ضربات مرگبار چاقو بر پیکر مرد جگرکی راز زن دوم پنهانی را فاش کرد

پانزدهم اسفند سال 96 پرسنل بیمارستان لقمان الدوله خبر قتل یک مرد که با ضربات چاقو زخمی شده بود را به کلانتری 161 ابوذر گزارش دادند. در ادامه تیمی از ماموران آگاهی همراه بازپرس ویژه قتل در بیمارستان حضور یافتند و تحقیقات خود را آغاز کردند.

بنابراین گزارش، کارآگاهان در گام نخست بررسی های خود را از پسر مقتول که پدرش را به بیمارستان منتقل کرده بود شروع کردند.

پسرجوان که در شوک مرگ پدرش بود با چشمانی گریان به ماموران گفت: با دوستان بیرون بودم که پدرم تماس گرفت و از من خواست خیلی زود خودم را به مغازه اش که یک جگرکی است برسانم. من که حسابی ترسیده بودم از پدرم پرسیدم چه اتفاقی افتاده است که گفت، مرا با چاقو زخمی کردند فقط خودت را برسان که خون زیادی از دست داده ام.

" سراسیمه با موتور خودم به جگرکی پدرم رساندم، صحنه ای که می دیدم باورم نمی شد، پدرم غرق در خون کف مغازه دراز کشیده بود و به سختی از من خواست او را به بیمارستان منتقل کنم. در حین راه بیمارستان یک خودروی پرشیا ما را تعقیب می کرد و قصد زیر گرفتن مان را داشت که من موفق شدم از دست آنها خلاص شوم. همنجا بود که پدرم قاتلان خود را معرفی کرد. او گفت که راننده خودروی پرشیا همان کسی است که با من درگیر شد و با ضربات چاقو به جانم افتاد. پدرم آنقدر خون از دست داده بود حال صحبت کردن نداشت، طولی نکشید که او را به بیمارستان رساندم تا اینکه خبر مرگ او را دکترها اعلام کردند."

کارآگاهان دایره جنایی در گام دوم دوربین های مداربسته را چک کردند و با اقدامات فنی توانستند صاحب خودرو پرشیا را شناسایی کنند.

بازداشت یک دختر

تجسس‌های پلیسی ادامه داشت تا ای نکه ماموران با اقدامات فنی و پلیسی دختر جوانی را که با قاتل در ارتباط بود، شناسایی کردند.

در این مرحله دختر جوان از سوی ماموران دستگیر شد و به پلیس گفت: مدت زیادی است که با آرش دوست هستم و همه چیز خوب پیش می رفت تا این که یک شب با من تماس گرفت و از درگیری با مرد جگرفروش حرف زد و بعد از آن شنیدم وی به ترکیه رفته و بعد از آن به یونان فرار کرده است.

در این مرحله بازپرس پرونده دستور داد تا هماهنگی های لازم برای دستگیری آرش و انتقال او به ایران صادر شود و تحقیقات در این زمینه آغاز شد.

راز دو زنه بودن

تجسس‌های پلیسی ادامه داشت و هماهنگی ها برای دستگیری و بازگرداندن آرش در کشور یونان کلید زده شده بود که یک زن جوان با حضور در دادسرای امورجنایی تهران از قاتل مرد جگرفروش به عنوان همسر پنهانی او اعلام شکایت کرد.

زن جوان به ماموران گفت: من زن دوم مرد جگرفروش هستم و در این سال ها با اطلاع از این که مرد مورد علاقه ام صاحب زن و بچه است پذیرفتم تا به صورت پنهانی با هم ازدواج کنیم.

در این سال ها هیچ کسی متوجه ازدواج دوم و پنهانی شوهرم نشده بود تا این که چندی قبل هر چه با شوهرم تماس گرفتم جوابی نشنیدم، نگران شدم و وقتی متوجه شدم شوهرم به قتل رسیده است، منتظر ماندم تا کمی شرایط آرام شود و با حضور در دادسرای امور جنایی خواستار دستگیری قاتل شوهرم هستم.

در بررسی ماموران انگیزه قاتل برای این جنایت مشخص شد. مرد جگرکی با راننده خودروی پرشیا بر سر جای پارک خودرو درگیر شده بودند که این نزاع مسلحانه سناریوی قتل مرد جگرفروش را رقم زده است.

دستگیری قاتل مرد جگرکی به بن بست رسیده بود تا اینکه قاتل فراری در یونان رویت شد و بازپرس جنایی دستور دستگیری وی و انتقالش به تهران را از طریق پلیس اینترل پل صادر کرد.

در ادامه با توجه به شکایت زن دوم و افشای راز ازدواج پنهانی، ماموران برای تحقیقات بیشتر به سراغ پسر مرد جگرفروش رفتند اما هیچ اثری از پسر جوان نبود.

ماموران با توجه به ناپدید شدن پسر این مرد جگرفروش تحقیقات را به صورت ویژه کلید زدند که در این مرحله مشخص شد پسر جوان که پدرش را به بیمارستان رسانده است قبل ازقتل پدرش به خاطر سرقت مقرون به آزار در زندان بوده و با قرار وثیقه از زندان آزاد شده است اما پس از آن دیگر به زندان بازنگشته و فراری شده است.

منبع: رکنا

66