نیروهای گشت مرزی سوار گاومیش میشوند و سربازان گرینلند هم از سگهای سورتمه استفاده میکنند.
24